امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/خبری ده به من ای باد که جانان چون است؟
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات) (خبری ده به من ای باد که جانان چون است؟) از امیر خسرو دهلوی |
' |
خبری ده به من ای باد که جانان چون است؟ | آن گل تازه و آن غنچهی خندان چون است؟ | |
رخ و زلفش را میدانم باری که خوشند | دل دیوانهی من پهلوی ایشان چون است؟ | |
هم به جان و سرجانان که گمانیش مگوی | گو همین یک سخن راست که جانان چون است؟ | |
با که میخورد آن ظالم و در خوردن می | آن رخ پرخوی و آن زلف پریشان چون است؟ | |
چشم بد خوش که هشیار نباشد مست است | لب می گونش که دیوانه کند آن چون است؟ | |
روزها شد که دلم رفت و دران زلف بماند | یارب آن یوسف گمگشته بزندان چون است؟ | |
خشک سالی است درین عهد وفا را ای اشک | زان حوالی که تومیآیی یاران چون است؟ | |
پست شد خسرو مسکین به لگد کوب فراق | مور در خاک فرو رفت سلیمان چون است |