دیوان شمس/الا ای شمع گریان گرم می‌سوز

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۵۱ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (الا ای شمع گریان گرم می‌سوز)
از مولوی
'


الا ای شمع گریان گرم می‌سوز خلاص شمع نزدیکست شد روز خلاص شمع‌ها شمعی برآمد که بر زنگی ظلمت‌هاست پیروز نهان شد ظلم و ظلمت‌ها ز خورشید نهان گردد الف چون گشت مهموز شنو از شمس تأویلات و تعبیر چو اندر خواب بشنیدی تو مرموز چنین باشد بیان نور ناطق نه لب باشد نه آواز و نه پدفوز چو مه از ابر تن بیرون رو ای دوست هزار اکسیر از خورشید آموز پی خورشید بهر این دوانست هلال و بدر صبح و شام چون یوز چو دیدی پرده سوزی‌های خورشید دهان از پرده دریدن فرودوز خمش آن شیر شیران نور معنیست پنیری شد به حرف از حاجت یوز