مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ اردیبهشت ۱۲۸۷ نشست ۲۶۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست | تصمیمهای مجلس | قانون اساسی مشروطه و متمم آن |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ اردیبهشت ۱۲۸۷ نشست ۲۶۷
مذاکرات روز ۳شنبه ۲۶ شهر ربیع الاول ۱۳۲۶ دارالشورای ملی
خلاصه مذاکرات روز شنبه ۲۳ را آقا میرزا مرتضی قلیخان قرائت کردند.
(صورت غائبین روز شنبه قرائت شد از قرار ذیل).
حاجی امین الضرب، مخبرالملک، آقا شیخ محمدتقی، ادیب گلپایگانی، آقامیرزا سید علینقی، حاجی ملک محمد، آقا میرزا حسن کرمانی، آقا سید علاءالدین.
رئیس- وزیر داخله و وزیر جنگ و وزیر امور خارجه امروز بر حسب دعوت جناب حاج امام جمعه بمجلس خواهند آمد از برای دادن توضیحات در خصوص سرحد ارومی حالا خوب است تا آمدن ایشان درباب اینکه کمسیون مالیه دو شعبه یا سه شعبه باشد مذاکره شده تصویب و کسری اعضاء انتخاب شود.
وکیل الرعایا – در روز یکشنبه درخصوص جای رئیس و نایب رئیس خیلی صحبت شد و قرار دادند که جای رئیس و نایب رئیس ومنشیان معلوم باشد ونیم ذرع فاصله بین رئیس ونایب رئیس باشد که نحوی نشود هنوز یک روز نگذشته بکلی فراموش شده.
رئیس- این ایراد شما صحیح است باید مکان هیئت رئیسه معین باشد انشاءالله بعدها بهمین طور رفتار خواهد شد.
وکیل التجار- در باب سه شعبه بودن کمیسیون مالیه بنده تصویب میکنم که یک شعبه برای بودجه سالیانه باشد که هنوز ترتیب داده نشده یک شعبه هم برای بودجه وزارتخانهها که دقت کامل شود تااینکه همه ساله دیگر اسباب زحمت نشود دیگر اینکه عرایض زیاد و فوق العاده است از قبیل محاسباتی که راجع بنایب السلطنه میباشد و تاکنون مانده و مطالب دیگر استکه باید رسیدگی شود و گمان میکنم که بجهت این مسئله اخیر هم یک شعبه معین نمایند بهتر است حالا عددش ۱۸ یا ۲۴ نفر باشد آنرا باید ملاحظه نمود ولی سه شعبه بودنش اهمیت دارد.
حاج معین التجار – از بابت بودجه پریروز مختصری بنده عرضکردم و جناب مخبرالملک هم مفصلا گفتند که امسال نباید دست زده و بهمان ترتیب که بوده باید برقرار باشد و عقیده بنده این است که مجلس رأی بدهد مستوفیان مشغول نوشتن بودجه باشند بهمان ترتیب که هست واگر بخواهند دست بزنند آن بدرد امسال نخواهد خورد.
دکتر ولی الله خان – این ترتیبات در نظامنامه داخلی که نوشته میشود مشروحاً با شرایطش نوشته شده خوب است این مذاکرات باشد بعد از اتمام آن مذاکره شود.
حسام الاسلام – بعقیده بنده اعضاء کمیسیون مالیه باید کاملا انتخاب شوند و تقسیم بدو شعبه یا سه شعبه یا کمتر کردن تکلیف رئیس کمیسیون مالیه است.
حاج میرزا آقا – فعلا باید اعضاء کمیسیون مالیه از برای دو شعبه انتخاب شوند و اگر برای سه شعبه لازم شد قراری گذاشته میشود.
ساعدالوزراء – بعقیده بنده بیش از این صحیح نیست هر روز اوقات مجلس را بجهت انتخاب اعضای کمیسیون مالیه معطل کرد خوب است حالا عده که لازم است انتخاب شوند وبعد ترتیب دو شعبه یا سه شعبه بودن معلوم شود.
حاج امام جمعه – تصدیق کردند باینکه کمیسیون مالیه دو شعبه یا سه شعبه باشد یا رد نمودن آن بسته باین است که فعلا کارهای موجوده کمیسیون مالیه را بنظر بیاورند آن وقت تصدیق یا رد نمایند گمانم این است که اگر کار را بنظر نیاورند تصدیق و رد آن از روی متانت کامل نخواهد بود الان چند کار مهم در آنجا است یکی بودجه قشون است که از پارسال همینطور مانده ملاحظه نشده است که باید بزودی اصلاح شود حالا کار باین ندارم بقول حاج معین التجار که دست زدن به بودجه امسال بدرد امسال نخواهد خورد در هر صورت مجلس حق دارد که ببیند و یکی دیگر بودجه هفت وزارتخانه است که مدتی است آوردهاند و همینطور مانده باید خیلی زود تصحیح و تصویب شود وعلاوه کارهای متفرقه راجع به مالیه است که رسیدگی بآنها خودش یک شغل بزرگی است بعقیده بنده اگر کمیسیون مالیه دو شعبه باشد باز کارها ناقص خواهند ماند همان سه شعبه باشد خوب است واعضاء هم همان هیجده نفر یا بیست و چهار نفر انتخاب شوند کافی است.
بحرالعلوم کرمانی – کمیسیون مالیه یک کمیسیون است و منشعب ساختن او بشعبات بسته بخود اهالی کمیسیون است هر اندازه که لازم دانستند قرار میدهند ولی آنکه مذاکره شد که چطور باید بودجه مملکت را اصلاح نمایند آن را نفرمودید اگر لازم است جماعتی درآن خط باید سیر کنند.
وکیل الرعایا- البته وزیر مالیه آنچه لازمه وزراتست دیگر بعدها بکمیسیون مالیه رجوع نخواهندکرد ولی همانطور که گفتند حالا برای این سه کار سه شعبه باشد بهتر است.
آقا میرزا ابوالحسن خان – کمیسیون دو قسم است موقتی و دائمی اینکه گفتند کمیسیونی بجهت ملاحظه کردن بودجه وزارتخانهها لازم است صحیح است ولی این کمیسیون موقتی است چند روزی میتوانند آنرا ملاحظه کنند و اما کمیسیون برای بودجه مملکت وملاحظه کردن آن دائمی است که پیش از وقت باید بودجه بیاید در کمیسیون وآنها ملاحظات خودشان را بنمایند و یک کمیسیون دیگر برای اینکه مالیات را چه نحو خواهند اخذ کرد و اصلاح آن بطوریکه لازم است و ملاحظات خودشان را در آن نموده اینهم دائمی است پس دو کمیسیون دائمی است واین هم باید
معین باشد کمیسیون باید دخالت در کار وزرا مسئول نکند و بوظایف خودشان عمل نمایند.
رئیس- اگر برای ملاحظه بودجههای وزارت خانهها کمیسیون لازم است اکثر از آنها آمده وحاضر است دراین صورت نیز لازم است که یک شعبه کمیسیون مالیه برای این کار انتخاب شود.
آقای حاج امام جمعه – بدیهی است که نظم مملکت به اداره شدن وزارتخانهها است و معلوم است وزارتخانهها اداره نمیشود مگر به تنقیح وتصویب شدن بودجه وزارتخانهها پس باید کمیسیونی باشد که فوراً آنها را ملاحظه کرده بمجلس بدهد واین هم بدیهی است بعد از آنکه کار کمیسیون تمام شده قهراً منفصل خواهند شد و اگر اینطور نباشد باز کارها مختل خواهد شد خوب است در این مورد مثلی بگویم مکرر من در خارج مجلس بوزارت خارجه اظهار داشتهام که با این اهمیت آذربایجان و مسئله سرحدی از قراریکه میگویند آنجا یک کارگذار کافی نداریم جواب داده است چون هنوز بودجه وزارت خارجه نگذشته و معلوم نیست که بچه اندازه حقوق در باره آنها برقرار خواهد شد لهذا بهر کس تکلیف میشود نمیروند یک عیب مختصر بتأخیر افتادن بودجه این است.
آقا شیخ محمدعلی – در این باب خیلی مذاکره شد و آنچه از این مذاکرات برمیآید این است که کمیسیون یکی باید وضع قوانین مالیه بنماید ویکی هم برای ملاحظه و اصلاح بودجه وزارتخانهها است ویکی دیگر برای اینکه لوایح قانونی که میاید رجوع شود بآنجا واز آنجا باید بیاید بمجلس پس این سه شعبه لازم است ولی باید حالا عده شان را معین کرد که چقدر لازم است و انتخاب کرد.
آقا سید حسین – درخصوص کمیسیون مالیه آنچه که معلوم میشود سه شعبه باید باشد پس حالا در اینکه چند نفر باید انتخاب شده وعده آنها تکمیل شود مذاکره نموده وانتخاب کرد آنوقت خود میدانند که بچه ترتیب قرار بدهند و چند شعبه نمایند.
مؤتمن الممالک – در باب بودجه وزارت خارجه که هنوز بکمیسیون مالیه نیامده ولی در باب اینکه کمیسیون مزبور سه شعبه باشد یا چهار شعبه بعضی را میشود منفک کرد از همدیگر ولی بعضی را از یکدیگر منفک نمیشود کرد از همدیگر جدا کرد ولی این یک شعبه را که باید فکر نمایند و راه اینکه از چه مأخذ و چه ترتیب باید مالیات گرفت و بر مالیه افزود یا نه ممکن است مجزی کرد و از مجلس یک عده را بجهت این کار انتخاب کرد که ملاحظات خودشان را کرده و ارائه دهند.
حاج محمد اسمعیل آقا – اینکه گفته شد بودجه وزارت خارجه نیامده است قریب یک ماه هست که آمده است بکمیسیون خارجه و در آنجا مشغول ملاحظات آن هستند و عماً قریب تمام شده بکمیسیون مالیه داده خواهد شد و لازم بود که بدواً کمیسیون خارجه ببیند که این مأمورینی که معین کردهاند کافی است یا زیاد است اما در باب تفکیک شعبات کمیسیون بنده با مؤتمن الممالک هم عقیده هستم تمام با یکدیگر مربوط هستند و نمیشود جدا کرد.
میرزا مرتضی قلیخان – عقیده بنده این است که عده کمیسیون مالیه تکمیل واعضاء آن انتخاب شود.
بعد ترتیب تقسیم بچند شعبه با خود کمیسیون مالیه باشد وعده اعضاء هم همان هیجده نفر که جناب حاج امام جمعه فرمودند کافی است و ترتیبات را آن وقت کمیسیون بموجب نظامنامه داخلی که دارد قرار میدهد.
امان الله میرزا – قرار این بود که هر کسی رأیی میدهد اگر قبول است همان را قبول کنند واگر قبول ندارند او را رد کنند یک فرمایشی حاج امام جمعه فرمودند همه او را تصدیق میکنند و آنچه را هم که میگویند همان است که جناب حاج امام جمعه فرموند دراین صورت نباید مدتی وقت مجلس راضایع کرد واین مذاکرات راجع بنظم داخلی مجلس است وباید روز یکشنبه مذاکره بشود نه در مجلس علنی و وقت مجلس ضایع گردد.
رئیس- انتخاب کسر اعضاء کمیسیون باید در مجلس علنی باشد نه در مجلس سری و حالا مذاکره از شعبات کمیسیون شده رأی میدهید که دو شعبه باشد یا سه شعبه
(گفتند سه شعبه).
(در این موقع ورقه اخذ رأی از برای انتخاب منتشر گردید.)
مؤتمن الممالک – بنده استعفا دادهام واین عده که قرار شده انتخاب شوند یکی کم است.
رئیس- آیاکسانیکه انتخاب میشوند حق استعفا دادن دارند یا نه؟
مؤتمن الممالک – اگر آنها که استعفا دادهاند حق داشتند بنده هم حق دارم والا فلا.
رئیس- اگر اینطور باشد که عده را انتخاب کنند و آن وقت استعفا بدهند دیگر کاری نمیشود کرد و همه روزه باید وقت مجلس را صرف انتخاب اعضای کمیسیون کرد.
آقا سید حسین – وکلاء محترم انتخاب شدهاند برای کار کردن بجهة ملت و برای هر کمیسیون که انتخاب میشوند باید قبول کنند و اگر هم اهل آن کار نباشند باید در آنجا نظارت داشته باشند و ترتیب کار را آموخته که برای بعدها انتخاب میشوند دیگر عذر نیاورند اگر این طور باشد که هر کس انتخاب شده عذر بیاورد کار پیشرفت نخواهد کرد.
حاجی سید عبدالحسین شهشهانی – این آقایان وکلا وقتی که ملت آنها را انتخاب نمود باید بدانند که برای چه انتخاب شدهاند یقین است که برای خدمت بملت انتخاب شدهاند در این صورت وقتی که برای کمیسیونی انتخاب میشوند نباید استعفا بدهند در حقیقة از وکالت استعفا داده در دو صورت میتوانند برای کمیسیونی که انتخاب شدهاند استعفا بدهند که یا ناخوش باشند و یا از عهده کار نتوانند برآیند غیر از این دو صورت اگر استعفا بدهد در حقیقة از کار مجلس استعفا دادهاند.
رئیس التجار- بنده در این مدت آنچه امتحان کردهام ترتیبی پیدا نخواهد کرد مگر اینکه آن دستوری را که بنا بود جناب دکتر ولی الله خان برای کمیسیونها بنویسند تا آن دستور مرتب نشود کمیسیونها ترتیب پیدا نخواهند کرد.
رئیس- قانون برای این است که اجرا شود و نظامنامه داخلی مجلس که نوشته شده کدامش اجرا شده که تا نظامنامه کمیسیونها نوشته شود مگر نه این است که انتخاب اعضای کمیسیونها برای حاضر شدن و کار کردن است نظامنامه نوشته شده است که کمیسیون باید تشکیل شود آیا نباید این ماده اجرا شود ما نبایدمنتظر باشیم که یک دستوری بعد نوشته میشود و حالا هیچ کاری نکنیم و آنچه که نوشته شده است البته آنهم بمجلس خواهد آمد اما حالا باید که کمیسیونها هر یک مشغول وظیفه خود باشند.
رئیس التجار – آنچه که بنده امتحان کردهام تا دستور عمل کمیسیونها نوشته نشود ترتیب صحیحی پیدا نخواهد کرد.
آقا شیخ محمد علی – در کلیه این مذاکرات بنده تعرض دارم کسی که قبول وکلات از جانبت ملت کرد خادم ملت است و هر کس استعفا میکند باید دارای یکی از این دو جهت باشد یا جهالت در آن کار و یا مرض و غیر از این اگر استعفا دهد حکم وکالت ملت بر او جاری نیست.
رئیس- فعلا مذاکره دراین باب نداریم مقصود این است که باید اعضاء کمیسیونها در کار خود حاضر شوندو بی جهة مسامحه و استعفا نکنندو آن روز را جناب تقی زاده تعرض کرده بودند که باید همیشه چند روز قبل از وقت موضوع مذاکرات مجلس معین و بوکلا اطلاع داده شود و تا کمیسیونها منظم ومشغول کار نباشند بنده نمیتوانم موضوع مذاکرات مجلس را معین کنم باید کمیسیونها بکارهای خود اشتغال داشته تا نظم و ترتیب پیدا کند. (در این موقع وزرائیکه احضار شده بودند بمجلس آمدند.)
رئیس- آقای رئیس الوزراء را زحمت دادیم که بر حسب دعوت آقای حاج امام جمعه تشریف بیاورند و بعضی توضیحات بدهند این است که اکنون تشرف آوردند.
آقای حاج امام جمعه – چند روزی قبل در تلگرافخانه برای مخابره حضور حاضر شدیم و وزیر جنگ هم حضور داشتند از تبریز بما گفتند تلگراف حاج محتشم السلطنه را که از سلماس بوزارت خارجه کرده است گرفته ببینید ما هم گرفته ملاحظه کردیم ماحصل آن این بود که خوی و ارومیه و سلماس محصور عشایر متمرده خودمان است اگر یک اردویی تشکیل نشود عاقبت وخیم خواهد داشت و خود بنده هم از چهار ماه قبل بتصدیق اکثر آقایان اگر روزی دو مرتبه هم حضور وزراء رسیدهام گفتهام که باید از حالا یک فکری برای خوی و سلماس وارومیه کرد و خود رئیس الوزراء هم از همه بهتر میدانند و بحال آنجا مستحضر هستند البته تلگراف محتشم السلطنه که بواسطه قطع سیم ارومیه از خوی مخابره شده ازنظر وزیر داخله گذشته است و همچنین تلگرافی از انجمن ارومیه شده است که حاصل آن این است که قریب دو هزار نفر از زن و مرد را در ارومیه و اطراف آن سربریدهاند و زنها را پستان بریدهاند و بدیهی است اگر جلوگیری نشود بیش از این هم طلوع خواهند کرد میخواهم ببینم که این تلگراف که بوزارت خارجه رسیده است و ایشان بوزارت جنگ دادهاند وزارت جنگ و رئیس الوزراء چه فکری و چه اقدامی کردند.
وزیر جنگ – آنروز را آمده بودم به کمیسیون و از این جا رفته حاج محتشم السلطنه را خواستم که در تلگراف خانه حاضر شود تا با او حضوراً مذاکره کرده مطلب خوبی واضح شود بعداز مذاکرات لازم شد که یک استعداد فوری در اینجا حاضر گردد و آنچه خود بنده هم بر حسب اطلاعاتی که دارم و در اینجا حکومت کردم بهتر از تمام سوارهای آذربایجانی سوارهای چهار دولی هستند و بعد از آن سوار قراریاپاق و بعد از مذاکرات زیاد قرار شد که یکصد سوار از سوارهای چهاردولی ویکصد سوار از سوارهای قرازیاپاق بروند بارومیه و آنها پول میخواستند وعجالتا گفتم یکی ده تومان بآنها بدهند واز این طرف از اردوی میاندوآب که ششصد هفتصد سوار در اینجا هستندبنا شد سیصد نفر از آنها بروند وصد نفر سوار هم از تبریز برود و هفتاد نفر هم قزاق با دو عراده توپ هم برود و فعلا آنچه لازمه اقدام فوری بودتا این اندازه اقدام شده و گمان این است تا بیک درجه بتوانند جلوگیری نمایند اگرچه نبایستی این گونه وقایع رخ بدهد ولی اتفاق افتاده و بعضی از اخبارات هم اغراقات زیاد دارد و معلوم نیست که این عده را که گفتهاند صحیح باشد و گفته شده باشد ولی اتفاقی بود که افتاده لکن صحت این اندازه میروند قرار شد چهار فوج هم از اینجا برود و هرچه زودتر باید اینها را راه بیندازیم ولی آنچه که امروز خیلی لازم است که کارها باو اصلاح میشود پول است و اگر پول نداشته باشیم قدری اصلاح کارها سخت است و تا زود است باید فکری در این باب شود.
آقای حاج امام جمعه – بنده نمیخواهم عرض کنم که در رساندن استعداد بآنجاها تقصیر شده است ونمیخواهم عرض کنم که این هزار نفر مرد و طفل که کشته شده است برادران و خواهران ما و و مسلمان هستند ولی همین قدر میگویم که آنها نوع ما هستند وحالا دیگر نباید آن ترتیب سابق باشد واین ششصد سوار هم کفایت نمیکند و غیر از اطلاعات محلی هم که داریم محتشم السلطنه هم تلگراف کرده است ۳ هزار نفر اکراد متفقاً حمله مینمایند بر فرض این عده هم نباشد دو هزار نفر باشد دوهزار نباشد هزار نفر باشد و در مقابل هزار نفر ششصد سوار کافی نخواهد بود بعقیده بنده سه فوج یااقلا دو فوج سرباز وهزار سوار از همان افواج وسوار که درآن صفحات هست در ارومی اردو زده و تشکیل شود واگر مسامحه شود یکماه دیگر خبر بدتر از آنجاها خواهد رسید وبالاخزه سلماس و خوی هم همین حال را پیدا خواهد کرد و میخواهم بدانم این عده قشون را اولا وزیر جنگ تصویب مینمایند و برفرض اینکه تصویب کنند چند روزه در ارومی حاضر خواهند کرد و در مجلس اظهار نمایند و معین کنند.
وزیر جنگ – بنده نمیگویم که همین ششصد یا هفتصد نفر کافی است واین تکلیف فوری بوده که عمل کردهایم والبته اگر کافی نباشد بعد هم استعداد فرستاده خواهد شد نه این است که بنده ندانم آنجا استعداد لازم ندارد درسابق اغلب در آنجاها اردو تشکیل میشد و خودم در آنجاها بودهام دیدم و در سابق اشرار آنجا طایفه شکاک بودند وحالا دیگران هم زیاد شده و شرارت میکنند بعلاوه تحیک هم در کار هست مسلم است که آنجاها استعداد کافی لازم دارد واز آنجا که این ملت را ملت نجیب وطنپرستی میدانم میگویم که هر قدر قشون تصویب نمایید وهر قدر پول بمن بدهند که قشون برای خوراک و پوشاک معطل نباشند در آنجا استعداد و قشون حاضر خواهم کرد و هر وقت پول بدهید و بگویید که فلان قدر قشون لازم است حاضر خواهند بود.
آقای حاج امام جمعه – اینها جواب من نیست حق وزیر جنگ این است که بگوید اینقدر قشون برای آنجا لازم است و فلان مبلغ هم پول لازم دارد تا مجلس چه تصویب کند و وزیر مالیه فکر آنرا بنماید نه اینکه من بگویم وتصویب نمایم از من همینقدر است که بگویم فلانجا مغشوش است و قشون لازم دارد.
(در این موقع تلگراف انجمن ارومی وتلگراف جناب محتشم السلطنه در خصوص همین اغتشاش و استدعای چاره قرائت شد.)
وزیر جنگ – از آنجا او صد و پنجاه نفر سوار ماکوئی را خواسته است ما که ششصد سوار فرستادهایم و این علاج فوری است البته آنجا اردو میخواهد ولی باید مخارج آنرا معین کرد.
آقای حاج امام جمعه – اگرچه این عده سوارکافی نخواهد بود ولی میپرسم چند روزه این سوار آنجا حاضر میشود از میاندوآب تا ارومی سه منزل است آیا چند روزه این سوار را آنجا حاضر مینمایید.
وزیر جنگ – یکی از احکام که بحاجی نظام الدوله شد تصویب دادن بهر نفری ده تومان بود که بهر نفر سواری ده تومان بدهند و حرکت کنند حال دیگر چند روزه در آنجا حاضر شوند نمیدانم باید خبر برسد.
آقای حاج امام جمعه – من دیگر حرفی ندارم همین قدر میگویم اگر وضع آنجا باین طور بماند تا یکماه دیگ اهل وعیال اهالی آنجا اسیر خواهند شد و تمام مردمان آنجا را خواهند کشت ابداً در ما حس ملیت نیست میشنویم که زنها واطفال را میکشند واسیر مینمایند وما هیچ احساس ملیت نمیکنیم.
آقا سید حسن تقی زاده – از یک سال قبل باین طرف تمام حدود خاصه حدود آذربایجان مغشوش شده و قوای دولت هم سست شده وچشم و گوش ما هم پر شده در سابق اگر چند نفر را در قوچان اسیر میکردند یا سه نفر در کرمان کشته میشد هیجانی هم در عامه مردم وحرارتی هم در مجلس پیدا میشد و حالا که خبر میرسد مثلا در فلانجا فلان قدر کشته شده چشم وگوش ما پر شده وابداً تغییری در حال ما پیدا نمیشودواز تلگراف انجمن و محتشم السلطنه یک مطلب کلی بدست میآید که یک عده را کشتهاند معلوم است یک شهر همه را که نمیکشند ولی اشرار در پنجاه آبادی که ریختند هزار نفر را میکشند وحالا که اطراف ارومی محصور وقتل و غارت است و راه رامسدود کردهاند اول وظیفه دولت است اگرباید حفظ جان ومال مسلمانان را بنماید وقتی که مردم جان ومالشان محفوظ نباشد دیگر چه فایده در کار است رعیت مالیات میدهد برای حفظ جان و مال خودش ودولت هم باید یک نقشه دایمی داشته باشد که اینطور اتفاقات نیفتد هر دو ماه سه ماه یک خبر وحشت انگیز از یکجا میرسد وکلا قدری صحبت میکنند وزرا هم بعضی احکامات و تلگرافات مینمایند بالاخره مطلب فراموش شده از میان میرود پس تکرار میکنم عرض خودم راکه باید در حدود آذربایجان دولت یک نقشه اساسی بکشد ویک اردوی سیار تشکیل دهد مثل اینکه درحدود خراسان واسترآباد در سابق برای تراکمه یک اردوی دایمی لازم بود همینطور برای حدود آذربایجان هم اردوی سیاری لازم است که از قبیل خوی و سلماس واردبیل که گرفتار تاخت و تاز اشرار شاهسون وغیره هستند وهر یک از این نقاط هم اردوی مختصری لازم دارد و باید وزراء نقشه این کار را کشیده و ببینند چقدر قشون لازم دارد و مخارج آنها چقدر میشود و آنرا روی کاغذ بیاورند و وقتیکه روی کاغذ آمدمعلوم میشود و آنوقت باید فکری برای پول کرد بهر حال چنانچه عرض شد اردوی سیار سریع الحرکتی ازبرای حدود آذربایجان لازم است و باید بزودی ترتیبش را داد.
وزیر جنگ – فرمانفرمای آذربایجان قرار این مسئله را دادهاند که شش هزار پیاده ودو هزار سواره باید همیشه در آذربایجان باشند وفکرمخارج آن را هم کردهاند که یک اندازه از مالیات خود آذربایجان است و یکمقداری هم باید وزیر مالیه فکر کره و راه بیندازد.
آقا میرزا ابوالحسن خان – تمام این ترتیبات که پیش میآید فقط بواسطه این ست که بین دولت و ملت اتحاد کامل نیست و تا اتحاد کامل حاصل نشود رفع این انقلابات نخواهد شد و نمیخواهم باولیای امور نسبت مسامحه بدهم ولی اگر اقدام درهر کاری میکردند تا حال کارها پیشرفت کرده بودو میخواهم بهیئت وزراء عرض کنم از ما همین قدر است که نظم مملکت را فوراً بخواهیم و وزیر جنگ هم فوراً باید عده قشون را با مخارج آن معین نموده و پیشنهاد مجلس نماید مجلس که تصویب نمود وزیر مالیه اگر دارد میدهد واگر ندارد فکر محل مینماید ملت هم اگر مملکت میخواهد پول باید بدهد واگر ملت ندارد اشخاصیکه سالهای سال پول ملت را خوردهاند بدهند رأی صحیح همین است که عرض کردم باید ما از وزراء نظم بخواهیم وزیر جنگ هم باید فوراً ترتیب آنرا بدهد و پیشنهاد نماید.
حاج معین التجار- این که میگویند پول لازم است برای این است که نظر وزراء وبعضی از وکلابر این است که استقراض از خارجه صورت بگیرد که این گونه مخارج را از آن پول بنمایند بنده عرض میکنم ما هنوز مخارج فوق العاده بیش از مأخذ مالیات مملکت پیدا نکردهایم واین مخارجات باندازه نیست که بگوییم پول نداریم و برای این گونه مخارج نباید محتاج بقرض خارجه باشیم بر فرض اینکه استقراض خارجه صورت بگیرد برای این قبیل مصارف نیست واگر باین مصارف بخواهیم خرج کنیم باید اول فکر پرداختن آنرا بنماییم که از کجا باید بدهیم دیگر این که ما فقط یک لفظ مسئولیت میشنویم وهیچ معنی آن معلوم نیست مثلا گفته میشود فلان جا دوهزار نفر کشته شده آخر مسئول این کار کیست همان طور که گفته شد قلب ما قساوت پیدا کرده دیگر بیش از این هم عرض نمیکنم.
آقای حاج امام جمعه – بنده خیلی افسوس دارم از بدبختی خودمان انسان وقتی که بیک کاری شوق دارد هر قسم مانع هم پیش بیاید اعتنا نمیکند و با کمال جد و جهد به آن کار اقدام مینماید اما وقتیکه شوق نداشته باشد و بتحریک دیگری مجبور است کار کند ابداً آن کار پیش نمیرود این مملکت همان مملکت است که در واقعه شیخ عبدالله چهل هزار قشون منظم حرکت دادند و سالی شش کرور باسم قشون منظور شده چرا از دو هزار نفر اشرار جلوگیری نمیشود و میگویند از خارجه باید فرض کرد علت همان است که جناب حاج معین التجار گفتند ما هیچکدام خود را مسئول نمیدانیم جناب مخبرالسلطنه اظهار داشته که بنده باید در مملکتی بروم حالش این است که گفته میشود وانشاءالله امیدوارم که یک ترتیبی داده وخود را در آن ترتیب مسئول بدانم ولی عیب کار این است که مشکلات کار گفته نمیشود و کار حل نشده میماند مثلا هشتاد فوجی که داریم و بهتر از همه آنها بیست و پنج هزار نفری است که در آذربایجان است که ازمالیات آنجا هم بآنها جیره ومواجب داده شده در چندی قبل محتشمالسلطنه تلگرافی کرده بود که سیصد نفر از فوج بهادران یا مخبر آن برای تنظیم باینجا خواستم بعد بهزار تدبیر آنها را بیرون کردم که اقلا از شرارت آنها مردم آسوده باشند مقصود این است آن حال پول و شما است که میگویید این حالت قشون شما است سیصد یا سیصد و پنجاه سواری که از میاندوآب تلگراف شده حرکت کنند پولی که خواستهاند از محل گمرک حواله شد بدهند و چون حاج نظامالدوله هیجده هزار تومان پول خواسته بود و خواسته بودند پول را باو ندهند و بحواله جات بدهند بنده اصرار کردم که حتماً باید بارباب حقوق ندهند و بسوار وسرباز بدهند وامیدوارم که بعد از رفتن خودم یک انتظام و ترتیبی در امور داده و مالیات هم وصول شودولی باید این را دانست که مشکلات کار را باید گفت ونباید اخفا کرد و مطلب باید توضیح شود با این ترتیب و بی پولی معارفی که امروز پیدا میشود باید از محل گمرک پرداخت وباید قدری جلو حواله جات را گرفت پس باید عیب کار را گفت وچاره کرد با این ترتیب هم میرویم تولکت علی الله.
اسدالله میرزا – این اظهار بنده اعتراض بر وزراء است و عرض میکنم اولا کمیسیون سرحدی که سابقا تشکیل دادیم وزراء شب و روز آمده واوقات صرف کرده قرار گذاشتند که اردوئی در ساوجبلاغ تشکیل شود که هم آنجا امن باشد و در موقع لزوم هم بجاهای دیگر حرکت داده شود ومخصوصا یک روز در اینجا سؤال شد چه قدر قشون آنجا موجود است گفتند شش هفت هزار نفر قدری مایه امیدواری شد افسوس که آن ارو را یک اندازه تقلیل دادهاند و در این خصوص خبط کردهاند در صورتیکه مسبوق بودند و همان طور که آقای حاج امام جمعه گفتند پیش بینی شده بود که چنین اردویی لازماست مسئله دیگر این که اول این اغتشاشات کوچک بود اگر ده نفر یا بیست سی نفر از اشرار بجایی حمله کردند اولیای امور آذربایجان جلوگیری نکردند تا کار باینجا رسید که دو هزار نفر کشته شود اما این که جناب مخبرالسلطنه گفتند که این وجوه حالیه موجوده در تبریز بقشون داده شده وبه ارباب حقوق داده نشود گمانم این است که اگر این جزئی حقوق ارباب حقوق داده نشود اشرار داخلی بیشتر از اشرار سرحدی اغتشاش کنندواگر بنا است استقراض شود اقدام نمایند والا همان طور که جناب حاج معین التجار اظهار داشتند بتمام ولایات اطلاع داده شود که چنین اتفاقی روی داده البته همه همراهی خواهند کرد.
مستشارالدوله – از کثرت دردها و علل آنها امورات مختلط شده است و حالیه موضوع بحث استقراض خارجه نبود بلکه این خودش یک مسئله بزرگی است که بعدها باید مذاکره شود و باید وزارت جنگ این اظهاریکه شد عده قشون و مخارج آن را معین نموده و روی کاغذ آورده پیش نهاد وزراء ووزیر مالیه مخارج آن را بدهد امروز هیئت وزراء احضار شده بودند بجهت این بود که اطمینان بدهند که تا کی استعداد بآنجا خواهند فرستاد وآن صفحات راتأمین خواهند نمود وچه اقدام فوری برای ارومی کردهاند که دیگر از اینگونه اخبارات موحشه نرسد و نشنویم در شب عید در کمیسیون خارجه گفتگو شد که قرار بگذارند یک اردویی مرکب از شانزده هزار نفری درتبریز تشکیل بدهند که سیار باشد که درهنگام بهار از اینگونه اغتشاشات ناگوار روی میدهد دیگر بروز نکند اینک بهار رسیده و فعلا اول وهله کارها است واز آن طرف هم اردوی ساوجبلاغ هم تقلیل شده است چنانچه وزارت جنگ گفتند هفتصد نفر سوار در آنجا بوده وحال آنکه پیش از این قراریکه شنیده شد قریب دو هزار سوار در آنجا بوده است وباز عرض خودم را تکرار مینمایم که امروز ابداً موقع موضوع استقراض نبود ونباید امور داخل یکدیگر بشود و خوب است یک قدری در امورات تعمق بنماییم و اینها که گفتند ظواهر است فایده ندارد و نتیجه کامل گرفته نمیشود اینکه گفته شده عده از فوج بهادران در ارومی بوده وجود آنها در آنجا بیشتر اسباب اغتشاش شده بود علت این است از وقتی که قشون را تقسیم درمیان سردارها کردند رسم قشون بکلی از میان رفته واسم آن مانده از قراری که شنیدهام دو فوج در تبریز حاضر است میآیند طهران میخواهیم بدانیم این دو فوج با چه پولی خواهند آمد در صورتی که در این موقع باید از اینجا قشون بآذربایجان برود و سابقاً قرار شد دویست نفر از سوار کشیکخانه از اینجا بروند بساوجبلاغ ودر اینجا که سان دیده شد یکصد و بیست نفر بودند وقتی که از قزوین و زنجان گذشته چهل پنجاه نفر بودهاند در صورتیکه مبلغ سه هزار تومان اینجا از بابت مخارج فوق العاده گرفتهاند و بهر نفری از آن عده شانزده تومان داده شد واین ترتیب بوزراء اطلاع داده شد گفتند حالا مقتضی نیست که جلوگیری شود واینجا چند فوج پیاده نظام وعده سوار معین شده که بروند بآذربایجان و نمیخواهم اسم آنها را ببرم وبسرداران افواج اطلاع داده شده الان ده روز است که هیچ خبری از آن سردار نرسیده و بهمین علت است ترتیب قشون از میان رفته و کارها پیشرفت ندارد.
وزیر جنگ – مسئله پول که اینجا گفته شد و آقای حاج امام جمعه هم تعرض کردند من میدانستم واین که تا چند وقت قبل بنده میگفتم پول لازم است مقصود استقراض از خارجه نبوده و تمام مسئولیت کارهای آذربایجان با فرمانفرما بوده واز اینجا هم که میرفت شرایطی کرده و با تصویب او هیئت وزراء هم مخالفت نکردهاند وحالا هم که جناب مخبرالسلطنه میروند وبا ایشان هم استعدادی میرود و اردوئیکه بطور دائمی باید آنجا باشند اقلاششهزار پیاده و دو هزار یا لااقل پنجهزار و پانصد سوار لازم است و آن را هم بطور منظم و ترتیب صحیحی نگاه میدارند.
آقای حاج امام جمعه – محتشم السلطنه که رئیس کمیسیون و حاکم ارومی است واغلب حسن ظنی در باره ایشان داریم از همیشه میگفت که افواج و استعداد برای اینجا لازم است وبیست روز قبل از این تشکیل اردوئی را در ارومی خواسته است در این مدت هیچ معلوم نشد که در این باب بایشان چه جواب دادهاند اقلا در جواب تلگراف ایشانا بگویند که فلان فوج و فلان سوار را خواهیم فرستاد آیا لازم نبود در این موقعی که گفتند دو هزار نفر را کشتند یک اقدامی بکنند که فلان فوج و فلان سوار فرستاده میشود واین چهار فوج که با جناب مخبرالسلطنه میخواهند بفرستند برای ارومی فایده ندارد وهیچ فکری نمیتوانند بکنند تا آنها برسند هر چه باید بشودمیشود آیا برای ارومی چه کار کردهاید و چه اقدامی شده.
وزیر جنگ- همین بیست و پنجهزار تومان که حاجی نظام الدوله خواسته است از محل گمرک و غیره حواله داده شده است برای همین است که دوفوج از تبریز میرود برای ارومیه البته خواهند رفت وخاطر جمع باشید جناب مخبرالسلطنه اظهار داشتند این عیب را باید گفت که چنانچه مستشارالدوله در ضمن نطق خودشان گفتند که این سرداربازی باعث اختلال نظم قشون آن سامان شده و ابداً مشغول تکلیفات نظامی خودشان نمیشوند شخص نظامی همیشه باید خود را از برای خدمات نظامی حاضر دارد هر وقت که خدمتی باو رجوع نمودند فوراً حاضر شود والا نظامی و نوکری که اطاعت نکند و حاضر خدمت باشند برای چیست بنده حالا در این سفر راحت یا تعب است داوطلبانه میروم ولی این را میگویم در اینجا وقتی که من به آذربایجان رفتم وبسرکردههای افواج لزوما گفتم باید بفلان جا و فلان مأموریت بروید اگر حاضر نشوند بدون ملاحظه اینکه او کیست و یا پسر کیست او را از مناسبات و تمام شئونات دولتی و نظامی معزول میدانم ودیگری را بجای او منصوب و معین خواهم کرد که همیشه حاضر خدمت باشد.
آقای حاج امام جمعه – بنده یک سئوالی هم از جناب وزیر داخله دارم قرار بود که یک عده سوار بخوی بفرستند و همان حال که در ارومی هست آنجا هم همانطور گرفتار آن اغتشاشات هستند و مدتی بود که میبایست این سوار بآنجا بروند آیا تا حال سوار مزبور رفته است یا نرفته است و اگر نرفته است از کدام سوار و کی خواهند رفت.
وزیر داخله – به اقبال السلطنه تلگراف شد که علاوه از سوارهایی که در میاندوآب دارد یکصد سوار بخوی بفرستد و نیز تلگراف شد به حاجی نظامالدوله از سواری که سابقاً جزو کشیک خانه بود و حالا در تبریز است یکصد سوار بفرستند ویکصد سوار هم از خود خوی گرفته شود.
آقای حاج امام جمعه – اولا میدانید که ماکو سوار دولتی ندارد الان سیصد و هشتاد نفر در میاندوآب دارد حالا هم صد سوار بفرستید بخوی چگونه ممکن خواهد شد و سوار کشیک خانه هم که فرمودند ده بیست روز طول خواهد کشید تا حرکت از تبریز نمایند و این یکصد سوار هم که قرار گذاشتهاند
از خوی گرفته شود اگر از اهالی خود خوی گرفته شود کاری نیستند اگر از عشایر اطراف گرفته شود خوبست ولی ترتیب دادن این خودش بیست روز طول خواهد کشید وابداً این استعداد بنفع برای خوی نخواهد بود.
رئیس الوزراء – برحسب اطلاعاتی که در مدت توقف چهارسال در آذربایجان دارم وشما هم میدنید ومستشارالدوله هم میداند همین سوارهایی که عرض کردم فعلا موجوداست که میتواند بخوی برود و مخصوصا از اقبال السلطنه خواستهام که این یک صد سوار را بفرستند بخوی واین سوارهای که در اردوی میاندوآب بودند وقتی که از فرمانفرما مؤاخذه شد که دراین موقع چرا اردوی آنجا تقلیل گردید جواب داد که لابد اقدام باین کار شد در هر صورت سوار حاضر فعلا همین است که اظهار شد.
آقا حاج امام جمعه – خاطر شریف مسبوق است که چند فقره از قرای سلماس را چاپیدهاند و خوی راهم همینطور ویست را هم زدهاند و بخیال اینکه سوار بآنجا برود فایده ندارد و آنجا هم تا چند روز دیگر حالت حالیه ارومیه را پیدا خواهد کرد.
آقا سید حسن تقی زاده – یک مطلبی جناب مخبرالسلطنه گفتند و مستشارالدوله هم به آن اهمیت دادند و آن عدم اطاعت است که عرض میکنم وعقیده که بنده دارم آنست که ایران یک نفر آدم کافی لازم دارد وتمام اینها که هستند اسم است وهیچ مسئولیت در بین نیست و در اینجا گفتم که وزارت افتخاری نباشد ولی باز همان هفتادو هفت وزیر و هزار سردار را داریم و هیچ صحت عمل در بین نیست و هر کسی را که بکاری میخواهیم بگماریم تمام انجمنها باید مواظب کار او باشند آخر هم اقدام خیری از او ظاهر نمیشودو ما باید آدم صحیح کافی از برای اصلاح امور این مملکت پیدا کنیم وآن حادثه که برای ایران و این مملکت در ده سال بعد رخ خواهد داد امروزه در آذربایجان رخ داده است و رشته سیاسی آن صفحه بکلی از هم گسیخته و اطراف و حواشی آن از هم پاشیده که نزدیک است این رشته بکلی از هم منفصل شود و اگر جناب مخبرالسلطنه آنجا را اصلاح نمایند آن کسی که امروز باید طلوع کند برای اصلاح امورات آنچه ایشان خواهند بود وما باید بایشان اختیار نامه بدهیم که با مشت آهنین از کجا اصلاح مفاسد را بنمایندما دو چیز میخواهیم برای آنجا یکی شخص صحیح امن کافی که پیده کردهایم و یکی هم دادن بایشان داد که دیگر کسی مداخله در امورات آنجا نکند تا اصلاح مفاسد شود جناب مخبرالسلطنه اظهار داشتند بنده امروزه که در این مجلس شرفیاب شدم بمقصد خداحافظی بودم ومیخواستم کارهایی راکه در این مدت در اداره خود زحمت کشیدهام پیشنهاد مجلس مقدس نمایم ولی افسوس که مصادف شد با این وقایع ناگوار سرحد ارومی و از کثرت این اتفاقات که در آذربایجان رخ داده عرصه بر من تنگشده گفتم آنچه قوه دارم تقدیم مینمایم مرا مرخص نمایید بروم شاید خدمتی نمایم وحالا هم میروم واین وقایع هم اتفاق افتاده باید علاج واقع را قبل از وقوع کرد پس قبل از وقت که علاج نشده حالا هم هر چه مذارکه شود زیادتر موجب پریشانی خاطرها است ولی امیدوارم که انشاءالله بزودی اصلاح شود ونیز اظهار نمودند یا انیکه چون من میروم ودر این مدت که وزارت علوم با من بود بعضی قوانین ونظامنامه نوشته و بودجه وزارت علوم راهم چیزی بنظرم رسیده نوشتم واین است تقدیم مجلس مقدس مینمایم ویک نظامنامه هم برای سلوک شاگرد ورفتار اسناد بآنها نوشتم وجهتش این بود که یکوقت شاگردان مطابع تعطیل کرده واز من مطالبه قانون کرده بودند این نظامنامه با بعضی نوشتجات دیگر که متعلق بوزارت علوم است پیش جناب رضا قلی خان که از زمان مشروطیت معاون وزارت علوم بلکه در زمان سابق هم داخل در این خدمت بوده است میباشد و تا وزیر علوم معین نشده هر گاه توضیحاتی بخواهید از ایشان بخواهید که اطلاعات کلیه در این موارد دارند.
حاج معین التجار – اگر جناب رئیس صلاح میدانند بوزراء اخطار شود که در کمیسیون باشند تا مجدداً در خصوص سرحدی مذاکره شده نتیجه گرفته شود در این مجلس که نتیجه صحیحی گرفته نشد.
رئیس- حالا آقایان وکلا تصویب مینمایند که مجدداً در کمیسیون سرحدی با وزراء در بابت ارومی مذاکره شود.
حاجی محمد اسمعیل آقا – این مذاکرات که نتیجه نداشت باید نتیجه صحیح گرفته شود کار کردن وزراء ما باین نحو است که فرمانفرما در چندی قبل تلگراف کرده بود که عشایر در اطراف ارومی بنای شرارت را گذاشتند اگر اجازه میدهید اینها را تنبه کرده و گوشمالی بدهم که برای آتیه موجب آسایش شود اگر امروز از اینها جلوگیری نوشد بر شرارت خود افزوده باعث تمرد و طغیان عشایری که فعلا تسلیم شدند خواهند شد واز آنروز تاحال ابداً جواب این تلگراف فرمانفرما را ندادند حالا که از اینجا بیرون رفتند این مذاکرات را هم فراموش میکنند.
رئیس- پس چرا این سؤال را حضوراً نکردید خوب بود سوال میکردید که بچه جهت با آن تلگراف دراین مدت اقدامی نشده بود حالا هم در کمیسیون سرحدی مذاکره میشود این سؤال را بنمایید تا اینکه نتیجه کامل گرفته شود اینهم تلگرافی است که از حجج اسلام عتبات عالیات که از قصر مخابره شده است اطلاعاً قرائت میشود
تلگراف مزبور بصورت ذیل قرائت شد.
- از قصر بطهران ۳۰:
- مجلس محترم شورای ملی نصرالله تعالی اعوانه
- با اظهارات مجدانه و مواعید خسروانه که دستخطهای تلگرافی و کتبی ملوکانه متضمن بوده چنین مترقب بود که من بعد برای دولت و ملت روزگار سیاهی رخ ندهد و تمام ظلم ظالمین در سفک دماء منهمک بوده انتظام و مجازات خواهند فرمود تاکنون در این باب اثر عنایت بظهور نرسیده لهذا مفسدین جری و اقدام در قتل علماء امت و ذریه طاهره نموده مصیبتی را که پس از انقراض دولت ملعونه بنی امیه لعنهم الله تاکنون اتفاق نیافتاده بود بقایاو اخذاف آن شجره ملعونه در شیراز وارد آورده انالله وانا الیه راجعون از اطراف هم روز از ضعیفی صدایی بلند و ناله و فریاد واستغاثه مظلومین شنیده میشود العجب ثم العجب از این ذهول و اغفال که مایه اعدام دولت و ملت است چنانچه عزیمنت خسروانه ادام الله تعالی سلطنه در وفا بعهد وانجام بوعده ثابت وراسخ است جداً در مقام ترقیه حال رعیت و تأمین بلاد بذل مرحمتی مخصوص و حادثه فجیع شیراز را چنان تدارک وجبران مؤاخذه وانتقام فرمایند که موجب جبر کسر قلب انور حضرت اقدس ولی عصر ارواحنا فداه عموم رعیت هم از تطاول ظلمه و طغات در امن وامان مزید دعاگویی داعیان خواهد گردید و اگر خدای نخواسته در تدارک معروضات تعلل و اغماض شود علی الاسلام السلام حقیقت حال را اعلام بفرمایید.
- (نجل المرحوم حاجی میرزا خلیل)
- (الاحقر الجانی محمد کاظم الخراسانی)
- الاحقر عبدالله المازندرانی)
رئیس- جواب این تلگراف باید نوشته شود اقداماتی که دراین خصوص شده تحقیق نموده جوابی نوشته میشود در مجلس قرائت شده پس از تصویب مخابره شود.
(در این هنگام اسامی اشخاص منتخبه از برای کمیسیون مالیه قرائت شد.)
(بیان السلطنه، مجدالملک، ساعدالوزراء، ناظم العلماء، آقا میرزا محمود خوانساری، معظم الملک، حاجی میرزا ابراهیم آقا، آقا شیخ محمد علی.)
رئیس- این آقایان باید در موقع انعقاد کمیسیون مالیه حاضر شوند و از پس فردا اعضاء کمیسیونها هم حاضر و غایب میشوند اسامی غایبین نوشته میشود و موضوع مذاکره مجلس روز پنجشنبه هم همان قانون انجمن تجارتی است.
(مجلس ختم شد.)