دیوان بیدل شیرازی/به جرم عشق
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
خسته دلان | به جرم عشق از بیدل شیرازی |
طعم صبر |
دیوان بیدل شیرازی |
دو ترك مست تو خونریز هوشیارانند | دو لعل ناب تو جان بخش دلفكارانند | |
بدین صفت كه كشیدی كمان ابرو را | چه كشته ها كه ز هر سو تیربارانند | |
به جرم عشق تو گرم میكشند باكی نیست | كه عاشقان به ره دوست جان نثارانند | |
حدیث نرگس مستش ز من چه می پرسی | سئوال باید از آنان كه هوشیارانند | |
نه عاشق است هر آنكو ز خود خبر دارد | كه بستگان تو از خویش رستگارانند | |
شگفت نیست سر زلفش ار پریشانست | قرار نیست در آنجا كه بی قرارانند | |
مگر ستاره به مهر است يا فلك را كین | به یاد رفته ای كه یاران به كام یارانند | |
كشیده تیغ پی قتل بیدل و خلقی | نشسته بر سر راهش امیدوارانند |
***