امیر خسرو دهلوی (گزیده از خسرو و شیرین)/شناسای معانی موبد پیر
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | امیر خسرو دهلوی (گزیده از خسرو و شیرین) (شناسای معانی موبد پیر) از امیر خسرو دهلوی |
' |
شناسای معانی موبد پیر | چنین کرد این خبر در نامه تحریر | |
که چون خسرو ستد گنجینهی روم | خلافش رومیان را گشت معلوم | |
چو غالب گشته بود از تیغ کین خواه | نداد اندیشه را در خویشتن راه | |
زبانی پوزشی کان در حرم کرد | ز مریم چند گاه آن نیز کم کرد | |
ز شیرین عیش مریم بود چون تلخ | ازین کاهش فتاد آن ماه در سلخ | |
به تن عیسی جانش مانده بی دم | تنش چو نرشتهی مریم شد از غم | |
ز بیماری به بستر خفت ماهی | و زان پس جست دیگر خواب گاهی | |
ملک بایست و نابایست برخاست | به صد شادی بساط ماتم آراست | |
دل از سودای شیرین در غم افگند | بهانه بر فراق مریم افگند | |
به ماتم کرد پیراهن بسی چاک | ولیکن در هوای یار چالاک | |
چو شیرین دید کز خس رفته شد راه | به بی صبری شتابان گشت چون ماه | |
رسید آن در بی قیمت به دریا | چو خور در بره و مه در ثریا | |
گلشن تر شد خزان را باد بنشست | به آزادی چو سرو آزاد بنشست |