ابر و کوچه/هنگامه

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
غریو هنگامه
از فریدون مشیری
سرود آبشار
ابر و کوچه


ای دل لبریز از شوق و امید

کاش می دیدی که فردا نیستیم

کاش می دیدی که چون پنهان شدیم

در همه آفاق پیدا نیستیم

گرچه هر مرگی تسلی بخش ماست

کاندر این هنگامه تنها نیستیم

بدتر از مرگ است آن دردی که باز

زندگی می خندد و ما نیستیم