مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۶ نشست ۸۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۵
سال دوازدهم
شماره مسلسل
دوره نوزدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۶ نشست ۸۸
فهرست مطالب:
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹
جلسه: ۸۸
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۹ اردیبهشتماه ۱۳۳۶
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر جهانشاهی. خلعتبری.
۳- اخذ رأی و انتخاب دو نفر جهت عضویت هیئت نظارت اندوخته اسکناس
۴- مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ مربوط به مقررات اعزام محصل به خارجه تا ماده ۵
۵- اعلام مقام ریاست دابر بر تبدیل کلمه (اداره) به (وزارت) در لایحه تأسیس پلیس گمرک و تصدیق مجلس
۶- تصویب یک فقره اصلاح در ماده واحده عهدنامه مودت و اقامت بین ایران و اسپانیا
۷- قرائت طرح پیشنهادی راجع به عوارض شهرداریها و ارجاع به کمیسیون
۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۳۶
مجلس ساعت ده و پنج دقیقه صبح بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورت مجلس
۲- رئیس ـ صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود (بشرح زیر خوانده شد)
غائبین با اجازه ـ آقایان: صفاری. دکتر آهی. دکتر نفیسی. اقبال. قرشی. کدیور. مرتضی حکمت. محمودی. اکبر. ذوالفقاری. دکتر عمید. اریه. عامری. سنندجی. معین زاده. دادگر. مسعودی. اورنگ. دکتر هدایتی. ثقه الاسلامی. دکتر سید امامی. دکتر بینا. فرود. قراگزلو.
غائبین بی اجازه ـ آقایان: دکتر عدل. اخوان.
دیر آمدگان و زود رفتگان با اجازه ـ آقایان: دکتر پیر نیا. تیمور تاش. دکتر وکیل. امیر بختیار. ساگینیان. مهندس فروغی.
رئیس ـ نسبت بصورت مجلس نظری نیست؟ آقای مهندس اردبیلی.
مهندس اردبیلی ـ اشتباهاتی در عرایض بنده در صورت جلسه قبل هست که تصحیح میکنم میدهم بتند نویسی.
رئیس ـ دیگر نظری نیست ؟(اظهاری نشد) صورت مجلس جلسه قبل تصویب شد.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر جهانشاهی. خلعتبری.
رئیس ـ امروز نطق قبل از دستور است. آقای دکتر جهانشاهی.
دکتر جهانشاهی ـ بنده دو موضوع دارم که میخواهم مطالبی را بعرض مجلس شورای ملی برسانم یکی مربوط است ببودجه سال ۳۶ و لزوم مقایسه بین نظر دولت سابق و دولت حاضر از نظر ارقام بودجه چون به طوری که آقایان اطلاع دارند آقای نخست وزیر و آقای وزیر دارائی هر دو اظهار کردهاند که این بودجه تقریباُ پانصد میلیون تومان کسری دارد و این مطلب بایستی رسیدگی شود و معلوم بشود چرا کسر دارد چه اشکالی در بین هست و علت این کاهش از نظر ارقام چیست؟ مطلب دوم مربوط است بسیاست بازرگانی و گمرکی که دولت حاضر اتخاذ کرده و این امر موجب نگرانی در بعضی محافل وارد به این قبیل مسائل و محافل اقتصادی پایتخت شده است و بنده میخواستم در این مورد هم عرایضی بکنم اول مطلب دوم را عرض میکنم و اگر فرصتی بود بمطلب اول میپردازم برای اینکه بموضوع روشن بشویم بنده بر میگردم بیک کمی عقب تر برای اینکه موضوع را درست روشن و حلاجی بکنم تقریباُ در ۱۴۵ سال پیش بجهات سیاسی و شکستهای نظامی و بعد از ۱۵ سال بعد از آن باز بعلت شکست و قرار داد ترکمان چای بموجب یکی از مواد این قرار داد کالاهای روسی با گمرک فقط صدی پنج وارد مملکت میشد سیل این کالاها که در آن تاریخ وارد ایران شد متدرجاُ اول انگلستان و بعد سایر ممالک اروپائی از ضعف دولت ایران استفاده کردند و این تعرفه گمرکی مسخره تحمیل بمملکت ماشد و نتیجه این بود که یک مقدار بسیار زیادی کالاهای غیر لازم وارد مملکت میشد که نمونه اش الان مشهود است یعنی همین بلور آلات، چینی آلات، کریستالها این لوسترها که از صد سال و پنجاه سال پیش آمده و هنوز توی مملکت هست دوم اینکه ارز مملکت با سرعت خارج میشد و سوم اینکه مصنوعات این مملکت نه فقط پیشرفت نمیکند بلکه دچار یک رکودی هم میشد البته طبعاُ هزینه زندگی هم در این مدت پائین میآمد این موضوع ادامه داشت تا تقریبا۳۵ سال پیش یعنی از بدو حکومت اعلیحضرت فقید که یواش یواش تصمیماتی گرفته شد و اول تجدید نظری در قرار دادهای بازرگانی و بعد تغییری در تعرفههای گمرکی و بعد در سال ۱۳۰۸ قانون کنترل ارز و بعد در سال ۳۰۹ که درست مصادف بود با بحران اضافه تولید اروپا و آمریکا که خواه و ناخواه گوشه ـ اش هم مملکت ما را میگرفت به قانون انحصار تجارت و در ۱۳۱۲ و ۱۳۱۳ اصلاح این قانون و بالاخره در سالهای ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ شروع بیک سلسله قرار دادهای پایا پای شد خلاصه اینکه در سالهای ۱۷ و۱۸ در بازرگانی خارجی ایران با وجود اینکه حجمش رو بازدیاد میرفت تعادل پیدا میشد بطوری که در آخر سالهای حکومت آن رادمرد تعادل بین صادرات و واردات بوجود آمد البته آقایان امروز نمیشود گفت که ما ارزی که داریم این را بیائیم و تمامش را بمصرف امور تولیدی و عمرانی برسانیم چون امور تولیدی و عمرانی محدود است بیک امکاناتی که ما تمام آنرا در اختیار نداریم فرض بفرمائید اگر امسال هزار میلیون دلار داشته نمیتوانم باشیم آنرا صرف امور تولیدی
بکنیم بنده یک مورد را عرض میکنم و آن این است که شوروی در سال تقریباُ دو برابر امریکا سرمایه در کارهای تولیدی میگذارد ولی در آمد ملی آنها معادل آمریکا است پس امکانات را باید در نظر گرفت که بسیار مهم است و نمیشود گفت که ارزی را که ما زائد داریم میخواهیم پس انداز بکنیم چون مملکتی که در آستانه تحول است و سطح زندگی مردمش دارد بالا میرود خواه ناخواه باید ارزی اختیار داشته باشد مورد استفاده مردم قرار بگیرد و همانطور که عرض کردم میتوانیم هر چقدر ما ارز داشته باشیم کالاهای لازم مثل قند و شکر و قماش و کامیون و دارو غیره که اولا لازم باشد برای مردم و ثانیاُ بتولیدات داخلی لطمهای نزند وارد بکنیم ولی این اجازهای نمیدهد که کالاهای که لازم نیست و بوضع زندگی مردم لطمه میزند و در بالا بردن سطح زندگی عامله تأثیری ندارد آنها را وارد کنیم چون ممکن است بیکاری و رکود در مملکت بوجود بیاورد اگر بیائیم بفکر بالا بردن عوائد گمرکی یعنی بفکر یک عایدات مجهول یک مقدار کالاهائی که اطمینان داریم که برایمان لازم نیست اجازه بدهید وارد مملکت شود اشتباه بسیار بزرگی کردهایم برای اینکه اگر این کالاها با تعرفه گمرکی سنگینی وارد بشود طبیعی است که بعلت اختلاف قیمت بازار قاچاق خود بخود رونق خواهد داشت و همانطور که دیروز نمیتوانستیم و امروز نمیتوانیم از قاچاق جلوگیری بکنیم بعداُ هم نخواهیم توانست و اگر تعرفه سنگینی نگذاریم طبیعی است نه عایدی برای دولت زیاد میکند بحدی که مورد توجه باشد و هم مصنوعات داخلی را لطمه میزند بنابراین اگر بخواهیم که جلوی کالاهای غیر لازم را بگیریم فقط از راه اعلام ممنوعیت و مبارزه با قاچاق ممکن است البته در بعضی ممالک ممکن است مثل بلژیک مثل انگلستان مثل ممالک کوچکی که دارای تشکیلات قوی هستند و بر سر حداتشان مسلط هستند این امر میسر باشد ولی برای مملکتی مثل ایران که کنترلی بسرحداتش ندارد امکان پذیر نیست که ما فکر بکنیم تمام کالاها از طریق گمرک میآید و با گرفتن حق گمرک آن کالا میآید ببازار و فروش میرود بنده یک موردی را عرض میکنم که چند سال پیش اجازه دادند که یک مقداری پیراهن آرو وارد شود این پیراهنها وارد شد خلاصه از آن سال تا بحال چندین برابر آن مقدار بفروش رفته هر وقت هم که مقامات مراجعه بکنند بدارندگان و فروشندگان آن کالا گفته میشود که این همان پیراهنها است و آنهم جوازش است هیچ دلیلی هم برای اثبات خلاف این موضوع و کنترل این موضوع نیست این موضوع آزادی تجارت از چندین سال باین طرف مطرح است بنده هم معتقد هستم که ما باید تجدید نظری در مسئله بازرگانی بکنیم ولی آزادی تجارت مثل تمام آزادیها باید محدود بیک قوانین و مقررات باشد که مصالح جامعه را حفظ بکند نه اینکه بصرف اینکه فلان مملکت آزادی بیشتری دارد ما هم آزادی بیشتری بدهیم چند سال پیش طرح آزادی تجارت که در سنا مطرح بود یکی از روزنامهها روزنامه کیهان از بنده مطلبی خواست راجع باین موضوع بنده هم چیزی نوشتم و در آنجا همین موضوع را اشاره کردم که ما باید تجدید نظری بکنیم و باید اصول امروز را رعایت بکنیم و آن چیزی که برای جلوگیری از هرج و مرج اقتصادیست آنرا هم باید مورد توجه قرار بدهیم اگر ما اینجا مطلبی بگوئیم نه برای حفظ صنف خاصی است نه برای حفظ صنف بازرگان و نه صنف دیگر بلکه عقیدهای است که داریم و گمان میکنم که بتوانم عرض کنم آنچه را که بنده میگویم کمال عقیدهام است چه مطلبی را تأیید بکنم و چه مخالفت بکنم روی کمال عقیده است و نظر خاص ندارم (صحیح است) اگر که آقای نخست وزیر تشریف میآورند و تأیید نامه اطاق بازرگانی را مبنی بر تأیید آزادی تجارت و تصمیمات اخیر قرائت میفرمایند این دلیل مقنعی نیست که هر تصمیمی که گرفته شود صحیح است اطاق بازرگانی کار را صحیح تشخیص داده بود و تعقیب این پیش هم صحیح تشخیص داده بود و تعقیب این کار بود و اما این دلیل نیست که اینکار و این عمل صحیح است بنده با وجود اینکه عقیده دارم در مملکتی که مثل ما دارای این وضع هستند باید واردات کالاهای ضروری زیاد شود که قیمتش بالا نرود و بمردم فشار وارد نشود معهذا معتقدم که یک فکر اساسی برای امر بازرگانی بکنیم و این اختلاف بارزی که بین صادرات و واردات داریم مرتفع بکنیم یک وقتی عقیده بر این بود که باید هر چه ممکن است صادرات را زیاد کرد و از واردات کم کم کرد و خلاصه تحصیل طلا و ارز کرد و امروز عقیده بر اینست که باید حجم بازرگانی خارجی را بالا برد یعنی واردات را زیاد کرد و صادرات راهم زیاد کرد و ضمناُ اختلاف در این مورد را از بین برد شاید همه ما عقیده داشته باشیم باین که واقعاُ دلسوزترین شخص بمسائل مهم مملکت و مخصوصاُ بمسائل اقتصادی شخص شخیص شاهنشاه هستند که بتمام این مسائل توجه دارند بنده یادم است که یک وقتی یکی از مؤسسات دولتی که افتتاح میشد رئیس آن موسسه ضمن عرض گزارش گفت این موسسه برای ازدیاد صادرات درست شده ایشان ضمن جواب این تذکر را فرمودند که بلی غرض بالا بردن حجم بازرگانی خارجی است و باین ترتیب نشان دادند که باید هم صادرات زیاد بشود و هم واردات باید زیاد شود که هم معاملات زیاد انجام شده باشد و ضمناُ کسری مرتفع بشود امروز اکثر ممالک دنیا کسری بازرگانی خارجی دارند حتی انگلستان و فرانسه اینها صادراتشان از وارداتشان کمتر است اما در ایران این اختلاف خیلی زیاد مشهود است مثلا در سال ۳۳ ما ۲۱ میلیارد ریال واردات داشتیم و ۱۲ میلیارد ریال صادرات یعنی ۹ میلیارد ریال کسری و در سال ۳۴ بیست و چهل میلیارد ریال وارداتمان بوده است و فقط ۸ میلیارد ریال صادراتمان یعنی کسری شده است ۱۶ میلیارد ریال ولی در سال ۳۵ کسری واردات بیست میلیارد و صادرات ۸ میلیارد و کسری ۱۲ میلیارد یعنی کسری ۴ میلیارد کم شده و این بعلت زیاد شدن صادرات نبوده بلکه کسری از لحاظ کمبود واردات بوده در حالیکه بایستی بعکس این عمل از طریق زیاد کردن صادرات صورت گرفته باشد و این نقصان رفع شده باشد البته در ایران وقتی که بعضی کالاها ممنوع میشود بعضی از صاحبان کارخانجات اجحاف و تعدی میکنند و قیمت را بقدری بالا میبرند و اجحاف را بحدی میرسانند که فکر رقابت کالاهای خرجی برای متصدیان امور پیدا میشود ..
رئیس ـ آقای دکتر جهانشاهی وقت شما تمام شد و حالا از وقت آقای قنات آبادی استفاده میکنید.
دکتر جهانشاهی ـ متشکرم. و وقتی که این فکر ایجاد شد و رقابت بین کالاها بوجود آمد موجب تعطیل کارخانجات داخلی میشود هر دوی اینصورت صورتهای افراطی و تفریطی است باید یک سیاست معتدل و عاقلانهای اتخاذ بشود که ضمن حمایت از صنایع داخلی اصل آزادی تجارت هم رعایت بشود یکی از دوستان عزیز بنده یادداشتی دادهاند و نوشتهاند که در همین یک ماهه اخیر باز قیمت زمینها بالا رفته است و واقعاُ باعث تأسف است که باز قیمت زمینها بالا برود چون یکی از علل بالا رفتن قیمت زمین در یک مملکتی رکود و نبودن کارهای تولیدی و بازرگانی است که سرمایه از بازار تجارت منتقل میشود ببازار معاملات زمین بنده نمیگویم که این امر معلول کارهای بازرگانی و تولیدی است ولی بهر صورت موضوعی است که پیدا شده است و قابل توجه است امروز آقایان تمام ممالک دنیا غیر از ممالکی که در قسمت اقتصادی وضعشان با ما مشابه نیست تصمیماتی میگیرند دولت دخالتهائی میکند دولت جلوگیری هائی میکند و خلاصه اینکه ما باید از این قبیل ممالک، ممالکی که وضعشان با تشابه دارد سر مشق بگریم و یا لااقل وضع خودمان را با آنها منطبق کنیم باید ببینیم همین ترکیه و ایطالیا و بعضی ممالک دیگر که با ما کم و بیش وضعی شبیه دارند اینها چه جور عمل میکنند ما نباید با مالکی که با ما مشابهی ندارند از آنها تقلید کنیم و طرز عمل آنها را در اینجا ملاک عمل خودمان قرار بدهیم مثلا امریکا یک مملکت بسیار بزرگ صنعتی و یک مملکتی است که از نظر ماشینیسم و راندمان کار بسیار مورد توجه دنیا است این مملکت با وجود اینکه هشتاد در صد تولیدات خودش را در داخل صرف میکند با بیست در صد دنیای خراج را تحت تأثیر بازرگانی اقتصادی قرار داده است معهذا این دولت قوی تا چند سال پیش اجازه نمیداد که کالاهای ژاپنی و آلمانی که ارزان تر تمام میشود باین مملکت وارد بشود و با وجود دارا بودن کارخانجات بزرگ دارو سازی اجازه نمیدهد داروهای فرانسوی وارد آن مملکت بشود و با داروهای آمریکائی رقابت بکند و بخصوص که قدرت کنترل سر حدات در آمریکا مقدور است و در مملکت ما مقدور نیست همین قدر که اجازه داده شد آن کالا وارد شود و کالائی وارد شد دیگر جلوگیریش مشکل است هر وقت مراجعه بکنید جواب اینست که آقا ما جواز داریم و بهترین طریق که کالاهائی که غیر ضرور بنظر میرسد بطور کلی ممنوع باشد و اگر قرار است اقدام شدیدی بشود و اگر قرار است فعالیت بشود مبارزه با قاچاق و مبارزه با ورود آن کالا باید بشود (صحیح است) امروز در خیابانهای همین شهر مرکز مملکت است پایتخت مملکت است کالاهای قاچاق بحد وفور دیده میشود یک نفر نیست که برود و بگوید که آقا شما این کالا را از کجا آوردهاید داشتن آنها بموجب قانون جرم باشد و فروشش هم ممنوع باشد اگر بجای تمام این تشریفات شما دنبال آن کار بروید عملا جلوگیری بکنید (خرازی ـ در سر حد باید جلوی قاچاق را بگیرند) در سر حد که عرض کردم ما امکان کنترل بر مرزها را نداریم (خرازی ـ این هم خراج از نزاکت است که در خیابان جلوی خانمی را بگیرند و بگویند این گردن بند را تو از کجا آوردی ؟) اجازه بفرمائید ما قدرت کنترل بر مرزمان را نداریم این یک حقیقتی است و نمیتوانیم سرتاسر این مرز بزرگ را آدم بگذاریم در دنیا شاید ۵ تا مملکت باشد که قدرت این کنترل را داشته باشد و چون نمیتوانیم (خرازی ـ قانون داریم از ۱۳۱۴) و چون نمیتوانیم بهتر است که بکلی ممنوع کنیم و جلوی قاچاق را هر جا هست بگریم چون یک چیزی که قاچاق است
وجودش خلاف مصلحت است والا نمیشود گفت چون توانستهاند یواشکی از سر حد بیاورد بگوئیم آزاد است که در اینجا بفروشد آزاد است که با مصنوعات داخل رقابت کند و آزاد است که ارز مملکت را ببرد بیرون این خلاف نزاکت نیست سیاست و مملکت داری و اقتصاد و تجارت که نزاکت بر نمیدارد از نزاکت آن کسی که بد عمل کرده دور بوده است که رفته جنس قاچاق را آورده بنده چند وقت پیش در ضمن مطلبی عرض کردم که باید دولت ضمن آزادی تجارت نظارت هم بکند نظریه پرفسور سالوادری را راجع باقتصاد آمریکا میخواندم خالصه اش این است که میگوید امریکا اقتصادش آزاد است ولی بر خلاف آزادی اقتصاد ممالک اروپائی محدود بقوانین و مقرراتی است که آن قوانین و مقررات از معایب آزادی مطلق جلوگیری میکند و باز در یک جای دیگر میگوید که دولت با اخذ تصمیمات لازمی جلوگیری از هر گونه نوسانی که بضرر اقتصاد مملکت باشد میکند اگر غیر از این باشد نمیشود عمل کرد ما سوابق بسیار تلخی از معاملات دمپنیک داریم البته امروز در دنیا دیگر دمپنیک باین صورت نیست ولی همینقدر که در مملکتی قیمت یک کالائی ارزان تمام بشود از خود بود دمپنیک میشود و اگر این کالا با همان قیمت طبیعی بتواند وارد مملکت دیگری بشود مصنوعات آن ملکت دچار رکود و اختلال میشود و محصولات داخلی آن مملکت دیگر صرف نمیکند برای مثال یک موردی که هست همین سیگار خراجی است که در دست اشخاص است و امروز دولت قصد استفاده از این کالا را دارد که مقادیر زیادی از این کالا وارد شده یک مثال خیلی روشنی را عرض کنم امروز این سیگار خارجی یعنی سیگار آمریکائی در حدود ۵ ریال و دهشاهی و ۶ ریال برای ما تمام میشود اگر دولت بخواهد این را بیاورد و بیک قیمت بالائی در حدود ۲۲ یا ۲۵ ریال بفروشد این اختلاف زیاد قیمت قاچاق را تشویق میکند و بقاچاقچی اجازه میدهد بهمان طریقی که تا بحال قاچاق میکرد باز هم بکند و بدولت اجازه نمیدهد که بهمان ترتیبی که دیروز و امروز نمیتوانست از ورود این کالا جلوگیری بکند از این ببعد هم بکند و اما اگر عوارض گمرک را پائین بیاورد بحدی که این قیمت در حدود ۱۵ یا ۱۶ ریال تمام شده و فروش رود بسیار طبیعی است که بدخانیات لطمه میزند اگر در بعضی ممالک مثل عراق یا لبنان این قبیل کالاها مثلا سیگار خارجی آزاد است دلیلش این است که آنجا یک مؤسسهای نیست مثل دخانیات ایران که سیصد میلیون تومان ببودجه مملکت کمک بکند و ایجاد یک رکودی در این کار موجب نگرانی برای دولت و برای مردم باشد پس باید بکلی این اجناس وارد نشود فرق نمیکند کفش انگلیسی بخواهیم امروز وارد این مملکت بشود اگر اینجا بخواهند طوری حساب بکنند یعنی عوارض بگیرند که با کفش داخلی ۴۰ تومان یا ۵۰ تومان اختلاف داشته باشد که رقابت نتواند بکند همین اختلاف ۵۰ تومان به قاچاقچی اجازه میدهد که این جنس را از راه قاچاق بیاورد و گمرکش را ندهد خیلی راحت اینکار صورت میگیرد اگر این فاصله کم باشد آن وقت رقابت صورت میگیرند بنابراین بهر ترتیب اجازه دادن کالائی که برای مملکت ضرورت ندارد بصورت بالا بردن در آمد گمرک صحیح نیست بنده معتقدم که دولتها در بعضی موارد باید سیاست ثابتی داشته باشند باید اگر یک دولتی سیاستی را اتخاذ میکند دولت بعد که میآید در تمام موارد تغییر سیاست ندهد اتفاقاُ در همین مورد اقتصاد آمریکا دیدم نوشته بود که امروز خطر بحران در آمریکا مرتفع است برای اینکه دولت اختیاراتی دارد که با این اختیارات و نظارتها هر گونه بحرانی را از بین میرود مثلا نظارت بر نرخ بیمه نظارت بر قرضه نظارت بر نرخ بهره و میزان آن و میزان پول سیستم مالیاتی و سیاست بازرگانی و غیره و این اختیارات و این سیاستها و این طرز فکرها جزو ساختمان ملت امریکا شده یعنی هر دو جزب این موضوع را قبول دارد حزب دموکرات اینرا قبول دارد حزب جمهوری خواه هم این مسائل را قبول دارد بنابراین مسائل تغییر داده نمیشود و اگر دولت یا حزبی عوض شود اقتصاد مملکت دچار اختلال نمیشود بنده نمیخواهم تعریفی کرده باشم ولی باید اینرا عرض بکنم که آقای دکتر اقبال و دولت ایشان قصد خدمت دارند حقیقتاُ قصد خدمت دارند و میخواهند کار بکنند وزرایشان هم مردمان شریفی هستند و میخواهند کار کنند و بنده که با آقا تجدد همکار بودهایم همینطور آقای سرتیپ ضرغام که از مردمان شریفی هستند که در وزارت دارائی با ایشان کار میکردم و همینطور سایر وزراء مردمان خوبی هستند ولی اگر یکوقت دچار اشتباه میشوند وظیفه ما اینست که این اشتباه را تذکر بدهیم و امیدواریم کهای تذکرات را حمل بر نظر خاص نکنند البته امروز مقتضیات با مقتضیات ۲۰ سال پیش فرق کرده است یعنی نمیشود با همان سیاست اقتصادی که در بیست سال پیش داشتیم و در سایه آن سیاست توانستیم بمشکلات اقتصادیمان فائق بشویم یعنی آن سیاستی که دخالت شدید و مستقیم دولت در امور اقتصادیست امروز قابل استفاده نیست ولی بطریق اولی عقیده ندارم که یک تز پوسیده دویست ساله آزادی مبادلات و باصطلاح لیبراشانژیسم امروز برای مملکتی هم مثل ایران قابل اجرا و استفاده است و ما نمیتوانیم مثل سالهای بعد از جنگ که اولا بعلت زیاد بودن کالاهای خارجی و ثانیاُ بعلت داشتن ارز در دست و عدم اطلاع بازرگانان از میزان مصرف بازار ما بدان صورت در آمد که از یکطرف منجر بورشکستگی و از طرف دیگر منجر بصدور در آمد که از یکطرف منجر بورشکستگی و از طرف دیگر منجر بصدور ارز و تأثیر آن بر روی تولیدات داخلی شد نمیتوانیم وقت خودمان را به این ترتیب بگذرانیم بنده امیدوارم که دولت آنچه را که تذکر دادم خیر خواهانه تلقی کند و مورد مطالعه قرار دهد شاید یک کلمه از آن کلمات مفید باشد و بدرد بخورد در خاتمه یک مطلبی را میخواستم تذکر بدهم و آقای ناصر ذوالفقاری یادداشت بفرمایند دولت سابق بر اثر تذکرات و سؤالاتی که بنده کردم و آقایان اطلاع دارند لایحهای تقدیم کرد که بموجب آن تعرفه گمرکی از ۳۰ در صد تا ده در صد تقلیل پیدا کرد و طبعاُ موجب پائین آمدن قیمت کالاهائی که مورد احتیاج تمام مردم بود شد.
بنده میخواستم تقاضا کنم که در تعقیب و اجرای منویات شاهانشاه دولت این لایحه را تعقیب بکند که این لایحه برود بکمیسیون و تصویب بشود و بیاید بمجلس و تصویب بشود و از این راه کمکی بشود و چو وقتم تمام شده است مطلب راجع ببودجه را بیک وقت دیگری موکول میکنم که وقت بیشتری باشد.
رئیس ـ یک ربع وقت دارید چون آقای مهران هم وقتشان را بشما دادهاند.
دکتر جهانشاهی ـ خیر بنده عرضی ندارم چون بیش از نیم ساعتم نمیخواهم صحبت کنم.
رئیس ـ آقای مهران.
بعضی از نمایندگان ـ نیستند.
رئیس ـ آقا خلعتبری.
احمد مهران ـ بنده وقتم را دادم به آقا دکتر جهانشاهی.
رئیس ـ ایشان استفاده نکردند آقا خلعتبری بفرمائید.
خلعتبری ـ هر فرصت و دقیقهای که بتوانم تذکری بنظر خودم بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم بخودم این افتخار را میدهم که بیایم و این مطالب را عرض بکنم (احسنت) (قنات آبادی ـ شما همیشه مطالبتا را بگوئید) در این مملکت اگر فرصت حساب داشته باشیم بنظر بنده خیلی از کارها مقرون بموفقیت است بنده قطع دارم که ۸۰ در صد بلکه ۹۰ در صد وقت دولت وزراء و مسئولین و متصدیان امور و شاید ۹۸ در صد وقت آقایان نمایندگان محترم مجلس صرف رسیدگی و دوندگی راجع بشکایات مردم و تعدیاتی است که در تمام قسمتهای مختلف مملکت از سالها باین طرف مأمورین دولت بمردم میکنند بدون اینکه دولت نیت بدی داشته باشد هر ماه هزارها نفر از ولایات بمسافرخانههای تهران و بدر خانه وکلای مجلس متوسل و پناهنده هستند برای کوچکترین کار که باید در ولایات انجام بشود یا در تهران باید ادارات بخودی خود انجام بدهند اگر یک حساب آقایان بکنند سالی دویست یا سیصد میلیون تومان بودجه مملکت صرف رسیدگی باین شکایات میشود و بعنوان بازرسی و فوق العاده و این قبیل مخارج بهدر میرود حالا جه باید کرد؟ یک دولتی است آمده است حاضر بکار برنامة خودش را هم کار معرفی کرده است بنده میخواهم حالا که دولت رأی اعتماد از مجلس گرفته است این مسئله را با یک طریق صحیحی دنبال کند چون اگر طرز کار همین است که تاکنون بود بنظر بنده این دولت هیچ توفیقی در این مسئله مهم مملکتی نمیتواند پیدا کند بنده من باب نمونه چند فقره مشکلات مردم را خدمتتان عرض میکنم چون در کمیسیون عرایض هستم آقایان توجه کنند ببینند نوع شکایات مردم چیست از نوع کلی یکی مسئله نظام وظیفه سرباز گیری است چندین سال است بخدا برای کشاورزان مملکت آفتی از این آفت بزرگتر وجود ندارد و بنده از این واضحتر نمیخواهم بگویم قصد هم بود که جلوگیری بشود اما سیستم نبوده است که بچه قسم آن کسی که در مرکز نشسته است از این تعدیات جلوگیری بکند مسئله دولت این است که ۵ یا ۶ ماه است چندین هزار نفر از زارعین مملکت شکایت میکنند که از ما مالیات میگیرند و مطابق قانون زارعینی که بزراعت اشتغال دارند از مالیات معافند چقدر بوزارت مالیه گفتم هنوز نتیجه نگرفتیم این یک حساب سادهای است زارع که خرده مالک باشد و یک جریب یا دو جریب را زراعت بکند این بهره مالکانه ندارد که مالیات بدهد (یکی از نمایندگان ـ جزو جمع میگیرند) از صد نفر که بپرسید ۹۹ نفر شاید این مسئله را تأیید بکنند اما یک جائی باید باشد که به این شکایات رسیدگی بکند مردم مازندران در سال ۲ و ۲۴ آقایان شاهد هستند همانطوری که در آذربایجان و جاهای دیگر مردم فداکاری کردند در گیلان و مازندران هم اشخاصی که یک خانهای و مختصر علاقهای داشتند تفنگ گرفتند از دولت و رفتند و خودشان را بخطر انداختند (صحیح است) و بزرگترین خدمت را کردند (صحیح است) پارسال یک دهای آمدهاند و بنام خدمت بدولت گفتهاند که دولت مراتعی که دارد بنام خودش باید تقاضا ثبت کند مراتعی که اعلیحضرت فقید از مردم خرید و بعد مطابق حکم محکمه بمردم داده شده و اعلیحضرت همایونی بخشیدند
بمردم و عنایت کردند و برنامه شان خدمت بمردم است حالا یک عدهای بعنوان خدمت و خدمتگزاری آمدهاند و جلو ثبت مردم را گرفتهاند که اینجا خالصه است و این مال دولت است آقا این کارها تعدی است بمردمی که زمان خطر خودشان را بخطر انداختند خدا نکند که خطر بسراغ این مملکت بیاید چون مردم دست خودشان را داغ کردهاند که خدمت نکنند مردم روز سخت خدمت میکنند در روز خوش همان مأمورین دولت مزاحم مردم میشوند (صحیح است) اینها مسائلی است که تنها مربوط بمردم مازندران نیست بنده میدانم در تمام ولایات در هر قسمت در هر جای مملکت مردم در خوزستان با اداره کشاورزی سرو کار دارند مردم کردستان با یکعده دیگر هر جای مملکت را حساب بکنید، ایلات، عشایر، کشاورزان، مردم زحمتکش و تولید کننده را اذیت میکنند اینها باید قلع ماده بشود اینها باید یکدفعه خاتمه پیدا کند بنده اشکالتراشیها و زحمتی که بمردم موارد میشود این را خلاصه کردهام به سه عنوان یکیش یکعدهای هستند اشکالتراش و منفی باف که طبیعت و فطرتشان ایجاد زحمت در کارهای مردم و منفی بافی در کارهای مملکت است و ظاهراُ مردم صحیح العمل هستند بنظر بنده اینها خطرشان بیشتر است خطرناک ترند برای اینکه خیال میکنند که اگر مردم تعدی کردند این خدمت بدولت است بنده میخواهم دولت یک دفتری باز کند و این اشخاصی را که برای امور مردم اشکال میکنند اینها را از دستگاههای مملکت بر دارند که مردم از دست اینها راحت بشوند و اشکالتراشی خدمت بمردم تلقی نشود یک دفعه هم میگوید که آقا تو چون این کار خلاف قاعده را کردهای باید مجازات بشوی نه اینکه بگویند آقا صحیح العملی است چون در تمام عمر خودش یک دفعه یک حرف مثبت نزده است و همه اش حرف منفی گفته است مسئله دوم این است که یک عدهای مردم را اذیت میکنند بقصد اینکه پول بگیرند دسته سوم اشخاصی هستند که ایجاد عدم رضایت در این مملکت میکنند و برای اینکه بین مردم و بین دولت و مردم بین دولت و شاه و وزراء و اولیای امور اختلاف بیندازند و از این اختلاف استفاده بکنند و هر وزرات خانه و در هر ادارهای این برنامه را یکعدهای تعقیب میکنند ولی با کمال تأسف دولت باین مسئله اساسی توجه ندارد در صورتی که باید توجه داشت که اگر اشخاصی برای مردم ایجاد عدم رضایت میکنند اینها را باید توجه داشت من بارسال در امر جنگلبانی در مازندران دیدم که گفتند که درخت نباید قطع بشود این حرف صحیحی بود اما مأمورین جنگلبانی که عدهای از آنها سابقه تودهای بودن داشتند یک میلیون کشاورز را ناراضی کردند گفتند کشاورز نباید چوب برای سه پایه اش بیاورد و از چوب استفاده بکند و شاخه ببرد و تمام زندگی عادی کشاورزها را فلج کند بعد از پنج یا ششماه تازه دولت متوجه شد و دستور داد و رفتند و مقداری از تعدیات را جلوگیری کردند بنده میخواهم بوسیله جناب آقای معاون نخست وزیر بدولت پیغام بفرستم از طرف خودم بعنوان یک نماینده عرض میکنم که دولت در درجه اول باید اتوریته و قدرت داشته باشد اگر دولت دستوری بدهد و یک نظامی با یک مأمور کشوری دستور دولت را اجراء بشود و بمردم باز تعدی خواهد شد در درجه اول مأمورین دولت باید بدانند که دولت اتوریته دارد و هر کس در هر مقامی که باشد اگر دستور دولت و امر دولت را اجرا نکرده تنبیه خواهد شد (صحیح است) و از کار بر کنار خواهد شد و بنده مخصوصاُ خواهش میکنم که باین مسئله توجه بفرمائید چندین وزیر دارید یک وزیر مشاورتان را تعیین بکنید برای اینکه بامور استانها توجه کند شکایاتی که مردم دارند و اموری که مربوط باستانها هست یک وزیر مخصوص این کار باشد و همینطور از افکار اشخاص استفاده کنند چند نفر مشاوری که مورد اعتماد هستند در میان دولت یکدستهای باشد که مسائل مربوط بمردم ولایات را رسیدگی بکند و بدولت و نخست وزیر وقت و بعرض اعلیحضرت همایونی برساند و در اموری که بمردم تعدی میشود رفع تعدی بکنند چون اگر بهمین سیستم باشد این وزیر به آن وزیر این مدیر به آن مدیر این فایده ندارد اینها شکایات را به همانجا مراجعه میکنند بهمان اشخاصی که خودشان موجب تعدی بودهاند باید در مرکز چند نفر برای این کار مجهز باشد سوم اینکه حالا هر کاری مردم دارند این کار ارجاع میشود بیک عضو عادی این عضو هم اشکال میتراشد یک گزارشی میدهد بنده معتقدم که سیستم کار باید تغییر کند باید وزیر و معاون و مدیر کل این طرز کار را عوض کنند خودشان تصمیم بگیرند و خودشان دستور بدهند در سایر ممالک گمان نمیکنم اینطور باشد در آمریکا یا در انگلستان اگر یک کاری پیش آمد و یک تقاضائی آمد نمیفرستند پهلوی ضابط اظهار نظر بکند یا پهلوی یک نفر عادی چون در دفعه اول ممکن است پنجاه تومان توقع داشته باشد ولی اگر وزیر خودش یا معاون او دستور داد این جریان کاغذ بازی از بین خواهد رفت اینکه آقایان وزراء وقتی که وزیر میشوند مردم میگویند که آقایان وزراء عوض میشوند وزراء عوض نمیشوند وزراء همان اشخاص خوبی بودند که هستند یا هستند که بودهاند وزراء مستهلک در کار اداری میشوند جذب میشوند بیکعدهای و اینها را غرق در پرونده میکنند و گیج میکنند این آقایان با همین اسلوبی که در این ۱۵ سال بوده است میخواهند کار بکنند این است که بین اینها و مردم یک پردهای است که این پرده مانع این میشود که بتوانند احتیاجات مردم را مرتفع کنند بنابراین باید یک کاری کرد که اتخاذ تصمیم دست مقامات بالا تر باشد و در استانها و شهرستانها دولت وظیفة خودش بداند که دائماُ بازرسی و کنترل کند و بمأمورین مهم خودش و استاندارها اختیارات بیشتری بدهد که اینها در محل رفته رفع شکایات اهالی را بکنند دیگر برای نظام وظیفه و امثال اینها مردم بتهران نیایند خلاصه این است که یک سیستمی درست کنند که این سیستم کاغذ بازی را کنار بگذرند و دولت با قدرت خودش کارها را حل کند و مردم ناچار نشوند که بتهران بیایند و این ۸۰ در صد را از بین ببرد بنده خواستم این تذکر را بدهم (صحیح است) (یکی از نمایندگان ـ برای همین منظور بازرسی نخست وزیری درست کردهاند) چندین مرتبه بازرسی نخست وزیری بوده است و نتیجهای نگرفتهایم بنده بیش از این عرضی ندارم (احسنت).
۳ـ اخذ رأی و انتخاب دو نفر جهت عضویت هیأت نظارت اندوخته اسکناس
رئیس ـ وارد دستور میشویم چون اولین جلسه اردیبهشت ماه باید نظار بانک تعیین شوند و این موضوع بتعویق افتاده امروز در دستور گذاشته شده و حالا شروع میکنم بانتخاب نظار بانک ابتدا سه نفر بقیه قرعه برای نظارت انتخاب میشوند
(اقتراع بعمل آمد و آقایان قنات آبادی ـ پرفسور جمشید اعلم و محمد عباسی. بقید قرعه جهت نظارت انتخاب گردیدند)
رئیس ـ آقایان جلیلی و جلیلوند هم در نظارت اخذ رأی شرکت خواهند کرد
(اسامی آقایان نمایندگان بترتیب زیر است توسط آقا جلیلی (منشی اعلام و آقایان در محل نطق حاضر شده رأی دادند .)
آقایان: بهادری. قوام. عماد تربتی. مهندس شیبانی. دکتر دیبا. سلطانی. خرازی. بزرگ ابراهیمی. موسوی. صادق بوشهری. باقر بوشهری. ارباب. امید سالار. حشمتی. پناهی. سراج حجازی. مهندس هدایت. طباطبائی قمی. غضنفری. مهندس اردبیلی. پردلی. شادمان. مهندس جفرودی. فخر طباطبائی. فرود. ساگینیان. هدی. دکتر امین. دکتر فریدون افشار. یارافشار. صدر زاده. دهستانی. بزرگ نیا. بیات ماکو. ابتهاج. خزیمه علم. افخمی. فضائلی. سلطان مراد بختیار. رستم امیر بختیار. مشایخی. فیروز. دولت آبادی. دکتر مشیر فاطمی. اردلان. مهندس فروغی. دولت شاهی. دکتر جهانشاهی. دکتر رضائی. کیکاوسی. مهندس بهبودی. دکتر شاهکار. علامه وحیدی. دکتر امیر حکمت. توماج. دکتر نیرومند. برومند. شیبانی. مهران. آقایان. مهندس فروهر. فولادوند. سعید مهدوی. قبادیان. شادلو. دادگر. دکتر اسدی. دکتر ضیائی. تیمور تاش. دکتر طاهری. خلعتبری. دکتر هدایتی. دکتر دادفر. دیهیم. اسکندری. حکیمی. مجید ابراهیمی. عامری. رامبد. نصیری. عرب شیبانی. معین زاده. سالار بهزادی. عرب شیبانی. معین زاده. سالار بهزادی. دهقان .. استخر. مرآت اسفندیاری. دشتی. کشکولی. دکتر امیر اصلان افشار. گیو. جلیلوند. عباسی. قنات آبادی. جلیلی. پرفسور جمشید اعلم. بهبهانی.
(پس از شمارش مهرههای تفتیشیه و آراء مأخوذه نتیجه بقرار ذیل اعلام گردید
مهره تفتیشیه ۹۶ عدد. اوراق رأی ۹۶ برگ.
آقای عرب شیبانی ۶۰ رأی آقا دکتر مشیر فاطمی ـ ۶۱ رأی ـ آقای شجاع بیات ماکو ۵۳ رأی ـ آقای دکتر پیر نیا و دولت آبادی و دهقان و مهران هر یک یک رأی.
رئیس ـ آقایان عرب شیبانی و دکتر مشیر فاطمی برای نظارت بانک انتخاب شدند (مبارک است).
۴- مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ مربوط بمقررات اعزام محصل بخارجه تا ماده ۵
رئیس ـ دنباله لایحه فرهنگ مطرح است. پیشنهادات ماده ۳ مطرح است و قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم این تبصره بماده ۳ اضافه شود.
تبصره ـ محصلینی که در جریان تحصیل به ایران میآیند فقط با گواهی وزارت فرهنگ و بدون انجام هیچگونه تشریفات مربوط بگرفتن گذر نامه میتوانند مراجعت نمایند ـ عمیدی نوری.
رئیس ـ آقای عمیدی نوری ـ(نیستند) پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد ) کارت تحصیلی مورد تصدیق وزارت فرهنگ برای صدور گذر نامه تحصیلی دانشجویان کافی خواهد بود ـ دولت آبادی.
رئیس ـ آقا دولت آبادی.
دولت آبادی ـ یکی از مشکلاتی که اینجا صحبت شد و مخصوصاُ مورد توجه وزارت فرهنگ هم هست چنانچه باجناب آقا وزیر فرهنگ که بنده صحبت کردم خودشان توجه با این کار داشته و این کار مشمولیت دانشجویان است احیاناُ در زمان تعطیل یا برای حوادث و گرفتاریهائی با رعایت مقررات دانشجویان از اروپا به ایران میآیند اینها وضعشان از لحاظ نظام وظیفه مشخص نیست و از لحاظ مقررات نظام وظیفه موجب اشکالاتی
برای اینها میشود (صحیح است) بایستی سعی کرد که این مشکلات را از جلوی پای اینها برداشت (صحیح است) بطوری که در جلسه خصوصی جناب آقا وزیر فرهنگ ببنده اظهار داشتند بایشان بطور دائم با مأمور نظام وظیفه تماس دارند که این مشکلات حتی ـ الامکان کم بشود ولی تا آنجا که بنده اطلاع دارم وقتی که محصل مشمول میآید بسر حدات در مرز گذرنامه اینها را میگیرند و چون ما تشکیلات مرزیمان مربوط به ارتش است طی تشریفاتی بعد از یکماه که در مرز گذرنامه اینها را میگیرند این میرسد بتهران تا این تشریفاتش را طی کند محصلی که شاید ده روز بیشتر وقت نداشته باد دچار محظور میشود (صحیح است) در صورتی که محصلینی وقتی که وضعشان تحت کنترل وزارت فرهنگ است از نظر مشمولیت و با این لایحه و مساعی آقای وزیر فرهنگ امیدواریم عده محصلینی که در خارج ایران هستند وضعشان تحت مراقبت دقیق وزارت فرهنگ قرار بگیرد و با وجود این اگر ما با همان کارت تحصیلی اینها که تشریفات مقدماتیش همه ملحوظ شده است وزارت فرهنگ را مجاز کنیم بموجب همین قانون برای این محصلین که گذرنامه تحصیلی دارند خودش گذرنامه صادر کند این محظور از جلو پای محصلین برداشته میشود و امیدواریم این قسمت مورد توجه آقایان نمایندگان محترم قرار بگیرد و همچنین تسریعی در کار وزارت فرهنگ باشد و این پیشنهاد تصویب بشود بنده از موقع استفاده میکنم و نمیخواهم وقت آقایان را بگیرم اجمالا این عرضم را هم همین جا میکنم که توجه بکار محصلین که در خارج هستند یکی از اهم مسائل این مملکت است و دلیل آن این است که امروز و فردا دوران این زندگی که ما به آن مشغول هستیم سپری خواهد شد بجز طبیعت و آینده مال جوانهای این مملکت است (صحیح است) بایستی بکار اینها توجه داشت و اینها را برای یک زندگی با شرف برای کی زندگی توأم با فداکاری در راه مملکت تربیت کرد این تنها بعهده وزارت فرهنگ نیست همه کس باید برای اینکار بکوشد وزارت فرهنگ باید وظائف رسمیش را عمل بکند ما هم در جهت خودمان با توجه باین مطلب که طبقه جوان این مملکت بایستی بآینده این مملکت امیدوار باشند بایستی اینها را برای دخالت در اوضاع مملکت و برای مملکت تربیت کرد و در این راه قدمهای عملی برداشت و محصلین را از این وضعی که هستند بصورت بهتری در آورد بنده سال گذشته در خارج از ایران در ممالک اروپا بودم در اکثر نقاط کمال علاقمندی را در محصلین ایرانی دیدم محصلین همه بمملکت علاقه دارند و یک افراد استثنائی را نباید ملاک قضاوت قرار داد همه ایرانی هستند همه میل دارند باین مملکت خدمت بکنند و خوشبختانه شخص اعلیحضرت همایون هم اقدامات مؤثری فرمودند و بایستی محصلین را بنظراتشان توجه داشت از اینها نظرات مفید در امور مملکت گرفت و اینها را در مکتبی قرار داد که برای مملکت مفید باشد و این انتقادات بیجا را قبول نکنیم و اینها را با تشویق و تقدیر برای فداکاری حاضر بکنیم (صحیح است)
رئیس ـ آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ (دکتر مهران)ـ ترتیبی که اخیراُ در وزارت فرهنگ مقرر شده بنده باستحضار آقایان نمایندگان محترم میرسانم و آنچه در این قانون هم پیش بینی شده است آنهم تذکر داده میشود با وجود این اگر پیشنهاد دیگری لازم باشد بسته به نظر آقایان است اولا در این قانون گفته شده است که در آینده صدور گذرنامه تحصیلی بوسیله خود وزارت فرهنگ انجام میشود بنابراین یک مشکل بزرگ که الان در راه محصلین هست که در موقع عزیمت مجبور هستند بمؤسسات مختلف مراجعه و مدتی وقت صرف کنند این محظور برداشته میشود دوم اینکه توافق حاصل شده است با اداره شهربانی کل و مقامات انتظامی کشور که محصلینی که در خارجه مشغول تحصیل هستند در موقعی که میخواهند بایران بیایند و ایام تعطیل را در ایران بگذرانند خود سر پرستیها در گذرنامه اینها یک ویزائی بدهند که آن ویزا برای مراجعتشان بایران و همینطور برای مراجعت از ایران بکشور محل تحصیل آنها کافی باشد و بهیچوجه من الوجوه احتیاجی بمراجعه بمقامات دیگر نداشته باشند در اینصورت بنده خیال میکنم نظر جناب آقای دولت آبادی بوجه احسن باین ترتیب تأمین است و چنانچه با وجود این کافی نباشد بسته بنظر آقایان است.
دولت آبادی ـ قصد بنده تسهیل کار وزارت فرهنگ است برای صدور گذرنامه تحصیلی بدانشجویان (عدهای از نمایندگان ـ بسیار پیشنهاد خوبی است)
رئیس ـ رأی گرفته میشود باین پیشنهاد آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم جمله ‹‹ در صورتی که گواهی ثبت نام از یکی از مدارس خارجه که مورد تأیید وزارت فرهنگ باشد ارائه دهد ›› حذف گردد. دکتر شاهکار.
رئیس ـ آقای دکتر شاهکار.
دکتر شاهکار ـ آقایان محترم با این اصلاحی که الان بوسیلةپیشنهاد آقای دولت آبادی شد و مورد تأیید مجلس قرار گرفت یک قدم بزرگی برای تسهیل وسایل فراگرفتن علم و دانش از طرف۶ نمایندگان برداشته شد و من معتقد که آقای وزیر فرهنگ بطوری که بعرض مجلس محترم رسانیدند حداکثر تسهیلات را برای محصلینی که میخواهند در خارج تحصیل کنند فراهم کند و بنده این پیشنهاد حذفی را در این قسمت کردهام که محصلینی که میخواهند بهزینه شخصی و بدون کمک مالی میخواهند بهزینه شخصی و بدون کمک مالی میخواهند بهزینه شخص و بدون کمک مالی دولت برای تحصیل بخارجه بروند در صورتی که گواهی ثبت نام در یکی از مدارس رسمی گواهی ثبت نام در یکی از مدارس رسمی خارجه که مورد تأیید وزارت فرهنگ باشد ارائه دهند از طرف وزارت فرهنگ گذرنامه ارائه دهند از طرف وزارت فرهنگ گذرنامه تحصیلی داده میشود این قید را حذف کنید چطور میشود پسر جنابعالی با خرج خودتان بعد از اینکه دیپلمش را گرفت میخواهد برود اروپا خودش را برای کنکور آماده کند و بعد وارد مدرسة معدن یا مدرسة طرق و شوارع و یا مدرسه دیگری شود این باید برود یکسال زحمت بکشد (آقایان دو سال) اگر هوش جنابعالی باشد دو سال والا یک سال، این را گفتهاند از مدرسه گواهی بگیرد این برای این کار رفته است هنوز در مدرسهای وارد نشده است ولی ما یک چنین قیدی بگذاریم این نقض غرض خواهد شد اینها بخرج خودشان میرود این میرود برای تهیئی برای تحصیل مرود عرض کردم این قسمت را حذف بفرمائید که محصلی که بخرج خودش میرود چون با خرج خودش میرود این قید را موافقت بفرمائید حذف شود (مهندس شیبانی ـ یک مدتی قائل شوید) این را قبول داریم اگر در ظرف یکسال نتوانست گواهی قبولی بفرستد گذرنامه تحصیلی از او گرفته شود.
مهندس جفرودی ـ این صحیح نیست یک کنکور دو سه سال وقت لازم دارد.
رئیس ـ این پیشنهادی که کردهاید باید بطور تجزیه رأی گرفت.
دکتر شاهکار ـ … بلی قربان و همینطور که آقای رئیس فرمودند باید در موقع رأی بعنوان تجزیه رأی گرفت.
رئیس ـ این پیشنهاد تجزیه است و در موقع رأی گرفتن باید تجزیه گرد. پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(پیشنهاد آقای عمیدی نوری بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم تبصره ذیل بماده ۳ لایحه قانون محصلین ایرانی در خارجه اضافه شود.
تبصره ـ وزارت فرهنگ فقط میتواند از محصلین مشمول ماده فوق که دارای دیپلم متوسطه نباشند امتحان زبان برای دادن گذرنامه تحصیلی بنماید.
رئیس ـ گویا آقا عمیدی نوری غائبیند یک پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(پیشنهاد آقای دکتر مشیر فاطمی بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینماید تبصره ذیل بماده ۳ اضافه شود:
تبصره ـ دولت مجاز نیست بمحصلینی که سن آنها کمتر از ۱۶ سال است گذرنامة تحصیلی بدهد.
دکتر مشیر فاطمی.
رئیس ـ آقا دکتر مشیر فاطمی.
جمعی از نمایندگان ـ پس بگیرید آقا.
دکتر مشیر فاطمی ـ این پیشنهادی که بنده کردهام اینست که به بچهها و محصلینی که کمتر از ۱۶ سال دارند گذرنامة تحصیلی ندهند دلیل این را بنده عرض میکنم و آن این است که اشخاصی که برای تحصیل باروپا میروند لااقل زبان فارسی بلد باشند من رفتم بمنزل یکی از بستگان خودم دیدم بچهای آمد آنجا که اصلا بلند نیست سلام و علیک بکند خوب اقلا اگر میخواهد یک گذرنامة معمولی برود و اگر آقایان مخالفید پس میگیرم (جمعی از نمایندگان ـ پس بگیرید آقا)۰ حال بنده باحترام آقایان پس میگیریم.
رئیس ـ دیگر این ماده پیشنهادی ندارد جز همین پیشنهادی که آقای دکتر شاهکار کردند که این جمله حذف شود آقای وزیر فرهنگ توضیحی دارید بفرمائید.
وزیر فرهنگ ـ این پیشنهاد جناب آقا دکتر شاهکار از لحاظ رفاهیت این محصلین در خارجه اشکالی فراهم خواهد کرد اولا اینکه عدهای از کشورها بدون اینکه یک محصلی گواهی ثبت نام از یک مدرسه رسمی در دست نداشته باشد اصلا ویزا نمیدهد برای آن شکور دکتر شاهکار کشورهای بشت پرده این طورند) این یکی دوم اینکه بنده هیچ منطقی نمیبینم چه موجبی دارد که ما یک عده محصل را اجازه بدهیم بروند بدون اینکه معلوم باشد بکجا میخواهند بروند و این بنظر بنده صحیح نیست برای اینکه محصلی که باین ترتیب خواهد رفت در کشورهای مختلف بدون اینکه در یک مدرسهای ثبت نام کرده باشد بدون اینکه بمدرسهای مراجعه کرده باشد سرگردان در کشورهای خارج خواهند ماند از جمله بنده به آقایان عرض میکنم که برای ورود ببعضی از دانشگاهها خیلی اشکالات هست و امتحانات و مسابقه هست اینها اگر در یک مدرسهای ثبت نام نکنند و اگر خودشان را آماده برای مسابقه نکنند چندین سال تحت عنوان اینکه خودشان را برای مسابقه میخواهند آماده کنند در آن کشورهای باقی خواهند ماند (درکت رضائی همان وضعی که در آلمان داریم پیش خواهد آمد) الان ما عملی میکنیم و هیچ محظور و مانعی در پیش نیست یعنی یک محلی که در یک جائی میخواهد برود
برای تحصیل قبلا خودش یا مستقیماُ یا بوسیله سرپرستی بآن مدرسه مراجعه میکند و نامش را ثبت میکند و آن کاغذ را برای ما میفرستد گذرنامه میگیرد میرود و تمام مقامات مملکت ما و مقامات آن کشوری که در آنجا خواهد رفت میدانند برای چه آمده و از کجا آمده و مشغول تحصیل خواهد بود و در حال حاضر هم نبوده به آقایان اطلاع میدهم که هیچگونه مانع و زحمتی برای محصلین فراهم نیست و جز اینکه هرج و مرجی فراهم میکند نتیجهای ندارد.
رئیس ـ پیشنهاد دیگری رسیده است که قرائت میشود (پیشنهاد آقای دولت آبادی بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم وزارت فرهنگ مکلف است که با وزارت کشور واداره کل نظام وظیفه ترتیبی بدهد صدور گذرنامه تحصیلی و رسیدگی بوضع دانشجویان مشمول در فرهنگ انجام شود و همچنین درباره دانش ـ جویانی که برای گذراندن ایام تعطیل بایران میآیند گواهی سر پرستی و گذرنامه تحصیلی آنان کفایت خواهد نمود دولت آبادی
رئیس ـ آقای دولت آبادی.
دولت آبادی ـ پیشنهاد مختصری که بنده که از نظر عبارت کوتاه بودن و مورد توجه نمایندگان محترم قرار گرفت و تصویب شد بدبختانه معلوم شد ه کافی برای مقصود نیست یعنی آنچه تصویب شد این بود که کارتهای تحصیلی وزارت فرهنگ چه خودش چه سرپرستها بدهند کافی برای صدور گذرنامه باشد در صورتی که منظور بنده این بود و منظور آقایان هم این بود که محصلینی که میآیند و احتیاج بویزا دارند ترتیبی داده شود که از نظر مشمولیت و برای تحصیلشان با همکاری وزارت فرهنگ در خود وزارت فرهنگ ترتیبی داده شود که آن مشکل حل شود بنابراین با اجازه آقایان بنده این پیشنهاد را یکدفعه دیگر میخواهم که این میشود تبصره الحاقی بماده ۳
. تبصره ـ وزارت فرهنگ مکلف است که با وزارت کشور و اداره کل نظام وظیفه ترتیبی بدهند که صدور گذرنامه تحصیلی و رسیدگی بوضع دانشجویان مشمول ر وزارت فرهنگ انجام شود و همچنین در باره دانشجویانی که برای گذراندن ایام تعطیل بایران میآیند گواهی سرپرستی گذرنامه تحصیلی آنان کفایت خواهد نمود.
رئیس ـ آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ ـ این تبصره این که پیشنهاد فرمودند در واقع مکمل آن تبصره است که تصویب شد بلکه جامع تر و روشنتر از آن تبصره است و بنده خیال میکنم که این باید قائم مقام آن تبصره باشد.
رئیس ـ آقا دولت آبادی بتوضیح آقای وزیر فرهنگ توجه کردید؟
دولت آبادی ـ بلی متوجه شدم اگر این تبصره تصویب شود آن تبصره اولی حذف خواهد شد (صحیح است)
رئیس ـ باید رأ گرفت آقایانی که با این ۱پیشنهاد موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد پس این پیشنهاد بجای آن پیشنهاد شد. حالا این جمله قرائت میشود جمله ار یک مرتبه رأی میگیریم بعد ماده را یک مرتبه دیگر ماده با حذف آن جمله قرائت میشود.
(مجدداُ بشرح زیر قرائت شد)
ماده ۳- بمحصلینی که بخواهند بهزینه شخصی خود و بدون کمک مالی دولت برای تحصیل بخارج بروند در صورتی که گواهی ثبت نام از یکی از مدارس رسمی خارجه که مورد تأیید وزارت فرهنگ باشد ارائه دهند گذرنامه تحصیلی داده میشود.
رئیس ـ در تجزیه بحثی ندارد فقط باید رأی گرفته شود، حالا پیشنهاد حذف را هم قرائت کنید (پیشنهاد مینمایم جملة ‹‹ در صورتی که گواهی ثبت نام از یکی از مدارس رسمی خارجه که مورد تأیید وزارت فرهنگ باشد ارائه دهد حذف گردد)
رئیس ـ حالا به ماده با حذف این جمله رأ میگرییم اگر آقایان رأی دادید حذف میشود اگر رأی ندادید جمله میماند آقایانی که با ماده با حذف این جمله موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد یعنی حذف شد حالا بخود ماده هم رأی میگیریم (اردلان ـ بماده رأی دادیم) گو اینکه لازم نیست و ماده ۳ با همین رأی البته با حذف جمله پیشنهادی تصویب شد. ماده ۴ قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
ماده ۴- بمحصلینی که در اسفند ۱۳۳۵ در خارجه مشغول تحصیل بودهاند در صورتی که دارای گذرنامه تحصیلی نباشند گذرنامه داده میشود و بآن عده که در یکی از رشتههای مندرج در ماده یک به تحصیل مشغول باشند بشرط وجود اعتبار بمیزان مقرر در ماده ۲ کمک هزینه تحصیلی پرداخت میشود.
رئیس ـ در این ماده کسی اجازه نخواسته است پیشنهادات قرائت میشود (پیشنهاد آقای دکتر دادفر بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد میکنم که ماده ۴ بشرح زیر اصلاح شود.
ماده ۴- بمحصلینی که در تاریخ تصویب این قانون در خارجه مشغول تحصیل هستند در صورتی که درای گذرنامه تحصیلی نباشند گذرنامه تحصیلی داده میشود و بآن عده که در یکی از رشتههای مندرج در ماده یک به تحصیل مشغول باشند بشرط وجود اعتبار و در صورت احراز صلاحیت اخلاقی و تحصیلی بمیزان مقرر در ماده ۲ کمک هزینه تحصیلی پرداخت میشود.
رئیس ـ آقا دکتر دادفر.
دکتر دادفر ـ پیشنهاد بنده با اصل ماده دو تفاوت دارد یکی از این است که در اصل ماده نوشته است که بمحصلینی که در اسفند ۱۳۳۵ در خارجه مشغول تحصیل بودهاند بنده پیشنهاد کردم محصلینی که در تاریخ تصویب این قانون محصل هستند اولا اینکه اصولا در قانون نمیدانم اسفند ۳۵ از کجا آمده است همیشه قانون از تاریخ تصویب قابل اجرا است (صحیح است) بخصوص اینکه در مواد بعدی بکرات اشاره شده است بتاریخ تصویب این قانون مثلا در ماده ۲ نوشته است بمحصلینی که در تاریخ تصویب این قانون در خارجه بتحصیل اشتغال داشته. اما در این ماده بک محصلینی که در اسفند ۱۳۳۵ در خارجةمشغول تحصیل بدهاند و از این جهت محصلینی که بعد از اسفند ۳۵ رفتهاند بخارج نه مشمول این قانون میشود و نه اینکه از مزایای قبلی میتوانند استفاده کنند اینها یک عدهای میشوند که مشمول این قانون نمیشوند و نمیتوانند استفاده کنند باینجهت بنده پیشنهاد کردم که از تاریخ تصویب این قانون باشد. قسمت دوم این است که بنده اینجا نوشتهام که در صورتی احراز صلاحیت اخلاقی و تحصیلی اگر حالا برای وزارت فرهنگ این توهم پیش بیاید که با این شرط تمام محصلینی که تا الان رفتهاند و یا ممکن است بروند برای پرداخت کمک هزینه تحصیلی و گذرنامه اگر چنانچه صلاحیت علمی و اخلاقی آنها را اداره سرپرستی تصدیق کرد حرفی نیست و اگر در رشتههای مندرج در ماده ۱ هم بتحصیل اشتغال داشتند به آنها کمک هزینه تحصیلی داده شود.
رئیس ـ پیشنهاد را مجدداُ قرائت کنید
(پیشنهاد آقای دکتر دادفر مجدداُ بشرح سابق قرائت شد)
رئیس ـ آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ ـ بنده وظیفه خودم میدانم تذکرات راجع باین پیشنهادهائی که آقایان مرحمت میکنند و لازم است بعرض برسانم گاهی نظر آقایان این است که تسهیلاتی فراهم شود ولی یک مشکلاتی ایجاد میشود مثلا درباره همین موضوع که گواهی ثبت نام بیاورند این را بنده به آقایان عرض میکنم که یک چیزی است که غیر عملی است برای اینکه این محصلین عموماُ دیپلمه و مشمول نظام وظیفه هستند وقتی که یک گواهی ثبت نامی از یک مدرسهای بیاورند ما اینها را محصل میشناسیم و مجازند از کشور بیرون بروند ولی اگر آن را نداشته باشند مشمول نظام هستند و محصل تلقی نمیشوند این در این مورد حالا بنده عرض میکنم که اینکه نوشته شده است در اسفند ۱۳۳۵ همان موقعی بوده است که لایحه تقدیم مجلس شورای ملی شده است و چندین ماه است که گذشته است و ما بمناسبت نداشتن اعتبار کافی برای اینکه بهر محصلی که بخواهد بخارج برود کمک مالی بکنیم یک ترتیب مسابقهای بر قرار کردیم و بین محصلین در حدود اعتباراتی که داریم یک عدهای را انتخاب میکنیم و میفرستیم البته در نظر گفتیم اشخاصی که در موقع تقدیم این قانون یعنی در اسفند ۱۳۳۵ در خارجه مشغول تحصیل بودهاند اگر بعدها اعتبار پیدا کردیم بآنها کمک کنیم و اگر بگذاریم برا تصویب ممکن است یکماه دو ماه دیگر طول بکشد و یک عدة زیادی دیگر محصل پیدا میشود که باین امید میروند و باید باینها کمک مالی بشود و اعتبارات ما که لایتناهی نیست یک اعتبارات محدودی است و ما میخواهیم باین محصلین کمک کنیم در نتیجه یک عده محصل سرگردان و بیچاره میشوند باین جهت بود که اینجا اسفند ۱۳۳۵ قید شده است اما قسمت دیگر پیشنهاد آقای دکتر دادفر که با این ماده تفاوت دارد یک قسمت آنرا که بشرط احراز صلاحیت علمی و اخلاقی باشد آن را بنده قبول میکنم این صحیح است. در تمام موارد رعایت هم خواهد شد اما این قید بشرط وجود اعتبار را از اینجا برداشتند بنده خیال میکنم که هر قانونی که تصویب شود بشرط وجود اعتبار است و اگر قید وجود اعتبار را برداریم هیچ تفاوتی نمیکند برای اینکه هیچوقت این ماده ما را مقید نمیکند که بآنها کمک کنیم البته وجودش بهتر از نبودش است برای اینکه همه بدانند که کمک ملی بآنها در صورتی است که یک بودجه مصوبی باشد اگر بودجه و اعتبار نباشد که کمک نمیشود بنده استدعا میکنم در این پیشنهاد یک قسمتی را که بنده میکنم در این پیشنهاد یک قسمتی را که بنده قبول میکنم این را اضافه بفرمائید راجع بصلاحیت علمی و اخلاقی و از آن قسمت دیگر لطفا صرفنظر بفرمائید.
رئیس ـ اصلاح میکنند.
دکتر دادفر ـ راجع بتاریخ تصویب آن قانون بنده تا آخر سال تحصیلی اصلاحش میکنم یعنی اسفند ۱۳۳۵ را تا آخر خرداد ۳۶ تصحیح میکنم.
رئیس ـ تصویب قانون هم همین بود بلکه زودتر.
وزیر فرهنگ ـ چون باید بسنا هم برود.
رئیس ـ پس باین ترتیب اصلاح میشود که تا آخر اردیبهشت باشد با همان قسمت صلاحیت علمی و اخلاقی اما تصویب قانون بهتر است و همان وجود اعتبار باقی مانده است پس قرائت کنید که رأی بگیرم
(بشرح زیر قرائت شد)
(ماده ۴- بمحصلینی که در تاریخ تصویب این قانون در خارجه مشغول تحصیل میباشند در صورتی که دارای گذرنامه تحصیلی نباشند گذرنامه تحصیلی داده میشود و بآن عدة که در یکی
از رشتههای مندرج در ماده ۱ بتضخیل مشغول باشند بشرط وجود اعتبار و در صورت احراز صلاحیت اخلاقی و تحصیلی بمیزان مقرر در ماده ۲ کمک هزینه تحصیلی پرداخت میشود)
رئیس ـ آقایانی که با این اصلاح موافقند قیام بفرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم که سطر اول ماده ۴ بشرح زیر اصلاح شود:
‹‹ بمحصلینی که در تاریخ تصویب این قانون در خارجه مشغول تحصیل میباشند.
رئیس ـ این مشابه همان پیشنهادی است که تصویب شد. پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(پیشنهاد آقای بهبهانی بشرح زیر قرائت شد)
(پیشنهاد میکنم ماده ۴ باین نحو اصلاح شود:
ماده ۴- بمحصلینی که تا تاریخ تصویب این قانون در خارجه مشغول تحصیل هستند الی آخر. بهبهانی.
رئیس ـ باز هم این مشابه است که تصویب شده پیشنهاد آقای مهندس جفرودی قرائت میشود.
(بشرح زیر قرائت شد)
(پیشنهاد میکنم ماده ۴ لایحه محصلین ایرانی در خارجه بشرح زیر اصلاح گردد
ماده ۴- بمحصلینی که در تاریخ تصویب این قانون در خارجه مشغول تحصیل میباشند در صورتیکه … مهندس جفرودی.
رئیس ـ این را مجلس رأی داده پیشنهاد آقای بهبهانی قرائت میشود
(بشرح زیر قائت شد)
پیشنهاد میکنم در ماده ۴ جمله بشرط وجود اعتبار حذف شود.
رئیس ـ اینهم تصویب شده است. پیشنهاد آقای مهران قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم در ماده ۴ جمله از اسفند ۳۵ به از تاریخ تصویب این قانون تبدیل شود. احمد مهران.
رئیس ـ این قسمت تأمین شد. پیشنهاد آقای ارباب قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم افرادی که در خارج در رشتة صنایع مستظرفه تحصیل میکنند مشمول مفاد ماده ۴ خواهند بود.
رئیس ـ آقای ارباب.
ارباب ـ عدهای از جوانان ما با نهایت آبرومندی در خارج مشغول تحصیل علم در صنایع مستظرفه هستند و در نهایت مضیقه هم هستند که خود بنده در ایتالیا چند نفر افرادی را دیدم که بزحمت یک تابلو میسازند در یک نمایشگاهی میفروشند و از آن راه اعاشه میکنند و زحمت میکشند خواستم استدعا کنم آقایان موافقت بفرمائید که این طبقه از محصلین هم مشمول ماده ۴ باشند و اگر جناب آقای وزیر فرهنگ در اینجا اعلام بفرمایند بنده تشکر میکنم.
رئیس ـ آقا وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ ـ این محصلینی که فرمودید مشمول ماده ۴ هستند و ما هم بیشتر نظرمان این بود که در هر رشتة تحصیلی یک محصلینی اگر باشند که صاحب امتیازات بر جستهای باشند بآنها کمک بشود اعم از اینکه صنایع مستظرفه باشد یا نباشد اما اگر بخواهیم صنایع مستظرفه را قید کنیم باید همه را قید کنیم ولی اگر همینطور اعلم باشد شامل همه میشود (صحیح است)
ارباب ـ بنده اتخاذ سند کردم و پیشنهادم را پس گرفتم.
رئیس ـ پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(پیشنهاد آقای سعید مهدوی بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم تبصرة ذیل بماده ۴ اضافه شود:
تبصره ـ وزارت فرهنگ مکلف است برای محصلینی که با پرداخت ارز آنها موافقت دارد در بانک ملی ترتیبی بدهد که اولیا اطفال مستقیماُ با ارائه مدارک لازم ارز مورد احتیاج را بگیرند. سعید مهدوی.
رئیس ـ آقای سعید مهدوی.
سعید مهدوی ـ بنده مکرر اشخاصی را دیدهام که با اینکه مدارک کافی در دست داشتهاند بدستگاه وزارت فرهنگ برای گرفتن ارز مراجعه کردهاند ولی متأسفانه دستگاه وزارت فرهنگ بآنها جواب صحیحی نداده است و آن اشخاص با حال عصبانیت خارج شده و بدون نتیجه آن اداره را ترک کردهاند خود بنده با در دست داشتن مدارک نظیر این جریانات را دیدهام در صورتی که خیلی ساده میشود که در بانک ملی یک ترتیبی داده شود یا نماینده وزارت فرهنگ در بانک باشد که رسیدگی کند و اگر لازم باشد موافقت کنند و لازم نباشد که بدادگستری ببرند و ترجمه کنند در هر حال آقایان موافقت بفرمایند که مدارک لازم برای یک مرتبه از طرف اولیای اطفال به موافقت اداره سرپرستی که همان موافقت وزارت فرهنگ است رسیدگی شود و یک فرمول در بانک باشد که این ارز مورد احتیاج را پرداخت کند و یک طوری شود با موافقت وزارت فرهنگ که اولیای اطفال سرگردان نشوند بیک محل مراجعه کنند و آن محل قادر باشد که بدهد.
رئیس ـ آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ ـ ترتیبی که الان بآن عمل میشود بنده بعرض آقایان میرسانم و آن این است که در هر سالی دو مرتبه محصلینی که در خارجه تحصیل میکنند از مدرسهای که تحصیل میکنند یک گواهی میگیرند و این گواهی را بامضای سرپرستی میرسانند و وزارت فرهنگ هم باتکاء این گواهی حواله ارز بکمیسیون ارز صادر میکند این ترتیبی است که عمل میشود چرا سالی دو مرتبه بدلیل اینکه اکثر مدارس خارجه دو سومستر یعنی دو شش ماه ثبت نام میکنند بنابراین ما ناچار باید از هر محصلی دو گواهی در سال بخواهیم برای اینکه یک محصل ممکن است در یک سومستر تحصیل بکند و در یک سومستر تحصیل نکند اما تشریفاتی که فرمودند راجع بترجمه و فلان هیچ همچو چیزی خواسته نشده این ترجمهای که میفرمایند مربوط بدیپلم است یعنی کسی که تحصیلاتش تمام میشود و میآید در ایران موقعی که شورای عالی فرهنگ ارزش دیپلم او را تعیین میکند باید ترجمه مصدق دیپلمش را هم بیاورد البته تشریفاتی است که ارتباط بامر محصلین ندارد و به نظر بنده منظور آقا کاملا تأمین است در سابق سه ماه به سه ماه گواهی میخواستند و حواله را هم سه ماه به سه ماه میدادند ما سعی کردیم این را شش ماهه کردیم و تسهیلات زیادی فراهم شده است و بنظر بنده اشکالی بهیچوجه من الوجوه نخواهد داشت بعلاوه یک مطلبی را باید رعایت کرد و آن کنترل وزارت فرهنگ است بالاخره آقایان این قانون را که تصویب فرمودید همه جا صلاحیت تحصیلی و اخلاقی را قید فرمودید که اگر کسی بهش کمک میشود یا ارز داده میشود باید تحصیل بکند و اخلاقش هم خوب باشد این را باید یک مقامی کنترل بکند بنظر بنده باید سعی کرد که این تشریفات و این نظارت هائی که میشود بحداقل باشد ولی اگر آن نمیشود صرفنظر کرد که یک گواهی بردارد ببرد کمیسیون ارز و ارزش را از آنجا بگیرد بعقیده بنده تا این حدی که پیش ـ بینی شده و عرض کردم ضرورت دارد موافقت بفرمائید.
سعیدی مهدوی ـ بنده نظرم این نبود که وزارت فرهنگ نظارت نداشته باشد بلکه در موقع مراجعه مردم ترتیبی بدهند که یک جا باشد و بنده پیشنهادم را پس گرفتم.
رئیس ـ دیگر پیشنهادی نیست رأی گرفته میشود بماده چهارم آقایانی که موافقند با اصلاحاتی که شده قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۵ قرائت میشود.
(بشرح زیر قرائت شد)
ماده ۵- وزارت فرهنگ مجاز است همه ساله تا میزان بیست در صد از عدهای که طبق ماده یک اعزام میدارد از محصلین مشمول مواد ۲ و۳ و۴ انتخاب نماید این محصلین بر طبق مقررات خاصی که بتصویب هیأت وزیران میرسد از میان بهترین محصلین ایرانی مقیم خارجه که از حیث اخلاق و تحصیلات صاحبت امتیازات برجسته باشند انتخاب خواهند شد و در صورت تساوی شرایط کسانی که سابقه تحصیلی منظم بیشتر در خارجه دارند و بضاعت اولیاء آنها کمتر است مقدم میباشد.
رئیس ـ آقای دکتر رضائی مخالفید بفرمائید.
دکتر رضائی ـ بنده ابتداء باید عرض کنم با این ماده ۵ کاملا موافقت داشتهام ولی با تغییر و تبدیلی که در ماده ۳ بعمل آمد و آن جملهای که از ماده ۳ بموجب پیشنهاد جناب آقای دکتر شاهکار (مرحمت بفرمائید توجه بفرمائید) که آن جملهای که از ماده ۳ حذف شد سبب شد یک ابهامی برای من بوجود بیاید در ماده ۵ گفته شده است از محصلین مشمول مواد ۲ و۳ و۴ انتخاب نماید بنده میخواهم سؤال بکنم محصلین مشمول ماده چهار چه اشخاصی هستند، اصولا بعقیده بنده با حذف جملهای که در ماده ۳ بعمل آمد شما نمیتوانید به آن اشخاص محصل اطلاق کنید به دلیل اینکه این اشخاص میآیند میگویند ما میخواهیم برویم تحصیل کنیم پدر بزرگ بنده میآید میگوید من برای تحصیل میخواهم بخراج بروم شما از چه طریق میتوانید کسب اطلاع بفرمائید که این شخص محصل است، شما در ماده ۳ وزارت فرهنگ را مکلف فرمودید که باین شخص گذرنامه تحصیلی بدهد چه اطلاعی دارید که این شخص برای تحصیل میرود و در نتیجه بنده از جنابعالی سؤال میکنم و علاقمندم که تا وقتی که دیر نشده است یک فکری بکنید که این محصلین که بخارج میروند چه اشخاصی هستند این محصلین که در اینجا شما بعنوان ماده ۲ و۳ و۴ تعیین میفرمائید آن قسمت که مربوط بماده سوم است چه کسانی هستند و بعقیده بنده و تا این مطلب روشن نشود تصویب این قسمت از ماده ۵ صحیح نیست.
رئیس ـ اگر پیشنهادی دارید بدهید. دکتر رضائی ـ اشکال این است که آن قسمت حذف شده است و جناب آقای وزیر فرهنگ باید فکری بکنند.
رئیس ـ آقای دکتر شاهکار.
دکتر شاهکار ـ عرض کنم آقای دکتر رضائی ماده سهای که سبب شده است که آقا در ماده ۵ تردیدی فرمودید روشن است در ماده ۳ آن عبارت هم که حذف شده معذالک این مطلب مانده در تمام مدتی که منظماُ بتحصیل اشتغال دارند ›› و باید عرض کم این وضعیت درست مثل این میماند که بنده بعلت مرضی که در بدنم پیدا شده میخواهم بروم و یکی از بیمارستانها بخوابم میگویند آقا قبلا شماره تختخواب
در مریضخانه را بما بده تا ما شما را بفرستیم میگویم آقا میخواهم بخوابم برای این کار چطور ببندهای که میخواهم بروم فرنگ کنار دریای مدیترانه استراحت کنم گذرنامه میدهند اما بپسر من که میخواهد برود بفرنگ درست بخواند میگویند قبلا ثبت نام بکنید بنابراین آن قسمت که تصویب شد و در تصویب مجلس هم که حرفی نیست اما این تردیدی که فرمودید جوابش در ماده ۳ هست ملاحظه بفرمائید قسمت اخیر ماده را نوشته است ‹‹ در تمام مدتی که منظماُ بتحصیل اشتغال دارند ›› وزارت فرهنگ یک اداره سرپرستی دارد یک اداره سرپرستی کل دارد و یک اداره کل در کل و منظماُ با آنها در رابطه است و مخصوصاُ وزیر فرهنگ با کمال علاقهای که دارد گزارشها را میخواند وقتی برای آقا اطلاع میآید که حسن فرزند حسین در فرنگستان مشغول تحصیل نیست، نه در کنکور شرکت کرده و نه دنبال این کار است همین ماه ۳ ایجاب میکند که آقا گذرنامه تحصیلی او را بگیرد چرا؟ برای اینکه این جا گفته شده مادامی که منظماُ بتحصیل اشتغال دارند میتواند و اما این ماده ۵ یک ماده ابتکاری نیست در دورههای سابق در دوره اعلیحضرت فقید که محصل اعزام میکردند میآمدند از اشخاصی که واجد شرایط بودند بیست در صد انتخاب میکردند این ماده هم همینطور است بنابراین خیال میکنم که رفع سوء تفاهم از جنابعالی شده باشد و مادامی که منظماُ مشغول تحصیل خواهند بود این ی عنوانی است که قبلا نمیشود تهیه کرد باید بتحصیل اشتغال داشته باشد تا بمن بگویند محصل و بنظر بنده ماده ۵ بسیار ماده خوبی است و امیدوارم که رفع این اشکال آقا هم شده باشد.
رئیس ـ دیگر کسی اجازه صحبت نخواسته پیشنهادات قرائت میشود.
(بشرح زیر قرائت شد)
اینجانب پیشنهاد مینمایم در ماده ۵ اضافه شود بمیزان بیست در صد دانشجویان مقیم خارجه از میان محصلین بی بضاعت و با مسابقه انتخاب خواهند شد. دکتر امین.
رئیس ـ آقای دکتر امین.
دکتر شفیع امین ـ اصولا قوانینی که میگذرد برای راحتی اجتماعات است که وضع میشود ولی در اجرای این قوانین بعضی اشکالات پیش میآید که باید در خود قانون روشن بشود بخصوص محصلینی که در اروپا هستند یا باروپا میروند در این چند سال اخیر با کمک هائی که دولت کرده و میکند همه اش باشکالات برخوردهاند و کمکی که باید بشود بسادگی انجام نمیشود و بلکه باشکالات زیادی برخورد میکند مخصوصاُ در آلمان محصلین باسم ارزانی یک تخته فرش یا قالیچه بردهاند ولی در آنجا مواجه با سختی شده و اشکالاتی پیش آمده است و این کمکی که باین ترتیب قرار شده که بمحصلین مقیم خارج بشود بنده پیشنهاد کردم بمحصلین بی بضاعت داده شود و مخصوصاُ به آنهائی که در کلاسهای بالای دانشکده هستند آنها انتخاب شوند و به آنها داده شود که هم تفریط نشود و هم استفاده بکنند بطوری کلی آقایانی که از محصلین اعزامی که اینجا تشریف دارند میدانند بیست در صدی که در قانون قدیم در سال ۱۳۰۷ تصویب شده بود خاصه خرجی میشد طوری بشود که ترتیب بهتری رعایت گردد و یک طوری باشد که بمحصلین بی بضاعت و آنهائی که در کلاسهای بالای دانشکده باشند داده شود و ترتیبی داده شود که هر کس بی جهت نتواند از این بودجه استفاده کند چون همه که رفتهاند اروپا خواهند خواست که از این کمک استفاده کنند و باید در قانون توضیح داده شود.
رئیس ـ آقای مهران مخالفید بفرمائید.
احمد مهران ـ اصولا ماده ۵ یکی از بهترین ماد این قانون است این ماده از ابتکارات مرحوم اعتماد الدوله قراگزلو است (دولت آبادی ـ خدا رحمتش کند) که یکی از بهترین وزرای فرهنگ بود در قانون ۱۳۰۸ مسئله عدم بضاعت نوشته شده است ولی ذکر عدم بضاعت را بصورتی که آقای دکتر امین پیشنهاد کردند بنده مخالفم برای اینکه اصولا این عدم بضاعت را باشخاص جوان که اول زندگیشان است تلقین کردن و شرائط سنگین برای آنها در نظر گرفتن بسیار کار نا صحیحی است مضافاُ باین که وزارت فرهنگ در خود ماده شرائط لازم پیش بینی کرده است باین معنی که میگوید ‹‹ صاحب امتیازات برجستهای باشند انتخاب خواهند شد و در صورت تساوی شرائط کسانی که سابقه تحصیلی منظم بیشتر در خارجه دارند و بضاعت اولیاء آنها کمتر است مقدم میباشند ›› من فکر میکنم که ماده خیلی ماهرانه نوشته شده است و مخصوصاُ عدم بضاعت را ننوشته است برای خودشان برای اولیاء شان ذکر کرده است فقط بنده پیشنهاد کردهام که جمله (با تشخیص اداره سرپرستی) ذکر شو که دیگر این محصل را این طرف و آن طرف برای شرط تقدیم نفرستند حالا اگر آقایان باین قسمت نظری دارند بنده این پیشنهاد را ندهم اگر ندارید بدهم بنده فکر میکنم که مشخص این کار هم باید اداره سرپرستی باشد که محصل این طرف و آن طرف ندود.
رئیس ـ آقای دکتر امین پیشنهادتان را رأی بگیرم؟
دکتر امین ـ اگر جناب آقای وزیر فرهنگ قبول کنند که موضوع تأمین خواهد شد بنده نظری ندارم.
رئیس ـ این قسمت در این ماده هست که اشخاص بی بضاعت رعایت بشود معذالک رأی گفته میشود یک بار دیگر خوانده میشود (بشرح سابق قرائت شد) آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام کنند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگری قرائت میشود (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد میکنم تبصره ذیل بماده ۵ اضافه شود.
تبصره ـ محصلین مشمول ماده ۵ باید تعهد نماینده که پس از فراغ تحصیل در ایران اقامت و خدمت نمایند و در غیر این صورت مخارج وزارت فرهنگ را مسترد دارند. احمد مهران.
رئیس ـ قسمت اولش قبلا تصویب شده است آقایی وزیر فرهنگ بفرمائید.
وزیر فرهنگ ـ جناب آقای صدر زاده در این باب پیشنهاد فرمودند که قرار شد یک ماده باین قانون علاوه شد که گمان میکنم اگر این ماده علاوه شود این نظر بطور کلی تأمین میشود که کلیه محصلینی که با کمک مالی دولت بخارجه میروند مکلف باشند پس از پایان تحصیلات بایران بیایند و به کشور خدمت کنند.
رئیس ـ اینجا در پیشنهاد که شده یک جمله علاوه دارد که اگر نیامدند معادل همان وجه را بدهند پیشنهاد آقای صدر زاده این بود که بهمان مدت اینجا خدمت کنند و تصویب هم شده این جا یک اضافهای دارد که ارگ خدمت نکردند مخارجی که برای آنها شده مسترد شود
احمد مهران ـ در این صورت بنده پس میگیرم.
رئیس ـ پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت میشود)
پیشنهاد میکنم جمله با تشخیص اداره سرپرستی قبل از مقدم میباشند در آخر ماده ۵ باشد احمد مهران.
رئیس ـ عامل این کار خود وزارت فرهنگ و سرپرستی است . .
احمد مهران ـ پس گرفتم.
رئیس ـ پیشنهاد دیگر قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم تبصره ذیل بماده ۵ اضافه شود.
تبصره ـ بمحصلینی که با تصویب این قانون در امتحاناتی که وزارت فرهنگ برای داوطلبان تحصیل در خارج از کشور ترتیب داده است شرکت کردهاند و پذیرفته شدهاند گذرنامه تحصیلی داده خواهد شد. دکتر دادفر ـ دکتر حسن افشار.
رئیس ـ آقای دکتر دادفر.
دکتر دادفر ـ آقایان محترم اطلاع دارند که سابق برای رفتن بخارج برای تحصیل دو شق وجود داشت یا وزارت فرهنگ خودش رأساُ میفرستاد که تمام هزینه تحصیل را میداد و یا اصولا اشخاصی که فقط امتحان زبان میدادند برای رفتن خارج بخرج خودشان میتوانستند بروند یک عدهای آمدهاند در وزارت فرهنگ و امتحان دادهاند و پذیرفته هم شدهاند ولی هنوز بآنها گذرنامه تحصیلی داده نشده است در عوض آنهائی که رد شدهاند و در خارج هم بسر میبرند قانون گذراندیم که بآنها گذرنامه تحصیلی داده شود و بنده نمیدانم آن اشخاصی که آمدهاند امتحان داده ـ اند و زبان خوانندهاند چرا نباید گذرنامه بآنها داده شود حالا بنده پیشنهاد دادهام چون در ماده ۵ است اگر جناب آقای وزیر فرهنگ قبول بفرمایند که دستور بدهند باینها هم گذرنامه تحصیلی داده شود بنده پیشنهادم را پس میگیرم.
وزیر فرهنگ ـ بنده باید عرض کنم با این قانون همه اینها گذرنامه تحصیلی میگیرند و میروند نه تنها اینها بلکه آنهائی که اسم هم ثبت نکردند و محصل هم شناخته نشدهاند آنها هم گذرنامه تحصیلی میتوانند بگیرند.
دکتر دادفر ـ حالا که میفرمایند باین اشخاص هم گذرنامه تحصیلی میدهند پس میگیرم.
رئیس ـ دیگر پیشنهادی نیست آقایانی که با ماده ۵ موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ششم قرائت میشود.
(بشرح زیر قرائت شد)
ماده ۶- صدور روادید اقامت محصلین مقیم خارجه موکول بداشتن حسن اخلاق و تحصیل منظم میباشد وزارت فرهنگ میتواند از اولیاءمحصلین در موقع اعزام آنان تضمین بانکی در حدود هزینه و وسائل مراجعت اخذ کند تا اگر از جهات اخلاقی و تحصیلی موجبات رضامندی فراهم نکنند استفاده از این اعتبار آنها را بایران عودت دهند.
رئیس ـ آقای اردلان مخالفید بفرمائید.
اردلان ـ این ماده همه جایش خوبست فقط یک اشکالی دارد که بهتر است جناب آقای وزیر فرهنگ مساعدت بفرمایند که تسهیلی فراهم بشود ضمانت بانک یک تشکیلات و تضییقاتی دارد که او را راحت نمیگذارند بنده میخواهم پسرم را بفرستم خارج تحصیل کند حالا بروم یک ضمنانت نامه بانکی بدهم که تا هشت سال ده سال که او آنجا تحصیل میکند در بانک باشد که اگر یک روز خطائی کرد بتوانند او را بر گردانند این بنظر بنده یک مطلب مشکلی است موافقت بفرمائید ضمانتنامه بانکی را بردارید وزارت فرهنگ ببیند این آدم صاحبت چیز است ضمانت او را قبول کند این کافی است ضمانت بانکی را خواهش میکنم بردارید
(صحیح است)
رئیس ـ آقا دکتر رضائی موافقید بفرمائید.
دکتر رضائی ـ بنده با این ماده موافقم چون خودم در مدتی که در خارج بودهام بارها شاهد جریاناتی بودم که معتقد شدم این ماده کاملا لازم است منتهی فرمایشات جناب آقای اردلان هم کاملا صحیح است بدین معنی که بایستی یک وسیلهای باشد که سر پرستی، کنسولگری ما در خارج بتواند یک شخصی را که در آنجا تحصیل میکند و مزاحم است و سبب سرشکستگی محصلین ایرانی در آن کشور است او را بکشور برگرداند بنده خودم بارها دیدم که محصلینی بودند که لازم بود بکشور برگردانده شود ولی متأسفانه کنسولگری اعتبار و بودجهای برای اینکار نداشت و نتیجه این شد که این آقایان در آن کشور ماندند سرگردان و مزاحم پس عقیده و ایده اصلی بسیار بسیار خوب است فقط همانطور که جناب آقای اردلان فرمودند بایستی برای گنجاندن این موضوع در این ماده مزاحم محصلین دیگر نشویم و بنده پیشنهاد میکنم همانطور که جناب آقای اردلان فرمودند تضمین بانکی تبدیل بتضمین لازم شود.
رئیس ـ آقای دکتر شاهکار مخالفید بفرمائید.
دکتر شاهکار ـ عرض میکنم جناب آقا اردلان یک قسمت از فرایضی که بنده میخواستم بکنم فرمودند و با یک قسمت آن موافقت فرمودند بنده اصلا با این ماده مخالفم ما استرداد مجرم که نمیخواهیم بکنیم اینجا نوشته است اگر موجبات رضامندی را فراهم نکرد عودت داده شود این درست نیست عرض کنم بنده پسرم را میفرستم بخرج خودم بفرنگ در آنجا مادامی که بتحصیل منظم اشتغال دارد بهش روا دید میدهیم اگر نکرد و محصل نبود روادید نمیدهیم اما کسترادیسیون که نوشته است استرداد مجرم این برا مجرمین است که باید برگردانده شوند بایران ما آنجا صندوق هائی در کنسولگری هایمان داریم برای ایرانیانی که نمیتوانند بوطن عودت نمایند یک همچو آقائی را که فرستادیم آنجا اگر تحصیل منظم نکرد و محصل نیست کنسول گریهای ما آنها را بایران بر می گردانند و انشاء الله آن سؤال بنده که راجع بوزارت خارجه است مطرح خواهد شد و بنده عرض خواهم کرد که این آقایان در آنجا چه میکنند و بنابراین بنده استدعا میکنم که آقای وزیر فرهنگ موافقت بفرمایند این قسمت کافی است که صدور روادید اقامت محصلین خارج موکول بداشتن حسن اخلاق و تحصیل منظم میباشد و بقیه مطلب بهیچوجه لازم نیست (صحیح است)
رئیس ـ آقای تیمور تاش.
تیمور تاش ـ بنده مخالفم.
رئیس ـ آقای مرآت اسفندیاری.
مرآت اسفندیاری ـ بنده هم مخالفم.
رئیس ـ چون موافقی اجازه نخواسته است و مخالف هم صحبت کرده است پیشنهادات قرائت میشود تاکنون ۹ پیشنهاد در این ماده رسیده.
۵- اعلام مقام ریاست دائر بر تبدیل کلمه (اداره) به (وزارت) در لایحه تأسیس پلیس گمرک و تصدیق مجلس
رئیس ـ یک موضوعی را میخواستم بعرض مجلس برسانم وقتی قانون پلیس گرمک در مجلس تصویب شد بعنوان اداره گمرکات تصویب شد چون هنوز وزارتخانه نبود یعنی لایحه تأسیس وزارت گمرکات در مجلس تصویب نشده بود بعنوان اداره گمرکات نوشته شده بود و بنابراین بمجلس سنا نفرستادم حالا که در جلسه قبل لایحه وزارت گمرکات و انحصارات تصویب شده در عوض کلمه (اداره) گذارده میشود (صحیح است) چون تصویبی که مجلس کرد بعنوان اداره گمرکات بود خواستم باطلاع آقایان برسانم که در آن لایحه هر جا اداره گمرک هست تبدیل میشود بوزارت گمرکات و به مجلس سنا فرستاده میشود (صحیح است).
۶- تصویب یک فقره اصلاح در ماده واحده عهدنامه مودت و اقامت بین ایران و اسپانیا
رئیس ـ مطلب دیگری که میخواستم باطلاع آقایان برسانم عهد نامه مودت و اقامت بین دولت شاهنشاهی ایران و کشور اسپانی از مجلس سنا برگشته در آنجا یک اصلاح مختصری کردهاند که چیز مهمی نیست این جا نوشته بود ‹‹ مجلس شورای ملی عهد نامه مودت و اقامت ایران و اسپانی را … الی آخر ›› آنجا اصلاح کردهاند ‹‹ عهد نامه مودت بین دولتین ایران و اسپانی … الی آخر ›› بنابراین اجازه بفرمائید همینطور که از سنا برگشته است بدولت ابلاغ کنیم صحیح است) و چون در ماده ششم لایحه اعزام محصل ۹ فقره پیشنهاد رسیده است و عصر هم آقایان باید تشریف بیاورند بقیه مذاکره در لایحه فرهنگ میماند بجلسه بعد.
۷- قرائت طرح پیشنهادی راجع بعوارض شهرداریها و ارجاع به کمیسیون
رئیس ـ یک طرح است که آقایان نمایندگان دادهاند چون عادی است قرائت میشود و بکمیسیون مربوطه فرستاده شود.
(بشرح زیر قرائت شد)
مقام مقدس مجلس شورای ملی
در سنوات گذشته وضع عوارض در شهرها بعهده انجمنهای شهر و در غیبت انجمن بعهده وزارت کشور واگذار گردیده چون بموجب اصل هجدهم قانون اساسی رد یا قبول عوارض باید بتصویب مجلس شورای ملی باشد علیهذا از نظر حفظ قانون اساسی و دقت و مطالعه بیشتر در وضع عوارض ماده واحده ذیل را پیشنهاد مینماید.
ماده واحده ـ تصمیمات انجمن شهر یا وزارت کشور بقائم مقامی انجمنهای شهر در مورد وضع عوارض پس از تصویب کمیسیون کشور مجلس شورای ملی قابل اجرا خواهد بود.
تبصره ـ وزارت کشور مکلف است مصوبات جاری انجمنهای شهر یا وزارت کشور را در مورد عوارض در ظرف سه ماه برای تحصیل اجازه تقدیم مجلس شورای ملی نماید. ارسلان خلعتبری ـ خرازی ـ بهبهانی ـ رستم گیو ـ موسوی ـ آقایان ـ هدی ـ مهندس جفرودی ـ مهندس هدایت ـ مهندس فروغی ـ اعظم زنگنه ـ دکتر پیر نیا و چند امضای دیگر.
رئیس ـ آقای خلعتبری توضیحی دارید بدهید.
خلعتبری ـ توضیحی ندارم چون مردم در زحمت هستند این طرح تقدیم شده است که به کمیسیون ارجاع شود.
۸- - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
رئیس – به کمیسیون کشور ارجاع میشود جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز سهشنبه خواهد بود دستور هم بقیه لایحه فرهنگ.
(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ رضا حکمت