بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۴۰
درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر | اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران
بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر |
درگاه انقلاب شاه و مردم |
بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۴۰
۱۳۴۰ بیستویکمین سال
- در پی راهپیمایی فرهنگیان و تیراندازی در میدان بهارستان مرگ یک فرهنگی، دولت را سرنگون کرد!
- عمر مجلس بیستم، تنها ۵۹ روز بود و در این عمر کوتاه تنها یک لایحه پذیرفتهشد!
تا یک هفته پیش از آغاز سال ۱۳۴۰، مجلس بیستم که به تازگی گشایش یافتهبود سرگرم امور داخلی خود و گفتگوهای تند پیرامون اعتبارنامهها بود و از همان آغاز کار پیدا بود که این مجلس نیز دستخوش اختلافات و کشمکشهای سختی خواهدبود.[۱] [۲]
سخنرانیهای تندی که از سوی گروههای گوناگون در مجلس از همان روزهای نخستین سال ۱۳۴۰ آغاز شد، گواهی بر پذیرش این پیشبینی بود. با این همه دولت مهندس شریفامامی که بنا به قوانین پارلمانی پس از اعلام آمادگی مجلس، کنارهگیری کرده و دوباره جهت ادامه کار انتخاب شدهبود، توانست از مجلس رأی اعتماد بگیرد.
سپس بودجه کل کشور از سوی دولت به مجلس داده شد.
دست از کارکشیدنهای گروهی و درگیریها
با دادن بودجه به مجلس شورای ملی، زمزمههایی که تا آن هنگام از سوی فرهنگیان درباره افزایش حقوق ایشان به گوش میرسید، یک باره آشکارشد و فرهنگیان با پافشاری از دولت درخواست جبران حقوق خود را نمودند.
از سویی در کمیسیون بودجه، یک نوع صفآرایی دربرابر اقلام بودجه به چشم میخورد و نمابندگان مجلس بیستم که باوجود پرخاشجوییهای (اعتراض) مخالفین نسبت به انتخابات زمستانی، برآن بودند که آسیبی که به آبروی مجلس بیستم خورده بود را جبران کنند و از همان آغاز میکوشیدند تا نام نیک برای مجلس بیستم را بازگردانند. به همین روی در کمیسیون بودجه شرکت معاملات خارجی حذف شد، بودجه ساختمان مجلس کاهش یافت، بخشودگی گمرکی تلویزیون از میان برداشته شد و در نشست علنی مجلس نیز یک تبصره انقلابی به بودجه افزوده شد و بالاترین مبلغ حقوق کارکنان دولت دوهزاروپانسد تومان تعیین شد.
با پیش کشیدن بودجه، از یک سو در نشستهای علنی مجلس شورای ملی زمان مناسبی برای سخنرانیهای آتشین به دست نمایندگان افتاد و از سوی دیگر، فرهنگیان در پافشاری خود برای ترمیم حقوق افزودند و رفتهرفته به اعتراضهایی چون سکوت در کلاس و گردآمدن در وزارت فرهنگ دست زدند.
دولت میکوشید که این دشواری را با روشی دوستانه از میان بردارد، اما مجلس آشکارا با دولت همکاری نمیکرد. با وجود آنکه روز بیستوچهارم فروردینماه در کمیسیون بودجه به دولت پروانه دادهشد برای هر منطقهای که بایسته بداند با گرفتن شهریه برای ترمیم حقوق آموزگاران و دبیران اقدام کند، با وجود این فرهنگیان ناخرسند مانند و رفتهرفته زمینه دست از کار کشیدن گروهی آنها فراهم گشت. برای خشنود ساختن فرهنگیان، دولت روز دهم اردیبهشتماه لایحه جداگانهای برای بالابردن حقوق دبیران و آموزگاران به دو مجلس داد، ولی چون این لایحه نیز پاسخگوی درخواستهای فرهنگیان نبود، سرانجام آنان از روز سهشنبه دوازدهم اردیبهشتماه، در تهران و شهرستانها دست از کار کشیدند. در تهران شمار زیادی از فرهنگیان در میدان بهارستان روبهروی مجلس شورای ملی گرد هم آمدند و به روش همیشگی مخالفین که یکی را بکشند و ناآرامی بوجود آورند، یک آموزگار به نام خانعلی کشتهشد و دو آموزگار و یک دانشآموز نیز زخمی شدند.
کنارهگیری دولت
کشته شدن دکتر خانعلی به رویدادهای روز رنگ دیگری داد. فردای آن روز دانشآموزان نیز به عنوان همدردی به آموزگاران و دبیران خود پیوستند، و در تشییع دکتر خانعلی، راهپیماییهای تند و سختی شد که به سرنگونی دولت انجامید.
روز چهاردهم اردیبهشتماه مهندس شریفامامی، نخستوزیر به پیشگاه شاهنشاه باریافت شد و کنارهگیری دولت را تقدیم داشت. از سوی دیگر مجلس نیز روزهای ناآرامی را میگذراند و گفتگو پیرامون رخدادهای روز با تندی و هیجان ادامه داشت.
روز پانزدهم اردیبهشتماه، دکتر علی امینی فرمان نخستوزیری خود را از شاهنشاه دریافت داشت [۳] و با آنکه وی بیدرنگ در گردهمآیی فرهنگیان مژده داد که دولت جدید خواستههای ایشان را به انجام میرساند، فرهنگیان همچنان بر سر کار نرفتند. تا آنکه روز بیستوسوم اردیبهشتماه، امینی نخستوزیر محمد درخشش را به وزارت فرهنگ در کابینه برگزید و با گفتگوهای درخشش با فرهنگیان، آنها دوباره به سر کار خود بازگشتند.
دولت دستور نداده بود ...
در پی تیراندازی در برابر مجلس و کشته شدن یک آموزگار، گروهی از نمایندگان مجلس به سختی دولت مهندس شریفامامی را مورد واخواهی (اعتراض) قراردادند و دو تن از نمایندگان منفرد نیز دولت را بازخواست نمودند.
نخستوزیر بسیار برآشفته پشت تریبون رفت و گفت که دولت به هیچ روی دستور تیراندازی به سوی مردم را ندادهاست. آنگاه نخستوزیر و وزیران پرخاشکنان از مجلس بیرون رفتند و به دنبال نشست کوتاهی، کنارهگیری دولت به آگاهی رسانده شد.
روز سهشنبه نوزدهم اردیبهشتماه، دکتر امینی نشست دولت خود را برگزار کرد و با وجود آنکه در میان مردم برچیده شدن (انحلال) مجلس پراکنده شده بود در آغاز نخستوزیر آن را دروغ شمرد، ولی شامگاه فرمان انحلال مجلس بیستم داده شد.
مجلس بیستم بیش از ۵۹ روز به درازا نکشید و لایحه بودجه، تنها لایحهای بود که این مجلس پذیرفت و به سنا فرستاد. اما پیش از آنکه لایحه از مجلس سنا بازگشت دادهشود، هر دو مجلس برچیده شدند.
درهای بسته ...
پس از بستهشدن مجلسها، مهمترین موضوعی که درباره آن گفتگو شد، اصلاح قانون انتخابات و تجدید انتخابات مجلسها بود، زیرا در فرمان ملوکانه آشکارا گفته شدهبود:
- «... معتقد بودیم که بدون اصلاح قانون انتخابات، انجام انتخاباتی که روح قانون اساسی ایران را در بر داشتهباشد مشکل، بلکه ممتنع و محال است و متأسفانه با قانون فعلی انتخاباتی که خالی از نقص و لغزش باشد مقدور نیست. علیهذا به نام سعادت ملت ایران و به موجب اصل چهلوهشتم اصلاحی، اردیبهشتماه ۱۳۲۸ قانون اساسی انحلال مجلسین شورای ملی و سنا را اعلام، و مقرر میداریم دولت با اصلاح قانون انتخابات، اقدام به تجدید انتخابات مجلسین بنماید.»
با این وجود درهای مجلسها که از روز چهارشنبه، بیستم اردیبهشتماه بسته شدهبود، تا هنگامی که دولت دکتر امینی روی کار بود، همچنان بسته ماند و با آنکه آییننامه اجرایی جدیدی نیز برای قانون انتخابات در شانزده ماده مورد پذیرش دولت قرارگرفت، تا زمانی پس از آن همچنان انتخابات و بازگشایی مجلسها در خاموشی ماند.
برنامه دولت
نخستوزیر جدید، روز بیستویکم اردیبهشتماه در پی یک سخنرانی رادیویی برنامه دولت خود را بیان نمود و گفت که افراد ملت باید کمربندهای خود را سفت کنند. اجرای اصلاحات ارضی در مکانیزه کردن کشاورزی و تاسیس موسسات بهداشتی و بوجود آوردن امکاناتی برای تعلیم کشاورزان، تاسیس و استفرار موسسات مالی در روستاها و تشویق روستاییان به ایجاد شرکتهای تعاونی و بالاخره واگذارکردن امور هر ده به خود روستاییان، از رئوس برنامه دولت اعلام شد.
در دانشگاه
با روی کار آمدن دولت جدید، پارهای از گروههای سیاسی که تا این زمان کارهای آشکاری نداشتند، پا به میان گذاشتند و کارهای سیاسی خود را آغاز کردند. دانشگاه تهران نیز پس از ۶۶ روز که درهای دانشگاه بسته بود، در چهاردهم فروردینماه از نو باز شد و به ویژه پهنه فعالیتهای سیاسی قرارگرفت. هر روز به بهانهای دانشگاه ناآرام و کلاسها گاهی باز و گاهی بسته بودند. شماری از استادان بی باکی آمدن به دانشگاه را نداشتند و دانشجویان به برخی از استادان در پهنه دانشگاه ناسزا و دشنام گفتند تا سرانجام در نخستین روز بهمنماه رویدادی در دانشگاه پیش آمد و گروههایی که دانشگاه را بهترین جا برای رسیدن به آرمانهای سیاسی خود میدانستند، بلوایی در دانشگاه به راه انداختند که سبب شد دانشگاه نیز مانند مجلس شورای ملی و مجلس سنا برای زمانی بسته شد.
رویداد نخستین روز بهمنماه، به بهانه همدردی با سه تن از دانشآموزان اخراجی دارالفنون برپاشد و در پی زدوخوردی که میان دانشجویان شورشی و نیروهای انتظامی روی داد، آسیب زیادی به ساختمانها و تاسیسات دانشگاه وارد شد.
دولت در جارنامهای به آگاهی رساند که این رویداد با تحریک زمینداران بزرگ ایجاد شدهاست و در پی آن، برخی بازداشت شدند.[۴]
آنها که بازداشت شدند ...
دولت دکتر امینی که شعار مبارزه با فساد را یکی از مواد اصلی برنامه خود اعلام داشتهبود در درازای سال ۱۳۴۰ شماری از زمینداران سرشناس و تنی چند از بزرگان کشور را بازداشت کرد.
روز بیستوچهارم اردیبهشتماه، یک هفته پس از تشکیل دولت، به آگاهی رسید که شب گذشته چهار تن از ارتشیان که دارای درجه بودهاند به دلیل سواستفاده از مقام و حیف و میل اموال دولتی بازداشت شدهاند. این چهار تن عبارت بودند از: سپهبد حاجعلی کیا، رییس پیشین اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران – سپهبد مهدیقلی علویمقدم، وزیر پیشین کشور – سرلشگر علیاکبر ضرغام، وزیر پیشین گمرکات – سرتیپ روحالله نویسی، رییس پیشین شیلات.
روز ۲۷ خردادماه، سپهبد آزموده، رییس دادرسی ارتش، علیه دولت دکتر امینی برای مخالفت بر ضد حکومت ملی اعلام جرم کرد. اما به گواه آنچه که سپهبد آزموده در برگه اعلام جرم نام بردهبود، خود او به عنوان اهانت به مقام شاهنشاهی، در روز ۲۹ خردادماه بازداشت شد!
روز هفتم تیرماه، احمد آرامش، وزیر مشاور کابینه مهندس شریفامامی به سبب گفتگویی که درباره سیاست خارجی کشور کردهبود، بازداشت شد.
روز بیستم آبانماه، قرار بازداشت ابوالحسن ابتهاج، مدیر عامل پیشین سازمان برنامه از سوی بازپرس دیوان کیفر صادرگشت.
روز بیستوچهارم همان ماه نیز فتحالله فرود، شهردار پیشین تهران بازداشت گردید.
دید و بازدیدها
در سال بیستویکم پادشاهی، شاهنشاه و شهبانو دوبار به اروپا سفر کردند. نخستین سفر ملوکانه برای بازدید از کشور نروژ در اردیبهشتماه [۵] و دومین سفر، در مهرماه برای یک دیدار رسمی از فرانسه انجام گرفت. ژنرال شارل دوگل و بانو در فرودگاه اورلی به پیشواز شاهنشاه و شهبانوی ایران رفتند و از میهمانان فرانسه پذیرایی گرمی کردند، در این سفر شاهنشاه نمایشگاه هفتهزار سال هنر ایران را در پاریس گشودند. [۶]
در همین سال گروهی از سران برجسته نیز به تهران آمدند و به پیشگاه شاهنشاه بار یافتند. حضرت شیخ راشد، حاکم دوبی – حضرت شیخ صفربن سلطانالقاسمی، حاکم شارجه – چستر باولز، معاون وزارت امور خارجه امریکا – نخستوزیر و گروهی از بزرگان نیجریه – پرنسس موارا جادانک، دبیر جمعیتهای زنان سیام و مادام هلو، دبیر کل کمیته فرانسوی "کوروش کبیر" از آن جمله بودند.
فرمان شاهنشاه
در بیستویکمین سال پادشاهی، شاهنشاه هم چنان سندهای مالکیت زمینهای سلطنتی را به روستاییانی که روی آن زمینها کار میکردند دادند،[۷] زمینها و درآمدهای بنیاد پهلوی را برای امور خیریه واگذار نمودند،[۸] سد کرج را گشودند و دستور بتنریزی سد دز را دادند که در آینده سد محمدرضا شاه پهلوی نامیدهشد در این آیین مهندس عبدالرضا انصاری و رییس سازمان آب و برق خوزستان در رکاب همایونی بودند. [۹] افزون بر این شاهنشاه کارخانه قند نیشکر در خوزستان و چندین کارخانه قند را در چند نقطه کشور گشودند.[۱۰][۱۱] ساختمان بنای مرکز اتمی دانشگاه تهران در پیشگاه شاهنشاه آغازشد. همچنین، در روز بیستوچهارم آبانماه متن فرمایشات شاهنشاه در هیأت وزیران، به فرم فرمانی به دولت بخشنامه شد. در این فرمان اعلیحضرت همایونی فرمودند که تا برگزاری دوباره مجلس، دولت قوانین نیازین را برای برپایی انجمن ده به نوشتار درآورد و درباره قانون انجمن شهر و انجمنهای ایالتی و ولایتی نیز بررسی ژرف نماید تا این قوانین پس از دستینه شدن، آزمایشی به اجرا گذاردهشوند.
فرمان شاهنشاه همچنین دربرگیرنده مطالبی درباره شتاب بخشیدن به نوشتن و بازنگری در قانون استخدام کشوری و انجام کارهای نیازین برای رفاه کارمندان دولت، اجرای قانون مرزبندی مالکیت و اصلاحات ارضی و بهبود هر چه زودتر این قانون اگر نیاز بدان باشد، مکانیزه کردن کشاورزی، ساختن خانه برای کارگران و تربیت کادر فنی، گرفتن صحیح و عادلانه مالیات به ویژه از توانگران و توجه ویژه به فرهنگ و بهتر ساختن برنامههای درسی بود.
شاه در میان مردم
روز بیستوهشتم امردادماه سال ۱۳۴۰، که با سالگرد جنبش بیستوهشتم امردادماه همزمان بود، گروه زیادی از مردم تهران در میدان دوشانتپه گردهم آمدند. بیش از نیممیلیون تن از اهالی پایتخت در این گروه بزرگ که در تاریخ گردهماییهای ایران بیهمانند بود، شرکت داشتند. بنا به درخواست مردم، شاهنشاه به میدان دوشانتپه تشریففرما شدند و در سخنان شورآفرینی فرمودند:
- «موقعیت حساس جغرافیایی ایران اجازه نمیدهند ممالک بزرگ دنیا نسبت به ما بینظر بمانند و ما باید با هشیاری تمام مراقبت نوع جدید استعمار باشیم و مملکتمان را از آن حفظ کنیم.»
- «در این چند سال سرتاسر کشور ما به صورت یک میدان فعالیت مثبت و ثمربخش درآمده که مظهر زنده آن کارخانهها، جادهها، راهآهنها، بنادر، سدهای بزرگ، تراکتورها، آموزشگاهها، دانشگاهها، درمانگاهها، بیمارستانها، بنگاههای خیریه، پرورشگاهها، ایجاد شرکتهای تعاونی و غیره است که تعداد آنها پیوسته رو به افزایش میرود.»
منبع
- ↑ مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیستم
- ↑ مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیستم
- ↑ تصمیم قانونی دایر به ابراز رای اعتماد به دولت جناب آقای دکتر علی امینی نخست وزیر ۱۳۴۰
- ↑ زمینداران بزرگ
- ↑ سفر محمدرضا شاه پهلوی به نروژ و ایتالیا ۲۷ اردیبهشت ۱۳۴۰ - ۹ خرداد ۱۳۴۰
- ↑ سفر محمدرضا شاه پهلوی به فرانسه ۱۸ مهر ۱۳۴۰ - ۱ آبان ۱۳۴۰
- ↑ املاک سلطنتی
- ↑ بنیاد پهلوی
- ↑ سدهای ایران
- ↑ برنامه عمرانی دوم
- ↑ کارخانههای دولت شاهنشاهی ایران