دیوان شمس/پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود
نسخهٔ تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۴۵ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | دیوان شمس (غزلیات) (پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود) از مولوی |
' |
پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود از شراب لایزالی جان ما مخمور بود ما به بغداد جهان جان اناالحق میزدیم پیش از آن کاین دار و گیر و نکته منصور بود پیش از آن کاین نفس کل در آب و گل معمار شد در خرابات حقایق عیش ما معمور بود جان ما همچون جهان بد جام جان چون آفتاب از شراب جان جهان تا گردن اندر نور بود ساقیا این معجبان آب و گل را مست کن تا بداند هر یکی کو از چه دولت دور بود جان فدای ساقیی کز راه جان در میرسد تا براندازد نقاب از هر چه آن مستور بود ما دهانها باز مانده پیش آن ساقی کز او خمرهای بیخمار و شهد بیزنبور بود یا دهان ما بگیر ای ساقی ور نی فاش شد آنچ در هفتم زمین چون گنجها گنجور بود شهر تبریز ار خبر داری بگو آن عهد را آن زمان کی شمس دین بیشمس دین مشهور بود