دیوان شمس/ای در غم تو به سوز و یارب

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۰۷ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (ای در غم تو به سوز و یارب)
از مولوی
'


ای در غم تو به سوز و یارب بگریسته آسمان همه شب گر چرخ بگرید و بخندد آن جذبه خاک باشد اغلب از بس که بریخت اشک بر خاک شد خاک ز اشک او مطیب از گریه آسمان درآمد صد باغ به خنده مذهب من بودم و چرخ دوش گریان او را و مرا یکی‌ست مذهب از گریه آسمان چه روید گل‌ها و بنفشه مرطب وز گریه عاشقان چه روید صد مهر درون آن شکرلب آن چشم به گریه می‌فشارد تا بفشارد نگار غبغب این گریه ابر و خنده خاک از بهر من و تو شد مرکب وین گریه ما و خنده ما از بهر نتیجه شد مرتب خاموش کن و نظاره می‌کن اندر طلب جهان و مطلب