مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ تیر ۱۳۳۵ نشست ۱۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۵
سال دوازدهم
شماره مسلسل
دوره نوزدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۱۹ تیر ۱۳۳۵ نشست ۱۲
فهرست مطالب:
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹
جلسه: ۱۲
صورتمشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه نوزدهم تیرماه ۱۳۳۵
فهرست مطالب:
۱ - تصویب صورتمجلس
۲ - اجرای مراسم تحلیف به وسیله آقای مهران
۳ - بیانات قبل از دستور - آقایان: خلعتبری - رئیس - دکتر مشیرفاطمی - کدیور - علامهوحیدی
۴ - تقدیم سه فقره سؤال به وسیله آقای عمیدینوری
۵ - سؤال آقای سلطانمراد بختیار راجع به فروش زمینهای اطراف تهران و جواب آقای وزیر کشور
۶ - سؤال آقای دکتر جهانشاهی راجع به دادستان ساری و جواب آقای وزیر دادگستری
۷ - سؤال آقای سلطانمراد بختیار راجع به قیمت نان دولتی تهران و جواب آقای وزیر دارایی
۸ - بیانات آقای انتظام، نایب نخستوزیر
۹ - بیانات آقای دکتر هدایتی طبق ماده ۶۶ آییننامه
۱۰ - تقدیم یک فقره طرح قانونی راجع به تجدیدنظر در آییننامه به وسیله آقای دکتر پیرنیا
۱۱ - اجازه انتخاب کمیسیون دوازده نفری جهت تجدیدنظر در آییننامه داخلی
۱۲ - بیانات آقای سراج حجازی طبق ماده ۸۲ آییننامه
۱۳ - بیانات آقایان مهندس جفرودی و دکتر جهانشاهی طبق ماده ۶۶ آییننامه
۱۴ - تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس دو ساعت پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورت مجلس رئیس ـ صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود
(بشرح زیر خوانده شد)
غائبین بااجازه: آقایان اردلان – قرشی – بافر بوشهری – دکترآهی – مهندس اردبیلی – عبدالحمید بختیار – شادلو – بزرگ نیا – مشار – محمد ذوالفقاری – دکتر سعید حکمت – دکتر وکیل – صرف زاده – امید سالار – هدی – معین زاده – اورنگ – امامی خوئی – کشکولی
غائبین بی اجازه – آقایان: دکتر طاهری – تجدد – دکتر اصلان افشار – دکتر رضائی – خزیمه علم – قنات آبادی – تیمور تاش – قراگزلو –
دیر آمدگان و زود رفتگان با اجازه – آقایان: دیهیم – دکترضیائی – فرود – طباطبائی قمی – پرفسور اعلم – فر. وهر – دولتشاهی – دکتر جهانشاهی – بزرگ ابراهیم – صفاری – کیکاوسی – سنندجی –
رئیس ـ نسبت بصورت مجلس نظر ینست؟ آقای مهندس فروهر مهندس فروهر ـ بنده دیر نیامدهام
رئیس ـ با اجازه نوشته شده آقای دکتر جهانشاهی
دکتر جهانشاهی ـ بنده یک ساعت با اجازه زودتر رفتم
رئیس ـ بااجازه هم نوشته شده است (دکتر جهانشاهی معذرت میخواهم) دیگر نظری نسبت بصورت مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد
۲- اجرای مراسم تحلیف بوسیله آقای احد مهران
رئیس ـ امروز آقای مهران که تازه بمجلس آمدهاند قسم یاد میکنند. (در این موقع کلام الله مجید را با احترامات لازمه بتالار جلسه آورده و عموم حضار باحترام قیام نمودند و آقای مهران قسم نامه را بشرح ذیل قرائت و امضاء نمودند) من که در ذیل امضاءمینمایم خداوند را بشهادت میطلبم و بقرأن قسم یاد میکنم مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق قانون اساسی محفوظ و مجزی است تکالیفی را که بمن رجوع شده است مهما امکن با کمال راستی و درستی و جد و جهد انجام بدهم و نسبت باعلیحضرت شاهنشاه متبوع و عادل و مفخم خود صدیق و راستگو باشم و باساس سلطنت و حقوق ملت خیانت ننمایم و هیچ منظوری نداشته باشم جز فوائد و مصالح دولت و ملت ایران (کلام الله مجید را همان تشریفات از تالار جلسه خارج نمودند)
۳- بیانات قبل از دستور آقایان: خلعتبری
رئیس ـ دکتر مشیرفاطمی کدیور علامه وحیدی
رئیس ـ نطق قبل از دستور شروع میشد. آقای خلعتبری
خلعتبری ـ بنده معتقدم هر یک ساعت که از عمر مجلس میگذرد باید از پشت تریبون مجلس مطالب اساسی مملکت را بدولت گفت وظیفه خود را اجرا کرد بنده امروز راجع بیک مسئله اساسی مملکت میخواهم صحبت کنم و آن موضوع اینست که مملکت ما و دولت ما برنامه کشاورزی ندارد (صحیح است) برای کشاورزی ما برنامه نداریم (صحیح است) در یکی از نطقهای اخیر خود رئیس جمهوری آمریکا گفته بود که کشاورزی ستون فقرات اقتصاد کشور آمریکاست کشوری چون آمریکا که عظیمترین دستگاههای صنعتی دنیا را داراست وقتی کشاورزی را ستون فقرات اقتصادی خود بداند آنوقت ما باهمیت کشاورزی در کشور خود متوجه خواهیم شد. زیرا برای یک کشوری که صنعتی نیست و در آمدش از کشاورزی صادرات ندارد کشاورزی مسلمأ مهمترین مسئله است. اگر توجهی بجریان امور در کشورهای دیگر نمائیم پیشرفت آنها از یک نظر برای ما قبل تحسین است ولی از نظر
+ دیگر باعث تأسف خواهد شد که چرا ما بمسئله کشاورزی توجهی که لازم بود نکردهایم کشور هند تا ۵ سال قبل احتیاج بغله و محصولات کشاورزی داشت و مایحتاج خود را از خارجه وارد میکرد و مبالغ عمده پول بخارج میفرستاد و اولین تشخیص صحیحی که داد تهیه و اجراء یک برنامه کشاورزی بود که در واقع برنامه کشاورزی را بر برنامه صنعتی مقدم دانست، پنج سال تمام شد و کشور هند برنامه کشاورزی خود را بموقع اجرا گذاشت آقایان وزراء گوش کنند و اکنون کشور هندوستان از قحطیهای مهیبی که همیشه در آن سرزمین توأم با گرسنگی و مرگ میلیونها نفر وجود داشت خلاص شده است و برنامه ۵ ساله دوم را شروع نموده که عبارت از برنامه صنعتی باشد ولی ما هنوز برنامه کشاورزی برای کشور خود تهیه نکردهایم کشور ترکیه از چند سال قبل یک برنامه کشاورزی تنظیم و اجراء نموده و نتیجه آن شد که صادرکننده غله شد و صادرات خشکبار پنبه، توتون بدرجة رسید که برای ما تعجب آور است ترکیه در سال ۱۹۵۴ صدهزار تن فندق، نود هزار تن خشکبار، سی و چهار هزار تن پشم. پنجاه هزار تن روغن زیتون، سی و پنج هزار تن خشخاش صادر نموده در صورتی که در همان سال صادرات توتون ما هشتاد تن بوده و صادرات ترکیه نسبت بما در محصولت کشاورزی چندین برابر بوده است کشور عراق نیز اکنون صادر کننده غله شده است ولی با کمال تأسف ما چند سال است وارد کننده غله شدهایم نه فقط وارد کننده غله بلکه روغن خوراکی خود را نیز باید وارد کنیم و کثیف ترین اشیاء را بعنوان روغن میخوریم و اکنون بجرئت میتوانم بگویم بجز آنها که میتوانند روغن خوراکی در دهات و میان ایلات تهیه و خریداری کنند آنچه مردم بنام روغن میخورند کثافتی است که ترکیبات آن معلوم نیست چیست و در روغنهای خارجی نیز اغلب تقلب میشود در صورتبکه در این کشور لااقل روغن خوراکی طبیعی باید در دسترس تمام مردم با قیمت مناسب باشد. علت این است که ما حرف میزنیم و کار نیمکنیم و برای کار برنامه نداریم و برنامههای ما هم همیشه تابع نظر اشخاص است نه اصول. علت اینکه وارد کننده غله وروغن خوراکی شده و بزوردی احتیاجات خوراکی دیگر خود را نیز باید از خارجه وارد کنیم این است که ما برنامه برای کشاورزی نداریم و اگر این تذکر را بدهیم متصدیان حاضر بقبول آن نیستند اما حقیقت قابل کتمان نیست و با الفاظ توخالی نمیشود جای آن چیزهائی را که در کشور نیست پر کرد سالانه چند سال است غله و روغن خوراکی از خارجه وارد میکنم سطح کشت توتون قریب سی و در صد تنزل نموده ـ وضع محصول چای داخلی طوری است که آن را باید از میان رفته محسوب نمود امسال در اغلب نقاط چای خیز قیمت برگ سبز چای که بدست کشاورز رسید حد وسط یک ثلث نرخ رسمی بود دولت چون برنامه نداشت فقط چند هفته قبل از رسید فصل بهره برداری از چای آنهم باصرار نمایندگان مجلس بفکر علاج افتاد و سازمان برنامه حاضر شد برای خرید یک فسمت از چای اقدام کند ولی فصل چیدن چای بهار گذشت و میلیونها تومان بکشاورزان خسارت وارد شد زیرا مسئله چای جزء برنامه کشاورزی دولت نبود در کشورهای برنج خیز آسیا برنج را چون قوت مردم است دولتها با قیمتی که برای کشاورز نفع داشته باشد از کشاورز میخرند و کشاورز همیشه میداند که برنجش مشتری دارد اما در کشور ما دولت غله را بقیمتی نازل میخرد که برای کشاورز تولید آن نفع نمیکند و همیشه نصف برنج را از طریق خرید سلف به کمتر از خرید نصف قیمت از دست کشاورز در میآوردند و نصف دیگر را کشاورز در اول پائیز به قیمت ارزان میفروشد اما بعد از چند ماه خریداران همان برنج را با نفع زیاد میفروشند و بهر حال محصول از دست کشاورز ومالک با قیمت ارزان خارج میشود و این وضع در تمام مملکت متأسفانه هست. هر سال هم این وضع تکرار میشود نه دولت تکلیف خود را میداند نه کشاورز. دولت فقط دلش خوش است که شرکت معاملات خارجی در آخر سال یک بیلان منفعت نشان میدهد. وضع کشت توتون در ایران طوری است که دیگر کشت توتون برای کشاورز نفع نمیکند و هزینه کاشت و برداشت مساوی است اما برنامه دولت هم در آوردن سالی سیصد میلیون تومان از توتون است که از جیب کشاورز در آورده و بمصرف حقوق اداری اشخاصی میرساند که بزرگترین مزاحم تولید و فعالیتهای اقتصادی و کشاورزی مردم هستند. این اوضاع اسف آور که نمونه ـ هائی فقط از آن گفته شد برای آن است که مملکت ما برنامه کشاورزی ندارد. البته در برنامه ۷ ساله ما اقلامی بعنوان کشاورزی ذکر شده ولی آن اقلامی است برای مصرف و الا خود آن اقلام بر اساس مطالعه صحیحی تنظیم نشده و ثانیأ برنامه باید وجود داشته باشد تا از آن اقلام بتوان استفاده نمود.
ثالثأ ـ آن اقلام و اعتبارات در قیمتهای حساس و مهم کشاورزی آنقدری ناقص و قلیل است که باعث تعجب اشخاصی است که در مسئله کشاورزی وارد هستند و آنهم در موقعی که در کمیسیون برنامه لایحه مطرح بوده هر یک از نمایندگان باصرار یا به پیشنهاد و تذکر یک قسمتی را تأمین کردهاند والا یک برنامه کشاورزی وجود نداشته که از روی آن مواد لایحه و اقلام اعتبار تهیه شده باشد مثلا اعتبار نود میلیون تومان برای قنائی بسیار قلم مهمی است که بوسیله نمایندگان عضو کمیسیون برنامه افزوده شذه اما در عرض آن باید مسئله تولید غله حل شود تا وقتی قیمت غله آنقدر نازل است که کشاورز مزرعه را رها و بسوی شهرها برای گرفتن مزد هجوم میاورد یا تا وقتی که مسئله حمایت از محصول داخلی در مقابل محصول خارجی حل نشده مثل قضیه چای تا وقتی که از قیمت محصولات کشاورزی حمایت نمیشود و تنزل قیمتهای مثل قیمت پنبه و جو موجب صدمه کشاورزان میشود یا کشاورزان مجبورند کشت توتون را بعلت نازل بودن قیمت ترک کنند اختصاص یک قلم نود میلیون تومانی بقنائی در عین آنکه عمل مقیدی است نمیتوان گفت اجراء یک قسمت از برنامه مطالعه شده کشاورزی مملکتی باشد. جناب آقای عماد تربتی دیروز به بنده میفرمودند که در خراسان جو را اصلا درو نمیکنند ول کردهاند رفتهاند برای اینکه با عمله هفت تومان برداشت محصول صرف نمیکند حالا شما هی توصیه کنید که آب قنات را زیاد کنند فرض کنیم صرف قنات شده وقتی جو و گندم صرف نمیکند نمیکارد ثمره ـ اش چیست، باین جهت است که ما برنامه مطالعه شده کشاورزی مثل ممالک دیگر باید داشته باشم و متأسفانه نداریم. یک قلم دیگر از اعتبارات که در قانون برنامه هفت ساله منظور شده چهار صد میلیون ریال برا شرکتهای تعاونی کشاورزی و صندوقهای روستائی در تمام کشور است جناب آقای علم میخواهم باین قسمت توجه کنید من مسئله احتیاج به تراکتور و گاو و آلات و ادوات زراعتی و احتیاجات دیگر را از قبیل احتیاج به پول برای هزینه زراعت معمولی توسعه کشت محصولاتی از قبیل چای مرکبات خرما ازدیاد گاو و گوسفند و غیره را بمیان نمیآورم برای اینکه معلوم شود چقدر تهیه برنامه ما در قسمت مربوط بکشاورزی بدون اساس و بدون مطالعه بوده همین قدر میگویم در حوزه انتخایه من یعنی بابل و آمل و نور و بابلسر و فریدون کنار و کجور و کلارستاق و شهسوار حداقل صد هزار زارع وجود دارد که هر کدام حداقل به پنج هزار تا ده هزار ریال وام برای زراعت احتیاج دارند پس برای اینکه محصول خود را بسلف نفروشند حداقل پانصد میلیون ریال اعتبار برای وام دادن بهمین یک منطقة کشاورزی لازم است ـ آنوقت آقایان نمایندگان محترم توجه فرمایند که برای تمام کشور چه مبلغ لازم است چهار صدمیلیون ریال برای تمام کشور در حکم صفر است آنهم در ظرف هفت سال باید پرداخته شود یک منطقه انتخابی بنده ۵۰ میلیون تومان اقلا برای اعتبار دادن بکشاورزان لازم دارد آنوقت شما ۴۰ میلیون تومان برای کشور منظور داشتهاید در صورتیکه ترکیه معادل پنجاه هزار میلیون ریال ما (پنج هزار میلیون تومان) در اختیار بانک کشاورزی خود گذاشته و چند در صد از بودجه کل کشوری را نیز اختصاص ببانک کشاورزی داده است و من رسمأ تقاضا میکنم دولت این بانک موسوم بکشاورزی را هر قدر هم رؤساء آن مورد احترام من باشند ببندد تا مردم بدانند بانک که سرمایه و پول ندارد بهتر است بسته باشد و خود مردم بفکر خودشان باشند سال گذشته و امسال بانکهای داخلی ما صدها میلیون تومان در اختیار وارد کنندگان اجناس خارجی گذاشتند مثل سیل در اثر این کمکهای اجناس وارداتی بکشور سرازیر شد ولی برای کشاورزی که امر تولیدی است اعتباری داده نشد ونمیشود دیدم یک شخصی را از کشاورزان اطراف تهران که سالی حداقل سه میلیون ریال محصول غله و صیفی و جبوبات تهیه میکند و خودش و پسرانش پشت تراکتور مینشینند و این شخص نتوانست یک دینار از بانک کشاورزی بگیرد.
یک مثال دیگر در برنامه هفت ساله پانصدمیلیون ریال اعتبار برای خرید ماشین آلات کشاورزی منظور شده یک سازمان فروش ماشین آلات کشاورزی در سازمان برنامه است و یک سازمان فروش دیگر در بانک کشاورزی و نمایندگان شرکتهای خارجی هم هر کدام محصولات کمپانیهای خارجی را میفروشند اما اگر یک کرمانی پیچ تراکتورش یا قسمتی از آن خراب شود باید چند زار تومان خرج مسافرت بتهران برای تدارک آن پیچ یا بردن مکانیک برای تعمیر آن کند (صحیح است) این است وضع کشوری که کشاورزی آن برنامه ندارد امروز باید با دنیا جلو رفت و کشاورزی ما بتدریج باید ماشینی شود اما یک برنامه هم برای آن باید وجود داشته باشد نه اینکه بدون وجود یک برنامه مطالعه نشده سازمان برنامه و بانک کشاورزی و کمپانیهای خارجی برای فروش انواع مارکها رقابت کنند پس تنها تهیه اعتبار و مصرف آن و خرید ماشین آلات و فرستادن پول بخارجه کافی نیست و نه فقط مفید نیست بلکه مضر است. اساس یک برنامه صحیح کشاورزی اینکه میگویم ما برای کشاورزی برنامه
+مطالعه شده نداریم حقیقتی است که مصلحت مملکت اقتضای گفتن آنرا دارد ما اگر برنامه داشتیم میبایستی این پیش بینیها را کرده و برنامههای مورد نظر را در آن موارد اجرا کرده باشیم همانطور که دولت هند کرد ـ اینک برای نمونه چند مورد را ذکرمیکنم: آقایان باین مطالبی که عرض میکنم خواهش میکنم توجه بفرمائید که بعد هم نظر خودتان را بفرمائید
۱- برای بی نیاز کردن کشور از وارد کردن غله و مواد خوراکی باید فکری اساسی کرد و آنچه مصلحت است عمل کرد نه آنکه دولت تصدیق بلزوم توجه باین امر را داشته باشد ولی نخواهد آنچه را که عقیده دارد عمل کند بالاخره آیا برنامه ازدیاد غله هست؟ من از آقایان وزراء سؤال میکنم مسئله ازدیاد تولید غله باید دارای برنامه باشد. و مملکت باید از غله خارجی بی نیاز شود بیشتر از این قصد ندارم در آن صحبت کنم
۲- کشور ایران در سال ۱۳۳۳ قریب سه هزار میلیون ریال صادرات پنبه داشته اگر توسعه پنبه یک برنامه صحیح داشته باشد در ظرف پنج سال ممکن است کشت پنبه را چند برابر نمود و عقل اقتصادی اقتضا میکند که این توسعه فورأ شروع و در ظرف چند سال برنامه آن اجراء شود نه اینکه در مدت بیست سال صورت گیرد پس ما میتوانیم در ظرف چند سال چند برابر یعنی متجاوز از هزار میلیون تومان پنبه صادر کینم و ارز مهمی در اختیار داشته باشیم بفرمائید بدانیم آن برنامه توسعه پنبه شما کجاست و چیست و چند برابر اعتبار سابق برای توسعه کشت و اصلاح بذر و جنس پنبه در نظر گرفتهاند و تا پنج سال دیگر برنامه شما در مورد پنبه چیست یعنی تا چه مقدار محصول موجود اضافه خواهد شد و برنامه این عملیات توسعه چیست؟ شما فقط از کرمان میتوانید هزارها تن پنبه بعمل بیاورید کجاست برنامه شما در مورد پنبه کاران در کرمان؟ اگر چنین چیزی بود میبایستی در برنامه هفت ساله اعتبار آن تأمین شده باشد من میخواهم برنامه توسعه پنبه خودمان را با ممالک دیگر مقایسه کنم تا معلوم شود ما برنامه نداریم و معذلک باز شرکت پنبه خوب عمل کرده است.
رئیس ـ از این دقیقه از ده دقیقه وقت آقای امید سالار استفاده میکنید
خلعتبری ـ بسیار خوب اگر ما برنامه فلاحتی داشته باشیم در ظرف ۵ سال میتوانیم پنبه خود را به دویست هزار تن برسانیم ما چندین هزار میلیون تومان ارز تهیه خواهیم کرد و اگر ۵۰ میلیون برای این قلم در ظرف ۵ سال خرج کردیم اینرا میگویند یک پیشرفت مهم اقتصادی یعنی ما در ظرف ۵ سال میتوانیم صادراتمان را از آنچه هست بچند برابر برسانیم پس بنا براین برنامههای تولیدی اهمیت داده نمیشود ما باید بنشینیم و فکر کنیم که هر سال هزار تن پنیه اضافه کنیم ما باید مثل ممالک دیگر بسرعت برق جلو برویم متوقف نمیشود شد من سؤال میکنم شما برای ازدیاد کشت پنبه چه اعتباری بیش از آنچه بوده است در نظر گرفتهاید در ظرف چند سال این برنامه تان باید اجرا شود شما برای توسعه پنبه برنامه ندارید اگر دارید بیاورید در پشت این تریبون بگوئید بنابراین اجناس مهم مملکت باید طبق یک برنامهای زیاد شود وقتش هم حالا است حالا که شرکت پنبه با وسائل معمولی در ظرف چند سال پنبه خود را بچهل هزار تن رسانیده است باید قدردانی کرد و تشکر کرد ولی باید کاری کرد که در ظرف سه سال پنبه ما به دویست هزار تن برسد ولی برای این کار اعتبار ندارید سالی دوهزار میلیون ریال چای خارجی وارد کشور میشود از طرفی در ظرف ده سال کشور از وارد کردن چای خارجی بی نیاز شود و این عمل هم بدون حمایت چای و تشویق کشاورز و دادن اعتبار جهت احداث باغهای جدید ممکن نخواهد بود هزار میلیون ریال اعتبار برای اینکار لازم است این پولی که یک سال از کشور خارج میشود اگر نصف آن صرف این کار در ده سال شود ببینید چه فوائد هنگفتی دارد کجاست برنامه شما که هر سالی چه مقدار بر کشت چای افزوده شود وکجاست اعتبار آن؟ ابدأ نه برنامه وجود دارد و نه اعتباری فقط شورای عالی چای هفت میلیون تومان از اعتبار سود بازرگانی که از چای خارجی گمرفته میشود در اختیار داشت آنرا هم بشرکت معاملات خارجی قرض داد که آن شرکت بتواند برنج از مردم بخرد. بفرمائید آیا برنامهای برای توسعه کشت چای در مملکت هست؟ این برنامه کجاست؟ چقدر اعتبار هست؟ هیچ فقط بنده از آقای ابتهاج تشکر میکنم که ایشان چندی پیش بفکر افتادند راجع به توسعه چای یک اقداماتی بکنند که این اقدامات شروع شده است و بکجا میرسد معلوم نیست فقط میخواستم بی برنامهای را بعرض آقایان برسانم برای سود بازرگانی چای کیلوئی سی ریال گرفته میشود و هفت میلیون تومان از این بابت ما در شورای عالی چای داشتیم شورای عالی چای عوض اینکه این پول را بمصرف بهبود وضع چای برساند این پول را بشرکت معاملات خارجی قرض داد حالا ملاحظه میفرمائید چقدر برنامهها متفاوت است؟ کشور افغانستان در سال بین پنجاه و صد میلیون دلار صادرات پوست دارد کجاست برنامه ما راجع بگله داری و ازدیاد گله و محصولات آن از قبیل پوست و غیره؟ دولت میبایستی برنامه داشته باشد که در آخر هفت سال همان نتیجه را که در افغانستان گرفته شده نشان بدهد کجاست آن برنامه و آن اعتبار با این جمعیت ایلات و عشایر ما که روز و شب بکار تولیدی مشغول اند اگر برنامههای صحیح داشته باشیم هم بر عوائد مملکت اضافه میشود و هم سطح زندگی مردم بالا خواهد رفت توتون ایران یک محصولی ممتاز و خوبی است چه برنامهای برای ازدیاد کشت آن دارید و این صدها هزار کشاورز که در آذربایجان و کردستان و گیلان و مازندران وغیره باین کار مشغول اند تا کی باید در این وضع باشند چرا ترکیه هشتاد هزار تن در سال ۱۹۵۴ توتون صادر کرده و ما هشتاد تن یعنی یک هزارم آن؟ کرمان، خوزستان، مازندران، استعداد مرکبات دارد ـ ایران در ظرف ده سال میتواند بزرگترین صادر کننده مرکبات باشد و سالی چند صد میلیون تومان صادرات از این راه داشته باشد فلسطین در سال ۱۹۵۳ بیست میلیون دلار از صادرات پرتقال استفاده کرد ولی مرکبات ما در اثر آفات نزدیک است از میان برود کجاست برنامه ازدیاد و توسعه آن و کجاست اعتبار آن؟ من باین نتیجه رسیدهام که در این کار خرابکاری هم وجود دارد و وزارت کشاورزی نتوانسته از آن مطلع شود. برای توسعه خرما و استفاده از آب کارون چرا آن برنامه که در آن طرف رودخانه است یعنی در عراق اجرا نمیکنید که با تلمبه از آب کارون و شط استفاده کینم کجاست این برنامه و اعتبار آن. امروز اساس کشاورزی استفاده از اعتبارات است و کشاورزی بصورتی که در کشور ما هست دیگر در ممالک مجاور ما هم وجود ندارد یعنی باید سرمایه و وسائل بکشاورز و مالک داد تا او بتواند مثل سایر ممالک جنس و محصول تهیه کند ـ این نوع کشاورزی گله داری ما که بر اساس سلف فروشی است که نصف در آمد زارع و صاحب گله از این طریق از دستش خارج میشود برای کشور ما فلاکت و بدبختی بدنبال دارد و کشاورزی ما در برابر کشاورزی ممالک دیگر مجاور هم تاب و مقاومت نخواهد داشت کجاست برنامه دولت در این مسئله. فقط در برنامه دولت اسمی از تقویت بانک کشاورزی برده شده اما برنامه آن کو، اعتبار آن کو؟ مجلس هجدهم دو سال کوشید فقط توانست پنجاه میلیون ریال برای بانک کشاورزی بگیرد خلاصه من هیچ تغییری در وضع نمیبینم هیچ امیدی هم ندارم مگر اینکه دولت حقیقتأ بمسئله کشاورزی توجه کند ـ و تا ایجاد مؤسسات اعتباری از قبیل شرکتها تعاونی صندوق مهای روستائی بانکهای اعتباری جهت کشاورزان صورت نگیرد تغییری در کشاورزی بوجود نخواهد آمد در دستگاه دولت هیچ کس تا کنون این مسئله را نتوانسته بفهمد و تا باین مسئله که رکن کشاورزی مدرن است توجه نشود کشاورزی کشور بعقب خواهد رفت سایر ممالک مخصوصأ ممالک مجاور ما بر اساس کشاورزی مدرن جلو میروند و ما همان رویه و سیستم پنجاه سال قبل را میخواهیم دنبال کنیم ـ مسلم است نتیجه تطبیق نکردن وضع خودمان با دنیا موجب عقب افتادگی است. حفظ جنگلهای کشور از واجبات است. ولی حفظ جنگل مقدر نیست مگر با تشویق کشاورزان و تهیه وسائل کشاورزی برای مردم و تبدیل سوخت و تهیه برنامه سوخت، کجاست آن برنامه و آن اعتبار؟ من در مسئله کشاورزی بخود حق میدهم که اعلام خطر کنم و اعلام نمایم که کشاورزی ما بدون برنامه است و کشاورزی بدون برنامه در دنیا امروز با این ترقیات سریع محکوم بفنا و زوال است و ما باید نسبت بگذشته در مورد کشاورزی تجدید نظر کنیم ـ تشکیل شورای عالی کشاورزی مرکب از مدیران وزارت کشاورزی دردی دوا نمیکند و با شوری بازی کار مملکت پیشرفت نمیکند ولی چون بدون برنامه است بعقب خواهد رفت من امروز نطق خود را منحصر بهمین موضوع میکنم یعنی لزوم تنظیم و اجزاء یک برنامه کشاورزی برای تمام کشور مثل کشور هند و ترکیه و من معتقدم اگر برنامه صحیحی نباشد صرف اعتبارات برای خرید و غیره مضر است و در حکم تلف کردن پول است امیدوارم موقع دیگر فرصت داشته باشم عرایض خود را تکمیل کنم من از جناب آقا علاء تشکر میکنم هر موقع تذکری راجع بکشاورزی دادهام شخصأ توجه کرده و آن را بدستگاههای مربوط ارجاع کردهاند ـ اما این اقدامات کافی نیست و از آن نتائجی گرفته نمیشود باید مسئله کشاورزی کشور با دقت مورد توجه و مطالعه دولت قرار گیرد اشخاص بصیری را که در دستگاه دولت نباشند دولت دعوت کند و همانطور که کنگره برای استانداران تشکیل شد از هر استانی چند نفر سالی دو بار در تهران دعوت شوند و مسائل مربوط بکشاورزی را دولت با آنها درمیان بگذارد و با آنها مشورت کند و برای اثبات صحت عرائضم از دولت خواهش میکنم شورای خصوصی کشاورزی را که در تهران از عدهای از مطلعین در امر کشاورزی تشکیل است بخواهند و در مسئله کشاورزی از آنها مشورت نماید و مخصوصأ با انتخاب وزیر جدید کشاورزی امیدوارم که بتوان مسئله کشاورزی را صورتی دیگر داد و از اینصورت بیرون آورد.
+سه عرض دیگر دارم یکی این که در مملکت ما قریبأ برنامههای ساختمانی شروع میشود این برنامههای ساختمانی اگر توأم با یک برنامه صحیح کشاورزی نباشد دهات ایران خراب خواهد شد برای اینکه اگر برای کشاورز عملگی صرف کرد دهات را رها میکند و اگر دهات را رها کردند و بشهرها آمدند بصادرات و تولید لطمه میخورد دولت هند دستمزد نگذاشته بالا برود شما اگر بخواهی با بی اعتنائی کاری بکنید که کشاورزی برنامه نداشته باشد دستمزد بالا میرود و صادرات ما صرف نخواهد کرد آقای خرازی آقایان تجار اگر قرار شد عمله روزی ده تومان مزد بگیرد کتیرا صدورش صرف میکند؟ (خرازی ـ صحیح است) آنوقت چطور با کشورهای همسایه میشود رقابت کرد؟ (خرازی (ابدأ) مسئله کشاورزی باین وضع جلو نمیرود بایستی اتحادیههای کشاورزی از مالکین و اشخاصی که در کار زراعت و کشاورزی اشتغال دارند تشکیل شد و وظایفی را که ۱۵ سال است وزارت کشاورزی نتوانسته است انجام بدهد بلکه آنها بتوانند انجام بدهند اینها با دولت همکاری بکنند که یک برنامه کشاورزی صحیحی انجام بشود و دولت از فکر و نیروی آنها استفاده بکند با آقای وزیر کشاورزی هم صحبت کردم ایشان هم با این فکر موافقند بنابراین این فکر را دولت باید اجرا بکند مسئله دو اینست آقایان که فعالیتهای اقتصادی و کشاورزی یعنی توسعه آن فعالیتها در مملکت بعلت معاملات زمینهای اطراف متوقف شده است (صحیح است) وقتی پولهائی از منفعت پرستی و از تنبلی نصیب یک عدهای میشود کار و زحمت نمی ـ خواهد بکشند که بروند پولشان را صرف کارخانه و کشاورزی و تشکیل شرکتها فلاحتی بکنند یک متر زمین میخرد و بعد از یکسال میشود صد تومان دیگر چرا برود در صحرا ی گرگان یا صحرای کرمان کشاورزی بکند (صحیح است) بنده معتقدم یک لایحهای بمجلس بیاورید با مطالعه اساسی که مالکیت را هم از بین نبرید فکر من اینست که کسانی که صاحب زمین هستند بایشان پججسال مهلت بدهید که زمینهای خودشان را یا بسازند یا بصورت باغ در بیاورند و وسایل اشخاص بدهید پول بدهید اگر نکردند بانک ساختمانی بعد از ۵ سال مطابق مقررات فعلی خودش نسبت باین اراضی عمل بکند این عمل جلوی سفته بازی را خواهد گرفت و من توجه دولت را باین مطلب جلب میکنم مسئله سومی که میخواستم بآقایان عرض کنم اینست که کمیسیون کشاورزی مجلس شورای ملی با اختیاراتی که دارد موظف است که مسئله کشاورزی مملکت را برای اعمال حق نظارت مجلس مورد بحث و رسیدگی و تحقیق قرار بدهد و این کار را ما خواهیم کرد و دولت و وزراء را بنام قانون خواهیم خواست حسن نیت در دولت هست باید بدولت هم کمک کرد و راهنمائی کرد ما اعضای کمیسیون کشاورزی که گمان میکنم از طرف تمام آقایان حق داشته باشم اظهار کنم که مصمم هستند نظارت مجلس را برای تهیه یک برنامه صحیح کشاورزی در کمیسیون کشاورزی تأمین کنند و نتیجه تحقیقات خودمان را بعنوان گزارش تقدیم مجلس شورای ملی بکنیم (احسنت) آخرین مسئلهای که میخواستم عرض بکنم بنده که چند دقیقه از وقت آقای کدیور را هم گرفتهام اینست که در جلسه گذشته موضوعی در مجلس پیش آمد که من قطع دارم خود دولت هم متأثر است آقای سراج حجازی مطالبی در مجلس گفتند بنده بعنوان قضاوت شخصی خودم صحیح نمیدانم که در پشت این تریبون مجلس بیک کسی دزد خطاب کنم این را از لحاظ خودم صالح نمیدانم و من این کار آقای سراج حجازی را نپسندیدم و قطعأ خودشان هم وقتی این حرف را زدند عصبانی بودند و بعد در گفته خودشان تجدید نظر کردند ما اینجا یک اصلی داریم که بموجب قانون اساسی وکیل آزاد است هر نوع بیانی میخواهد در اینجا بکند و در آئین نامه هم مادهای داریم که وکلای مجلس برای اظهاراتی که میکنند هیچ گونه مسئولیتی ندارند البته مقام ریاست میتوانند جلوی این اظهارات را بگیرند اما وزیر هم حق ندارد بیاید پشت تریبون بگوید وکیل حق نداشته این مطالب را بگوید (صحیح است) این حق شخص مقام ریاست است (صحیح است) وزیر اگر مطالبی دارد میتواند بیاید در مجلس بگوید اغلب آقایان وزراء خیلی با ادب و احترام میآیند اینجا مطالبشان را اظهار میکنند خود آقای فروهر هم همیشه با کمال پختگی صحبت میکردند آن روز چرا این صحبت را کردند بنده خودم هم تعجب میکنم این اطاق و این تریبون نه مال ماهست نه مال آقایان است اینجا یک حریم مقدسی است که در این حریم مصونیت هست (صحیح است) این حریم مصونیت وکیل مجلس است وزیر حق ندارد تجاوز بکند (صحیح است) و اگر در یک مورد تجاوز کرد همانجا باید جلویش را گرفت بنابراین بنده با اظهار تأسف اظهاراتی که همکار من آقای سراج حجازی فرمودند میخواهم از نظر یک وکیل مجلس صریحأ عرض کنم که وزیر دارائی بهیچ وجه حق نداشت آنطور در پیشگاه مجلس شورای ملی صحبت بکند و من از جناب آقای عماد تربتی تشکر میکنم که حق مجلس را حقظ کردند و من قطع دارم خود آقای فروهر هم بعد از اینکه عصبانیتشان بر طرف شد خودشان هم پشیمان شدهاند و بهر حال چه پشیمان بشوند و چه پشیمان نشوند آزادی حرف و سخن اینجاست اگر کسی صحبتی کرد وزیر حق دارد بیاید اینجا بگوید این صحبتی که راجع بمستخدمین من کردید صحیح نیست اما حق ندارد بیاید بگوید که وکیل حق ندارد این جور صحبت بکند (صحیح است) بنابراین این حق را مجلس برای هیچ وزیری نمیشناسد و بنابراین برای اینکه این کار دیگر تکرار نشود بنده بخودم اجازه دادم که از این فرصت استفاده کنم و این عرض را بکنم (صحیح است) و بعد هم مستخدمین دولت از دولت حقوق میگیرند برای انجام خدمت ما در هیچ کجای قوانینمان نداریم که مستخدمین اعتصاب بکنند (معاون نخست وزیر ـ اعتصاب نبود) خوانده شد در روزنامهها که آقای وزیر دارائی نطقی کرده و بآقایان تکلیف کرده برگردند سر کارهای خودشان باید دولت جدأ مواخذه بکند از این عملی که مستخدمین کردهاند ـ(صحیح است) و الا وقتی که بنده میگویم که همکار ما باظهار آن مطلب کار خوبی نکرده برای اینکه نسبت دزدی بیک شخص معین دادند این از لحاظ سمت وکالت زیبنده نبود این شأن وکالت نیست از آنطرف با کمال قرصی میخواهم بگویم اگر با این تظاهرات فکر کنید مجلس مرعوب میشود ووکلا اظهاری نکنند این اشتباه محض است (صحیح است) ما بنام مصلحت مملکت ایران آنچه را مقتضی بدانیم اینجا خواهیم گفت زیرا مصلحت مملکت و مصلحت شاه و مصلحت ملت ایران و مصلحت نمایندگان همگی باهم توأم است باین حریم تجاوز کردن بر خلاف مصالح مملکت است بنابراین بنده میخواهم از عرایضم این نتیجه را بگیرم که دفعه دیگر این اظهارات را در اینجا نباید بشود البته جناب آقای رئیس مجلس مطالبی فرمودند که این مطالب خیلی آقایان نمایندگان را آرام کرد و ساکت کرد از قضا بنده خودم با شخص آقای فروهر دوستم و ارادت دارم اما بهر حال اگر یک وکیلی اگر گفت دستگاه دولت درست نیست این حرف دلتنگی ندارد این پانزده ساله این کارهای خرابی که شده است برای عمل دولتها بوده است میگویند پانزده سال است مالیاتها وصول نمیشود چندین سال است که قند و شکر درست توزیع نمیشود خوب بالاخره این کارها را یک اشخاصی کردهاند حالا ایشان اسم آوردهاند البته در دستگاه دولت کارمندان شریفی هستند که اگر فرضأ بدو نفر یک اظهاری شده است سایر کارمندان نباید بخودشان بگیرند و یک اظهار عقیده شخصی که باین دو نفر شده خودم هم صحیح نمیدانم که راجع بشخص اینجا مطلبی بآن صورت گفته شود ولی از لحاظ کلی وکیل حق دارد هر نوع صحبتی بکند اینست که بنده میخواهم حق مجلس را حفظ کنم و خیلی میل دارم که یکی از آقایان وزراء بیایند و درباره اظهاراتی که آقای فروهر کرده است در برابر مجلس بیاناتی بکنند که اطمینان پیدا شود که در آینده از اینگونه پیش آمدها نخواهد شد
رئیس ـ در مورد بیاناتی که آقای ارسلان خلعتبری فرمودند (خلعتبری ـ عرض کردم) من بآقایان نمایندگان در جلسه خصوصی امروز تذکر دادم (صحیح است) من تصور میکنم سوءنیتی نه از طرف آقای سراج حجازی وکیل محترم بوده و نه از طرف آقای وزیر دارائی. یک صحبتی پیش آمد وباعث تأسف شد، همانطور که گفتم آقایان نمایندگان باید انتقاد خودشان را با کمال نزاکت بگویند و وزیر هم با کمال ادب جواب بگوید غیر از این باشد یک مقرراتی هست که من آنرا اجرا خواهم کرد (صحیح است ـ احسنت) آقای مشیر فاطمی شما پنج دقیقه وقت دارید
مشیر فاطمی ـ وضع کارخانجات اصفهان ایجاب کرد که بنده چند دقیقه از وقت آقایان را بگیرم این چند روزه تلگرافات زیادی از کارـ گران اصفهان رسیده است هم دولت هم نمایندگان اصفهان که وضع بسیار بحرانی پیش آمده است بدی وضع کارخانجات اصفهان سه علت عمده دارد یکی سوء اداره یکی فرسودگی ماشین آلات و عمده تر فروش نرفتن اجناسشان اگر تا امروز حسن تدبیر آقای ذوالفقاری استاندار آنجا نبود محققأ تا امروز سه تا از کارخانهها تعطیل شده بود این بود که بنده استدعا دارم که جناب آقای ذوالفقاری هم موضوع را در هیئت دولت مطرح بفرمایند و توجه فوری باین موضوع بفرمانید و الا هزاران نفر کار گر بیکار میشوند با عائله شان اسباب زحمت برای دولت و متصدیان امور فراهم میشود و همچنین میخواستم خواهش کنم از جناب آقای معاون نخت وزیر که باین موضوع توجه فرمایند در اصفهان متأسفانه قیمت مازوت و مواد نفتی را شرکت ملی نفت گرانتر از شیراز و کاشان میفروشد و این هم یکدلیلی شده است برای کارخانجات و کارخانه برق آنجا عنقریب میخوابد برای اینکه آنجا قیمتش را اضافه بر قیمت کاشان و شیراز تعیین کردهاند در صورتیکه از راه جدید از نا خیلی کرایه اش کمتر است حالا اگر شرکت ملی نفت در فروش داخلی ضرر میکند آن یک امری است جداگانه و مربوط بتمام کشور استدعا میکنم این تبعیض را هم از بین ببرید
رئیس ـ آقای کدیور
کدیورـ موضوع را که بنده عرض آقایان محترم میرسانم و نظر دولت بویژه کارخانجات قند را میخواهم جلب نمایم راجع به آفت چغندر قند است در مشهد این آفت موسوم است بکار ازیا که هر سال ۳ مرتبه تولید مثل مینماید آفت مزبور خیلی
+خطرناک است و بزودی دسترنج یک عده کشاورز را از بین میبرد کمااینکه در این خصوص تلگرافات زیادی از کشاورزان رسیده و نیز در روزنامه یومیه خراسان منتشر گردیده است بنده هم مکرر بشرکت کارخانجات قند برای رفاه حال عامه حتی یک مرتبه بمعیت جناب آقای تربتی مراجعه نمودم از قرار تحقیق سم طرف اعتماد و آزمایش شدهای که قوه مبارزه داشته باشد بقدر کافی موجود نداشتند و قبل از شیوع این آفت در صدد تهیه برنیامده بودند لاعلاج از بازار سیاه تهیه نمودند که آنهم بجهت نداشتن قوه مبارزه کاملا مفید واقع نگردید در نتیجه خسارتی زیادی هم عاید کارخانه جات و هم نصیب کشاورزان شده است چنانچه این آفت بروز نمیکرد و یا صحیحأ مبارزه میشد محصول سال جاری حوزه مشهد در حدود دویست و چهل هزار تن میشد گر چه مأمورین و بازرسان کارخانه آبکوه در حدود یکصد و هشتاد هزار تن پیش بینی نموده بودند مع الوصف میتوان عرض نمود همان ۲۴۰ هزار تن بود ولی افسوس مقدار زیادی از این محصول از بین رفته است اینک کشاورزان از اولیاء امور انتظار رسیدگی به این وضع اسف آور را دارند موضوع دیگری طبق پیمان کارخانجات سه قسط از بهاء چغندر را معادل ۳ هزار ریال برای کمک بچغندر کاران میپردازد تا حال دو قسط هم پرداخت شده چون برای مبارزه با آفت مبلغی متضرر و مخارج نمودهاند و در سال جاری عوائد تریاک هم ندارد انتظار دارند قسط سوم را شرکت مزبور زودتر بپردازند با امتحانی که کشاورزان خراسان دادهاند و بر شرکت ثابت شده است مسلمأ دیناری از این مساعده سوخت نخواهد کرد از آنجائی که حقیقت هیچ وقت از نظر دور نمیشود باید عرض کنم تمام مالکین و کشاورزان همیشه بروح مرحوم اعلیحضرت فقید درود میفرستند و خدمات و زحمات این فرد بزرگ را فراموش نمینمایند از جمله تأسیس کارخانه آبکوه میباشد این کارخانه باعث ترقی املاک مشهد گردیده و سطح زندگانی روستائیان را بالا آورده است این کارخانه در اوایل جنگ جهانی طعمه حریق شده با توجه آقای سلمان اسدی مدیر عامل وقت در سازمان برنامه مرمت گردید
و تا حال مشغول کار است ولی ظرفیت کارخانه گنجایش خوراک محصول را ندارد چنانچه قبلا عرض شد محصولی سال جاری دو برابر خوراک کارخانه بوده معلوم نیست موقع تحویل چه وضعیتی را دارا خواهد بود و همه ساله مقادیر زیادی اضافه از خوراک کارخانه تهیه میشود این کارخانه سالیانه دو حدود از ۱۴ تا ۱۶ میلیون تومان عایدات ویژه برای شرکت کارخانجات قند و سازمان برنامه دارد کشاورزان مشهد برای تحویل چغندر ۶ ماه پشت درب کارخانه سرگردان و حیران میباشند تا نوبت تحویل به آنان برسد در این باب شکایات مفصلی بتمام دستگاههای دولتی از موقع وزارت فوائد عامه الاحال شده که یکدستگاه کارخانه هزار تنی بمشهد داده شود با نهایت تأسف تا حال از طرف اولیاء امور توجهی نشده فقط بنا بامر اعلیحضرت همایونی در سال گذشته تصمیم گرفته شد که کارخانه دیگری در مشهد بلوک چناران بظرفیت سی و پنج هزار تن نصب شود آنهم تکافوی محصول را نمینماید. در مشهد بواسطه سرمای آخر شهریور و اوایل مهر ماه دانههای روغنی و یا پنبه عمل نمیآید و کشاورزان ناچار از کشت چغندر میباشند بهمین جهت در هر سفر که اعلیحضرت همایونی بمشهد تشریف فرما میشوند تقاضای کشاورزان در این مورد تجدید و استدعای مجددی مینمایند کما اینکه در سفر اخیر نظر اعلیحضرت همایونی را در این باره جلب و دستور مؤکدی بسازمان برنامه توسط تیمسار نصیری آجودان مخصوص ابلاغ فرمودند اخیرأکه آقای ابتهاج بمشهد تشریف برده و وضع کشاورزان را از نزدیک مشاهده فرمودهاند وعده دادهاند امیدواریم جامه عمل بپوشد و در مملکت کشاورزی عمل کشاورزی انجام گردد و دسترنج کشاورزان جای واردات از خارج را بگیرد و رفع احتیاج نماید و سزاوار ندانند کشاورزان در هوای سرد زمستان شش ماه پشت درب کارخانه سرگردان باشند در این خصوص بنده خدمت جناب آقای علم رسیدم و استدعا کردم که بسازمان برنامه تلفن بفرمایند تا بلکه اعتباری در اختیار سازمان قند گذارده شود که بتوانند این مساعده و این کمک را بکنند و حتی بخود جناب آقای ذوالفقاری هم مراجعه کردم و ایشان هم فرمودند در هیئت دولت مطرح شده و امید است نتیجهای گرفته شود و حالا هم از حضور آقایان تقاضا میکنم یادداشت بفرمائید اگر مقدور هست این مساعدت را نسبت به چغندر کاران و کشاورزان مشهد بفرمائید مطلب دیگر اینکه جاده از مشهد بسرخس هم بی نهایت خراب است اگر چه آقای وزیر راه وعده ساختن و مرمت قسمت اول را که از مشهد شروع میشود دادهاند و بنده بانتظار وعده میباشم در این خصوص فعلا عرضی نیمکنم بتصدیق خود ایشان راه بنحوی خراب است که خودشان برای باز دید از جاده دولتی با کامیون عبور نفرمودند و از خارج جاده تشریف بردند حال راننده و عبور کامیون را در هوای رطوبی و بارندگی در نظر بگیرند هر نحو قضاوت کنند مورد قبول است اخیرأ قرار بود این جاده بمناقصه داده شود تا بحال اقدامی که مورد توجه عامه قرار بگیرد نشده است استدعا میکنم این راهم یادداشت بفرمائید که اقدام بشود در خاتمه از آقای ذوالفقاری استدعا میکنم نسبت بپرداخت مساعده مشهد اقدام عاجلی بفرمایند با طرح در هیئت وزیران و مذاکره با سازمان برنامه مقدار چغندر را از حالا پیش بینی نمایند مهندسین کارخانه در مشهد دارند و حقیقتأ هم کارخانجات قند خدمات خودش را انجام داده است در بوجه سال ۱۳۳۰ سازمان برنامه یک کارخانه پیش بینی شده و الان هم بودجه حاضر است و موجود است ولی تاکنون اقدامی نشده از هیئت محترم دولت و جناب آقای ذوالفقاری استدعامیکنم در این موضوع توجه خاصی بکنند و اقدام لازمی بکنند موضوع دیگری که میخواستم خدمتتان عرض کنم موضوع آب مصرفی و خوراکی شهر مشهد است جناب آقای علم که تشریف داردند و شاید بعضی آز آقایان دیگر که تشریف بردهاند ملاحظه فرمودهاند که مردم آب نهر خیابان را که کثیف ترین آبهاست نظیر آبهائی که در بعضی از نهرهای تهران هست میخورند هیمن آب کثیف هم اغلب در دسترسشان نیست جناب آقای علم اطلاع کافی در این قسمت دارند استدعا میکنم که این موضوع را در هیئت محترم دولت مطرح بفرمائید و سازمان برنامه نسبت باین موضوع کمکی بکند (وزیر کشور ـ آستانه قرار است بکند) یک شرکتی قرار شد که آستانه بوجود بیاورد این دستور اعلیحضرت همایونی بود ولی متأسفانه تاکنون جامه عمل نپوشیده است (علم ـ گزارشش آمده است) آمده است هنوز عملی نشده است عرض دیگر بنده راجع بمریض خانه شهر است حوزه ایالتی خراسان یک طبیب جراح ندارد اگر یک نفر آپاندیس بگیرد دستگاهی نیست که عمل بکند با بودن آقای دکتر اسدی بخودم اجازه نمیدهم که عرض بکنم و قرار شد که خود آقایان اقدام لازم را بفرمایند بنده فقط من باب یادآوری این قسمت را عرض کردم و منتظر مراحم جنابعالی هستم (احسنت ـ احسنت)
رئیس ـ آقای علامه
علامه وحیدی ـ هزار نکتة باریکتر زمو اینجاست همین جا (خنده نمایندگان) و آن این است که بعرض آقایان نمایندگان محترم میرسانم هر بیانی منطقی است ولی هر بیان منطقی دارای ارزش نیست و راهنمائی حقیقت نمیباشد علمای علم منطق میگویند مواد منطق بر پنج قسم است که آنرا صناعات خمس میگویند برهان، مطابه، جدل، شعر، مغالطه اینها همه مواد منطق است یعنی شخص ناطق یا شخص که میخواهد مستدل باشد و استدلال بکند متوسل بیکی از این مواد میشود اگر چه منطق را بحث با الفاظ نیست ولی چون باید انسان با الفاظ حاکیه معانی را از خارج القاءکند ناچار است این مواد را با الفاظ القاء نماید حالا مقدماتی دارد یک مقدمهای دارم که میخواهم نتیجه علمی گرفته شود این جا مجلس مقدس شورای ملی است و دانشمندان هم حضور دارند بحمدالله امسال هم در مجلس ما پروفسور هست و دکتر هم هست (پروفسور اعلم ـ علامه هم هست)(دکتر عدل ـ یک پرفسور بیشتر نیست) یک پروفسور باشد برای همه کافی است جسارت میکنم میگویم یک داغ دل بس است برای قبیلهای عرض کنم برهان که ماده اول راهنمای حقیقت است حقیقت را نشان میدهد در پشت این تریبون باید برهانی صحبت بشود از برهان نباید خارج شد برهان هم بر دو قسم است پی بردن از علت بمعلول و از معلول به علت مثلا از وجود پادشاه به استقلال مملکت آدم پی میبرد چون علت است و از وجود مملکت مستقل پادشاهی انسان بوجود پادشاه پی میبرد و لله الحمد که کشور ما شاهنشاهی است از پادشاهی گذشته مرحله دوم مرحله خطابه است که صرفأ برای ارشاد است موعظه حسنه است سخنرانها باید آنرا بکار ببندند و باز هم خطابه بدرد این مجلس نمیخورد اینجا میز برهان است و جای خطابه نیست آنرا جسارت میکنم باید آقایان وعاظ بر منابر ایراد کنند و حق هم این است که ایراد میکنند مرحله سوم مرحله جدل است جدل چیست، جدل صرفأ برای غلبه بر طرف است برای اسکات اوست و مجلس جای جدل نیست اینجا مرد جدلی که نداریم (حشمتی ـ فقط مغالطه باقی مانده) شعر مانده که از همه مهمتر شعر است ولی نه آن شعر مصطلح موزون و مقفی بهر حال بنده یادداشت ندارم ولی از حفظ هم میتوانم صحبت کنم بهر حال عرض میکنم حضور آقایان اینجا مجلس جدل نیست هر کس وظیفهای دارد مجلس شورای ملی وظیفه اش وضع قوانین است مجلس شورای ملی وظیفه اش تذکرات به آقایان وزراء محترم مجملس شورای ملی وظیفه اش نظارت در قوه مجریه و در قوه قضائیه است و هیچ تردیدی ندارد که مجلس شورای ملی اختیارات هم نمیتواند بدهد خیلی جسارت است خیلی خلاصه عرض کنم بالاخره چون خاطرات تلخی داریم دیگر ما از ریسمان سفید و سیاه میترسیم بنده وحشت میکنم البته نخواهید هم خواست مرحله دیگر مرحله شعر است اما این شعری که من میگویم آن شعری مقفی و موزون نیست غیر از آن است یعنی مواد تخیلی و وهمی حالا مخواهد بصورت شعر در بیاید و موزون ومقفی باشد
+یا بصورت غیر شعر حالا میخواهید بگوئید زمین شده شش و آسمان گشت هشت زسم ستوران در آن پهن دشت میخواهید بگوئید که یک قشر از زمین بآسماق نافزوده شد در هر صورت هر دوش شعر است گر چه ان من الشعر لحکمه بعضی شعرها هم ارزش دارد زیرا انسان نمیتواند بگوید که شعر بی ارزش است اشعار حکیمه اشعار فلسفی هم دارای ارزش هستند ولی جای آنها اینجا نیست و یکی دیگر هم مغالطه است خوبت مغالطه چیست ؟مغالطه صرفأ برای اضلال است برای گمراهی است برای این است که انسان طرف را بغلط بیندازد و این هم بسیار گناه است این هم در کتاب فلسفه ۱۳ باب دارد و هر یک از ابواب تحت عنوان لفظی است یا معنوی حالا مثل میزیم مغالطه مثلا من میگوم از شیر کره میگیرند یک مرتبه شخص مغالط میگوید شیر درنده راد آدم ازش میترسد چطور کرده میگیرند ؟این مغالط لفظی است مغالطه معنوی چیست؟ این است من میگویم این لیوان از حیث ظرفیت بلور نیست شخص مغالط میگوید چگونه لیوان بلور نیست بله نیست زیرا الماهیه من حیث هی لیست الاهی اینهم میشود بلور نباشد بلی از حیث ظرف بلور نیست از حیث ماهیت بلور است این را بهش میگویند مغالطه معنوی اینجا باید یادداشت کرد بهر حال در این جا یک مغالطاتی هم درایم عرضی و غیر از این سیزده تاست و آنها مغالطاتی است عجیب و غریب و بآنها عرضی میگویند اینها مغالطاتی بوده است از لحاظ نفس و ذات و آن چیست این است که مثلا برای ارعاب طرف میگوید من متکی بشاه هستم من متکی بدین هستم من آخوندم آقا کی است که متکی بشاه نباشد کیست که متکی بدین نباشد؟ جناب آقای علم مخصوصأ چه شاهی آنهم اعلیحضرت محمد رضا شاه پهلوی پسر کی؟ پسر پهلوی کبیر خدا هم که مربوط بهمه است پس این مغالطات لفظیه هم در اینجا نباید گفته بشود آقایان بنده تصمیم نطق قبل از دستور نداشتم و ندارم و فعلا آمدم اینجا چه شد که من هدایت شدم نظر باینکه من موافق مطلق دولت هستم علت هم چیست که موافق مطلق دولت هستم؟ علت این است که پس از اینکه من تشخیص دادم پادشاه آن هم پادشاه بصیر پادشاه دقیق پادشاه رئوف پادشاه مهربان بموجب فرمان او دولتی را تشکیل داده پس من نهایت علاقه را باو دارم سوء تفاهم نشود من نسبت بجناب آقای فروهر نهایت علاقه دارم ایشان مردی هستند وارد جناب آقای فروهر جنابعالی که مرد واردی هستید و البته در علوم قدیمه هم تا حدی وارد هستید و میدانم که بصیر و محیط هستید بتمام کارها هر کس که بگوید وارد نیستید قبول ندارم بنده ارادتمند آن سلفتان هستم و از دوستان خلف آقا هم خواهم بود ولی یک چیزی میخواهم عرض کنم اگر مجلس میخواهد بگوید که کارمند دولت دزد است این مانع نمیشود ولی یک جملهای را بگویم چون علم اجمالی منجز تکلیف است یعنی علم اجمالی تکلیف آور است در برنامه شما مبارزه با فساد هست و باید تصفیه کنید آقا چون علم اجمالی دارید خودتان هم اقرار کردهاید که در دستگاه دولت دزد است (صحیح است) علم اجمالی هم منجز تکلیف است یعنی تکلیف آور است برا جنابعالی و بالاخره جنابعالی باید نهایت دقت را بکنید و شنیدم یک ظریفی میگفت اگر هم یادداشت بفرمائید شایسته است میگفت چون جناب آقای وزیر بسیار مرد اصولی هستند آقایانی که اعتصاب چند ساعته کردهاند چون در حین خدمت بوده است نه معذوریت بوده نه مرخصی دستور دادهاند آن ساعاتی را که در اعتصاب بودهاند جریمه کننده و بنده معتقدم که ایشان هم خودشان آن ساعاتی را که در میان آنها بودهاند خودشان را هم جریمه کنند بنده صریح عرض میکنم نسبت بآن شخصی که انتقاد شد بنده تحقیقاتی کردم گفتند که مرد ناپاکی نیست بنده سؤالاتی کردم نسبت بسید؟ سادات باور کنید نمیدانم ظبط لفظش را ندارم (صارمی ـ حالا این قضاوت را بگذارید برای بعد) قضاوت بنده نیست بنده سؤال از اشخاصی کردهام سادات هست نمی دانم ظبط لفظش را هم ندارم و نمیدانم هر کسی هست ولی میدانم آنکسی را که انتقاد فرمودند حالا در پیرامون او انتقاد هست حالا جناب آقای فروهر جنابعالی که مردی وارد و یک مردی خانواده و حسن تصادف این است که جمعیت ما متشکل از خانوادگان است از خانواده هستند نه هزار فامیل حرف بآنها ندارم یک مردانی در میان هستند که من عرض میکنم مثل جناب آقای علم و جناب آقای گلشائیان مثل جناب آقای انتظام مثل خود جنابعالی که در حقیقت شایسته تقدیر هستید جناب آقای ذوالفقاری که ذوالفقارند و روا نباشد که ذوالفقاری علی در نیام و بزبان سعدی در کام جنابعالی آقای ذوالفقاری دستور بفرمائید که مطالب انتقادی را در رادیو بگویند ـ زنگ رئیس)
رئیس ـ این رویه نطق قبل از دستور نیست و تریبون مجلس جای این حرفها نیست
علامه وحیدی ـ تذکرات مقام ریاست برای من بسیار مفید واقع میشود برای اینکه من که اینجا آمد ـ ام باید افاضه کنند تا استفاضه کنم در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند جناب آقای رئیس هم حقیقت عرض مکنم در ایجا که میآیم عرض میکنم در هر صورت اظهار لطف کردهاند بشخص بنده (خنده نمایندگان) ولی بنده باز عرض میکنم که شخص بنده وظیفهام سخنرانی است اگر اظهار لطف بفرمایند معلم ما هستند در هر صورت جناب آقای وزیر بنده خواستم اظهار تأسف کنم از آن پیش آمد و عرض بکنم چون جنابعالی اهل نظر هستید استدعا دارم همانطوری که در نطقهای خودتان برهانی بیان میفرمائید در این مرتبه مانند همیشه پیروی کنید از برهان و مردم را هدایت کنید و در حقیقت نمایندگان ملت تذکراتی بجنابعالی میدهند و جنابعالی باید پشتیبان باشید که در خارج منعکس است که دولت میخواهد مجلسیان را تضعیف کند (همهمه نمایندگان) اجازه بفرمائید این نمیشود آقایان مجلسی که خلاقیت نسبت بدولت دارد مخلوق چطور میتواند خالق خودش را ضعیف کند؟ نمیشود بنابراین صریح عرض میکنم دولت پشتیبان نمایندگان مجلس است (همهمه نمایندگان)
صارمی ـ دولت که پشتیبان مجلس نمیتواند باشد
علامه وحیدی ـ مجلسیان پشتیبان دولت هستند اینها هم از ما هستند فرقی نمیکند بالاخره مقرراتی ما را آورده است و مقرراتی هم اینها را آورده است مدتی اینها میآیند جای ما و مدتی ما میرویم جای آنها یک وقت بنده میشوم وزیر فرهنگ و یک وزیر فرهنگ و کیل میشود فرقی نمیکند آقایان من صریح عرض میکنم در تحت سرپرستی عالیه اعلیحضرت همایون شاهنشاه ملت و دولت یکی است و دو ئیب ندارد
۴- تقدیم سه فقره سؤال بوسیله آقای عمیدی نوری
رئیس ـ وارد دستور میشوم (عمیدی نوری ـ بنده عرضی دارم) بفرمائید
عمیدی نوری ـ بنده سه سؤال دارم از وزارت دارائی که تقدیم میکنم
رئیس ـ بدهید آقای مهندس جفرودی بفرمائید
مهندس جفرودی ـ مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی و همکاران گرامی استحضار دارند که چند روز پیش حریق مدهشی در رشت اتفاق افتاده و هستی و عده زیادی دستخوش آتش قرار گرفت
۵- سئوال آقای سلطانمراد بختیار راجع بفروش زمینهای اطراف طهران و جواب آقای وزیر کشور
رئیس ـ بفرمائید اگر بخواهید صحبت کنید من بشما وقت میدهم که بیائید و صحبت کنید آقای سلطانمراد بختیار
سلطانمراد بختیارـ بنده سؤالی کردم از جناب آقای علم وزیر محترم کشور راجع به موضوع ارازی موات چند روز قبل از این بنده رفتم کرج وقتیکه من میرفتم دیدم کنار جاده در طول تمام این جاده یک پلاکهائی زدهاند تهرانشهر و ایرانشهر و فلان از آن شهرهای دروغی تاخود کرج وقتی که من برگشتم خیال میکردم که اینها ساختمانهائ دارند آب دارند برق دارند رفتم و این شهرهای قلابی را دیدم جز زمین ریگزار و یک مقداری خط کشی هیچ چیز ندارد (بهادری ـ چند تا چراغ) در بعضی جاها برای اینکه بهتر بتوانند جیب مردم را بکنند چند تا چراغ هم گذاشته بودند و یک نفر از این آقایان که دیدم که از اینها زمین خریده بود شکایت داشت که من در یکی از شهرستانها بودم شنیدم که گفتند ما یک شهری ساختهایم مثل سویس و بهترین شهرهای روی زمین چه کردیم شما بیائید و زمین بخرید (یکی از نمایندگان ـ شهر مونترال) بله مونترال و سونترال و از این چیزها عرض کنم حضور مبارکتان این آقای محترم تمام دارائی خود یعنی چهار هزار تومان را که داشته بود آن چهار هزار تومان را داده است بابت پیش قسط یک مقدار زمین و حالا آمده است و میگویند که آقا من بقیه اش را ندارم بدهم همان مقدار را بمن زمین بدهید آمدهاند و برای او اجرائیه صادر کردهاند و قبول نکردهاند که خود زمین را پس بردارند و تقاضای توقیف بقیه اموال او را کردهاند این است که بنده میخواهم تقاضا بکنم که جنابعالی ترتیبی بفرمائید که این آقایان که میآیند شهر میسازند و اسمش را شهر میگذارند حقیقتأ اینها کلاه بردارند برای اینک میآیند کلاه مردم را برمیدارند و کوچکترین کاری نمیکنند شما ملاحظه بفرمائید همین آقای معنوی که زمینهایش رسیده است بمتری صدو پنجاه و دویست تومان و مبالغ هنگفتی هم مالیات بدهی بجناب آقای وزیری دارائی بدهکار است و هنوز نپرداخته است ؟(وزیر دارائی ـ پرداخته) پرداخته است؟ احمدالله ایشان الساعه مزاحم مردم است نه آب میدهد نه برق میدهد و بانواع و اقسام اذیت میکند حالا شما ببینید این آقائی که قیمت زمینش شده است متری دویست تومان حاضر نیست که آب و برق بمردم بدهد دیگر آن عده کلاهبردار که متأسفانه چون جناب آقای گلشائیان تشریف دارند عرض میکنم با مأمورین ثبت اسناد ساختهاند و این اراضی که اراضی موات بوده است رفتهاند و با مأمورین ثبت تبانی کردهاند اراضی مال غیر را ثبت دادهاند و حالا هم کلاه مردم را بر میدارند و بعد هم مردم بدبختی (چون اعیان و اشرف که نمیروند زمین بخرند) آن کسانی که مالک زمین نیستند و دوهزار یا چهار هزار تومان دارند اینها میخرند کلاه بدبختها را بر میدارند اینها بنظر بنده نه فقط یک
+دزدی کردهاند چهار پنج نوع دزدی رویهم کردهاند و تاکنون هم کسی نرفته است که یقه اینها را بگیرد که شما آقایان چرا این کار را میکنید؟ و این ترتیب کلاه بر داری را باید اداره آگاهی برود و تعقیبشان بکند و یقه آنها را بگیرد چون اگر مردم بدبخت بدانند و دولت اعلام بکند که اینها کلاه بردارند نمیخرند ولی چون اینکارنمیشود مردم میروند پول میدهند و بعد هم هیچ قدرتی نمیتواند از اینها بگیرد و موقع مالیات دادن که شد میگویند که ما رفتهایم و زمینها را آباد کردهایم و به مملکت خدمت کردهایم اینها همان فرشچی و قالیچی و میخچی و سیخچی هستند که برای فروش زمین هر شب اعلان میکند (احسنت)
رئیس ـ آقای وزیر کشور
وزیر کشور (علم) ـ موضوع فروش زمینها خارج شهر تهران که مدتی است عدهای از طریق تبلیغات وسیع و دامنه دار در صدد فروش آن بر آمدهاند همواره مورد توجه دولت و شهرداری بوده و برای اینکه مردم بر جریان واقف شده و بدانند که شهر داری در خارج از حوزه شهر وظیفهای برای تأمین آب و برق و عمران اصلاحات ندارد اعلامیهای از طرف شهرداری صادر گردیده که بی ـ جهت خو را دچار خسران وزحمت نکنند. چنانچه باز هم عدهای باین تذکرات ترتیبت اثر نداده و خود را چشم بسته تسلیم این قبیل اشخاص نمایند دیگر تقصیر متوجه خود آنها است مع الوصف چنانچه نماینده محترم اقدامات شدید تری را ضروری بدانند ممکن است نظر خود را لطفأ پیشنهاد فرمایند
رئیس ـ آقای سلطانمراد بختنای
سلطانمراد بختیار ـ بنده پیشنهاد میکنم این آقایان که ادعامیکنند که این زمینها را داریم اینها را احضار بکنید و از آنان سؤال بفرمائید که شما که این زمینها را میخواهید بفروشید آبش را تهیه کردهاید یا نکردهاید (یکی از نمایندگان ـ اول باید دید از کجا آوردهاند) مال دولت است و با مأمورین ثبت اسناد بند و بست کردهاند و مأمورین ثبت اسناد این زمینها را باینها دادهاند و مردم را بیچاره کردهاند برای اینکه این زمین خوارهای معروف متکی هستند بین مأمورین در هر صورت بنده استدعایم این است که جنابعالی دستور بفرمایند اینها را احضار بفرمایند و از اینها تعهداتی بگیرند که وقتی اختیار فروش داشته باشند که آب آنرا تأمین کرده باشند یا برق کشیده شده باشد خیابانی ساخته شده باشد یا اینکه وقتی بخواهند معامله کنند ده در صدش را بگیرند و نود درصد قیمتش باشد که تعهدات خود را انجام دهند برای اینکه یک کسی نیاید ده میلیون متر زمین بفروشد و بعد هم ول بکند و برود اروپا یا اینکه خیر ول نمیکند و نمیرود و همین جا راه برود این بدبختهائی که خریدهاند ندانند چکار بکنند آن بقیه قیمت وثیقه باشد که اینها را وادار کنند که این کارها را بکنند این کسانی که این زمینها را خریدهاند بخواهند بروند دادگستری و دعوا کنند باید ده سال محاکمه کنند و کسی که چهار هزار تومان دارد امکان ندارد بتواند برود وکیل بگیرد و بر علیه زمین خوارها اقدامی بکند بنده فکر میکنم اگر جنابعالی همانطوری که بنده عرض کردم یک اقدامی بفرمائید و یک تعهدی از اینها بگیرند که این پولی را که میگیرید حق خرج کردن آنرا نداشته باشند تا آن تعهداتی که کردهاند انجام دهند این کار عملی میشد (صحیح است)
۶- سؤال آقای دکتر جهانشاهی راجع به دادستان ساری و جواب آقای وزیر دادگستری
رئیس ـ آقای دکتر جهانشاهی
دکتر جهانشاهی ـ بنده راجع به عدلیه و تشکیلات آن و معایب و نواقصی که هست مطالبی دارم که بعدأ در موقع مقتضی بعرض آقایان محترم خواهم رسانید آنچه امروز اکتفا میکنم به آن این است که مادام که قانونی وجود دارد باید محترمش شمرد و تا زمانی که عمل منع قانون دارد باید از آن خودداری کرد دادستان ساری را که سؤال من مربوط به اوست بنده نمی شناسمش و تا کنون هم او را ندیدم اسمش را هم تا چند روز پیش در روزنامهها خواندم نمیدانستم ولی بقراری که شنیدهام مانع انجام وظیفه او شدهاند (وزیر کشور ـ بشایعات ترتیب اثر ندهید) امیدوارم همان طوری که میفرمائید فقط شایعات باشد و بیش از این نباشد ولی آنچه را که میخواهم عرض کنم این است که قضات اعم از ایستاده و نشسته مصونیت دارند (صحیح است) این مصونیت برای این است که بتوانند انجام وظیفه کنند (بور بور ـ فقط مردم را بدبخت کنند) اجازه بفرمائید این مصونیت را قانون به آنها داده است (صارمی قانون اساسی داده است) قانون اساسی داده است به بنده میگویم اگر قاضی تخلفی کرد باید برسند به تخلفش و شدیدآ مجازاتش بکنند رسیدگی بتخلف قاضی همانطوری که رسیدگی به تخلف یک وزیر تشریفاتی دارد آنهم تشریفاتی دارد (صحیح است) محاکمه یک وزیر باید بیاید به مجلس و کمیسیون دادگستری مجلس نظر بدهد مجلس نظر بدهد و در هیئت عمومی دیوان کشور رسیدگی بشود رسیدگی به تخلف قاضی هم یک تشریفاتی دارد البته خیلی ساده تر است چند روز پیش یک قاضی در مظان تهمت قرار گرفت جرمی به او نسبت داده شد جناب آقای گلشائیان که حقیقأ هیمشه مورد احترام همه آقایان هستند (صحیح است) چون همیشه بقانون احترام کردهاند این قاضی را سلب مصونیت ازش کردهاند معلقش کردهاند و فرستادهاند برا محاکمه بنده نمیدانم که این قاضی مقصر است یا خیر ولی بالاخره کار صحیح همین بوده است و لا غیر من به اتکاء و با استظهار علاقه و توجه خاصی که شخص شخیص شاهنشاه همیشه برعایت و احترام قوانین مبذول میفرمایند و امیدوارم برای سالیان بی پایان این کشور را از اثرات وجودشان برخوردار سازد وهمچنین بمناسبت سمتم میگویم که ما و کلاء و شما دولت مکلفیم که مر قانون را اجرا کنیم و از عملی که منغ قانونی دارد خود داری کنیم تا هم نظریات معظم له را اجرا کرده باشم و هم سرمشق خوبی برای سایر مردم باشیم آقایان ما علاقه داریم که دادگستری خوب داشته باشیم ما علاقه داریم که قانون خوب اجرا بشود اولین متضرر از نقض قانون دولتی است که مانند دولت فعلی بخواهد با حیثیت حکومت بکند اجتماعی که قوانین موضوعه خودش را زیر پا بگذارد در سراشیب قرار خواهد گرفت بنده در اطراف سؤالم بیش از این توضیح ندارم و بقیه عرایضم را موکول به بعد از توضیحات دولت میکنم
رئیس ـ آقای وزیر دادگستری
وزیر دادگستری (گلشائیان) ـ بنده خوشوقتم این سؤال آقای دکتر جهانشاهی مجال داد که بنده در اطراف فرمایشات ایشان اظهاراتی بکنم وقبل از اینکه در اصل موضوع عرض کرده باشم باید بگویم همانطور که نظر آقایان هست شاید بنحو شدیدتری منظور دولت این بوده است که قوانین موجود را اجرا بکند و کوچکترین تخلفی از قانون نکند و اگر وقتی دیده شده است قوانین برای اصلاح جامعه و تشکیلاتی کافی نیست مسلم بدانید که با خود آقایان مشورت خواهد شد و مسلم بداند که بدون کسب نظر مقامات مقرره مملکت هیچ اقدامی از طرف وزیر دادگستری و غیره نخواهد شد (احسنت) از طرفی بمناسبت سمتی که بنده دارم حافظ قانون و مجری قانون هستم و مطمئن باشید که نه تنها خودم مجری قوانین خواهم بود بلکه مطابق اختیاری که خود مجلس شورای ملی بعنوان ریاست بازرسی کل کشور بوزیر دادگستری داده است اگر تخلفی هم از طرف سایر مأمورین دیده شد در اجرای قانون شدیدأ تحت تعقیب قرار خواهند گرفت (احسنت) بنابراین مطمئن باشید مقام قضا که بنده امروز افتخار ریاستش را دارم و یک موقعی خودم افتخار عضویتش را داشتم در نظر من و در نظر تمام مردم کشور محترم بوده و باید محترم باشد اگر خدای نکرده در دستگاه دادگستری ما بی ترتیبی و بی انضباطی باشد مطابق مقررات قانون نسبت بآنها رفتار خواهدشد ولی در عین حال باید مأمورین دادگستری هم بدانند همانطوری که آقا فرمودند آنها مصونیت دارند باید یک رفتاری یک وقت خدای نکرده نکنند که از حدود و شأن قضا خدای نکرده خارج باشد چنانکه که همانطور که آقایان اطلاع دارید یکی از قضات دادگستری بمحض اینکه متهم بیک عمل خلاف ترتیبی شده مطابق مقررات قوانین موجود اقدام شد و معلق شد و بدادگاه برده شد برای تعقیب البته اگر مسلم شد که عمل بدی کرده است باید مجازات بشود و باید بعقیده بنده مجازات بیشتری بشود چون کسی که خودش آشنا بقانون است با کسی که آشنا به قانون نیست فرق دارد وجود دادگستری برا تعقیب سایر مردم است اگر خدای نکرده مأمور دادگستری مرتکب خطائی بشود باید به اشد مجازات مجازات بشود و مادامی که خود بنده افتخار خدمتگذاری دارم سعی خواهم کشد که اول مأمورین دادگستری را کار ی بکنیم که خدای نکرده مرتکب خطا نشوند چون در دادگستری بر خلاف حرفمهائی که در اطرافشان زده میشود مأمورین و فضات بسیار بسیار شریف و پاکدامنی هستند (صحیح است) ضمنأ هم مثل تمام دستگاههای ما در آنجا شاید مأمورین ناسالمی هم داشته باشیم که البته این شکایتی هم که شاید گاهی از اشخاص میشود این شکایت مربوط بهمین عناصر ناسالمی است که بنا حق وارد این دستگاه شدهاند امیدوارم که با کمک آقایان بتوانم نقشهای بکشیم که دادگستری فارغ از تمام این جریانات باشد و بتواند یک دادگستری باشد که بداد مردم برسد و مورد پسند آقایان باشد صحیح است) اما یک تذکری که مربوط بدادستان ساری بود روزی که بنده وارد عمل شدم متوجه شدم که یک سوء تفاهمی شده و بلافاصله آقای دادستان برگشتند بمحل مأموریتشان والان هم مشغول کارشان هستند ولی بنده مأمور فرستادم که رسیدگی کنند و اگر خود دادستان هم یک تخلفی کرده تصدیق میفرمائید با این مقدمهای که بنده عرض کردم باید یک مجازات شدیدتری بشود و اگر تقصیری نکرده است بهش کاری ندارند بخصوصی حالا که مشغول کار هم هست و کار خودشان را میکنند یک نکته دیگری که بنده استفاده میکنم بیاناتی بود که آقای دکتر هدایتی در جلسه گذشته فرمودند و شاید هم مورد سؤال واقع شود بنده خیال میکنم اگر چند کلمهای جواب عرض کنم
+شاید ایشان قانع بشوند که احتیاج به سؤال نباشد ولی اگر اصرار دارند مانعی ندارد جواب داده خواهد شد من تصور میکنم که برای آقای دکتر هدایتی یک سوء تفاهمی رخ داده بجهت اینکه خودشان با این که عضو کمیسیون دادگستری بودند آقا تشریف نداشتند اگر تشریف داشتند شاید متوجه میشدند که آنچه در خارج منعکس میشود با حقیقت وفق نمیدهد آقایان خوب مسبوق هستند که شکایاتی که از دستگاه دادگستری هست یک قسمت مربوط به سوء جریان و یک قسمت مربوط به بطوء جریان است آقایان که اهل فن هستند و وارد جریان قضا هستند متوجه هستند که بنده چه میگویم این از چه ناشی میشود از این جا ناشی میشود که گاهی بعضی از قوانین ما ناقص است از لحاظ اصول محاسبات یا در بعضی نقاط مملکت مردم استعداد فهم این قوانین را ندارند یا توانائی این تشریفات را ندارند طبعأ وقتی که کار آنها طول کشید از جریان شکایت میکنند، این را کی باید اصلاح بکند، باید قوانین موجود را اگر در عمل اشکالاتی دارد باید وزیر مسئول بیاید با مجلس مشورت بکند تا رفع اشکال بشود یک قسمت مربوط سوء جریانات است سوء جریانات هم مربوط میشود بطرز عمل عناصر ناصالح محاکمه اینها هم یک تشریفاتی در قوانین و موجود دارد این قوانین دیده شد در عمل شاید کافی برای آن مقصودی که ما داریم نبوده، برای این که اگر بود شاید این جریانها پیش نمیآمد همین موضوع زمین خواری که میفرمائید بنده در هفت سال قبل که افتخار وزارت دارائی را داشتم یک لایحهای تهیه کردم که عمر دولت کفاف نداد شاید از آن تاریخ تا حالا چندین میلیون متر کلاهبرداری شده است و اگر جلوگیری شده بود نمیشد ولی خوب وقت ی ما میبینیم یک سوء جریاناتی هست در این مقام برآمدیم که باید یک فکری بکنیم که رفع شکایت بشود، آقایان تصدیق میفرمایند تمام منظور آقایان و دولت برای این است که مردم در رفاه و آسایش باشند تمام تشکیلات مملکت برا این منظور است وقتی که ما دیدیم یک تشکیلاتی ناقص است یا کافی برای مقصود نیست باید قوی باشیم تعصب بخرج ندهیم که این قوانین لایتغیر است نه این تشکیلات و این مقررات برای روز و زمانی وضع شده است که ممکن است آن زمان و آن موقعیت در موقع دیگر فرق بکند، بنابراین بنده در این مقام برآمدم که بعد از مطالعهای که میکنم در دفعه اول با آقایانی که اهل فن هستند مشورت بکنم آقایان که اهل فن هستند و وهله اول اعضای کمیسیون دادگستری مجلسین یعنی مجلس شورای ملی و مجلس سنا هستند و ضمنأ آقایانی که در خارج هستند باین مناسبت بنده اقدامی که تا کنون کردهام بدون اینکه لایحهای برده باشم بدون یک تقاضائی کرده باشم فقط مشورتی بود باکمیسیون قوانین دادگستری مجلس شورای ملی و مجلس سنا مشورتهای خود را کردم نظریات آقایان را جلب کردم بآقایانی که در وزارت دادگستری از لحاظ شخصیت و اطلاعات مورد احترام خود من هم هستند با آنها هم مشورت کردهام در نظر دارم برای پیشرفت این منظور که برای جلوگیری از سوء جریان و بطوء جریان باشد یک لایحهای تهیه بکنیم و بعد بمجلس بیاوریم حالا اگر آقای دکتر هدایتی تصور میکنند که بنده نظرم این است که مثل گذشته مرحوم مشیر الدوله که عدلیه را منحل کرد آن نظر را دارم شاید بعضی از آقایان ندانند که مرحوم مشیر الدوله چطور عدلیه را منحل کرد و ستداهل رئیس نظمیه بود، روزی وستداهل آمد اطاق وزیر عدلیه و یک هفت تیر گذاشت روی میز کیسه پول راهم گذاشت قضات عدلیه را هم خواستند که شاید یکی از آنها مرحوم پدر آقای دکتر هدایتی بودند بآنها گفتند که استعفاء بدهند این هم حقوقتان والا .. البته کسی چنین نظری ندارد، مرحوم داور که اختیارات گرفت که تشکیلات عدلیه را بدهد بعلت احتیاج زمان و نبودن عده کافی اختیار گرفت که عدهای را از خارج بیاورد و بعدلیه وارد کند حالا مثل آن روز نیست نه ما احتیاج داریم که از خارج بیاوریم برای این که ما مستخدمینی داریم که از مدرسه بیرون میآیند و وارد خدمت میشوند دیگر احتیاجی ندارد که عدلیه را بهم بزنیم و یک عده اشخاص تازه بیاوریم این نظر بهیچوجه نبود و هیچ احتیاجی نداشتیم و صریحأ عرض میکنم که چنین نظری نبوده است و تنها نظری که بود است برای اصلاح قوانین موجود و با مشورت دو کمیسیون بوده حالا با این نظریاتی که بند عرض میکنم اگر آقا قانع هستند که هیچ و اگر نیستند که بنده مجددأ میآیم و جواب عرض میکنم
دکتر هدایتی ـ طبق ماده ۸۲ بنده عرضی دارم
رئیس ـ شما سؤالتان محفوظ است و در بیانات شما هم تحریفی نشده است. (دکتر هدایتی فقط یک کلمه خواستم عرض کنم) بعد هم از ماده ۶۶ امروز میتوانید استفاده کیند
۵- سؤال آقای سلطانمراد بختیار راجع به نان دولتی تهران و جواب آقای وزیر دارائی
رئیس ـ آقای سلطانمراد بختیار سؤال شما از وزارت دارائی مطرح است بفرمائید.
سلطانمراد بختیار ـ در جلسه گذشته آقای وزیر دارائی فرمودند که بیش از ۳۵۰ هزار نفر استفاده از نان تهران نمیبرند بنده میخواهم عرض کنم که این ۳۵۰ هزار نفر مسلمأ استفاده نمیکنند برای اینکه در یک محلهای مخصوصی دکانهای نانوائی دولتی هست و بعضی از نوانائیها هم روزی نیم خروار گندم بوزارت دارائی با اداره غله بآنها میدهد و مقداری که بآن نانواها میدهند اگر بجنابعالی غیر از این بگویند خلاف گفتهاند تمام را بقیمت نان آزاد میفروشند بنده چهار پنج روز قبل از این برای اینکه مطلبی که اینجا عرض میکنم صد در صد منطقی باشد بچند دکان آزاد پز مراجعه کردم قیمت نان آنها همان قیمتی است که در بازار آزاد میفروشد و هیچگونه تخفیفی ندارد همان دکانهای آزاد پز که روزی نیم خروار آرد از اداره غله و نان میگیرند و نانواهای دولتی اینها یک مقدار گندم از اداره غله و نان میگیرند و نان میکنند البته سه ریال و پنجاه دینار یا چهار ریال قیمت معین شده است یک مقدار گرانتر میفروشد این تردیدی نیست بعد هم یک مقدار معین اشخاص که آنها هم باید قاعدتأ مردم بیکاری باشند برا اینکه اگر یک کسی صبح تا عصر برود دنبال عملگی این نمیتواند دو ساعت و نیم در صف بایستد تا بتواند نان بخرد دلیلش هم اینست که اگر یک قیمت در تمام شهر بود هر دکان نانوائی این قیمت را باو میداد اما چون در یک جای معینی قیمت نان ارزانتر است و مردم هم مسلمأ خیلی احتیاج دارند که نان ارزانتر بخرند اشخاص بدون معطلی نمیتوانند نان بخرند و خود جنابعالی هم اطلاع دارید اما اساس اینکه بنده اینجا عرض کردم نه از لحاظ این است که چرا نان تهران اینطور است بنده عرض میکنم که نان تهران بایستی مثل تمام مملکت باشد و بنده از جنابعالی یک سؤال میکنم چه فرقی دارد یک نفر کارگر یا یک نفر عمله یا یک نفر مأمور دولت در تهران با همان مزد در مشهد (صحیح است) استدعا میکنم بفرمائید اگر باید مردم شهرستانها و ولایات باج بمردم تهران بدهند با کمال صراحت این جا جنالعالی بفرمائید که مردم شهرستانها شما بمردم تهران باید باج بدهند (مهندس جفرودی ـ ایشان هم مخالفند) اگر مخالفند یک وقت تشریف بیاورند اینجا و بگویند که ما از پس فردا اینکار را نمیکنیم یا اگر میکنید برای تمام مردم شهرستانها بکنید (صحیح است) همین تبعیضی که اداره غله برای تهران قائل شده است باعث شده است که در هر سال اقلا صد هزار نفر جمعیت تهران زیاد شود (صحیح است) حق هم دارند برای اینکه در تهران اگر مریض شد معالجه اش میکنند در تهران اگر گرسنه بود میرود گدائی میکند (مهندس دهستانی ـ در تهران گداها را میگیرند) در هر صورت بنده میخواهم عرض کنم که جنابعالی بفرمائید باید تمام مملکت را نان بدهید یا یک قسمت معین را یا این که نان تهران را قطع کنید یا این که رسمأ بفرمائید که دولت بین مردم تهران و مردم ولایات تبعیض قائل است و بایستی کسر قیمت نان تهران را بدهد و همین چند روز که قیمت قند و شکر را کیلوئی دو ریال بالا بردید و بنده هم نمیدانم ه احتیاج بود یا نبود حتمأ شما بهتر میدانید میگویند که هفتاد میلیون تومان این راه بدست میاورید و همان را بابت نان تهران میدهید (احسنت، احسنت)
رئیس ـ آقای وزیردارائی
وزیر دارائی ـ (فروهر) بنده از جناب آقای سلطانمراد بختیار فوق العاده متشکر هستم که موضوع مهمی را در ضمن سؤالی که از بنده فرمودند در اینجا مطرح کردند در جلسه قبل باستحضار و عرض آقایان نمایندگان محترم رساندم این قضیه غله یک مسئله بغرنجی شده است و بعضی از ارقام و جزئیات آن را هم باستحضار آقایان نمایندگان محترم رساندم والان قدری مفصلش صحبت میکنم که مسئله روشن بشود این وضعی که الساعه موجود است یک وضعی است که میتوانم عرض کنم با تمام صراحت که بهیچوجه وضع خوبی نیست خیلی ناگوار است دولت خودش هم متوجه این موضوع هست و در صدد است که راه حلی برا این گرفتاری و اصلاح این اشکالی که موجود هست پیدا کند اولا خواستم برای استحضار آقایان عرض کنم که بعضیها تصور میکنند که تمام امور غله و نان در تحت نظر وزارت دارائی و با مسئولیت وزارت دارائی است و حال اینکه این قسم نیست وقتی بود که این قسم بود اما حالا این قسم نیست، در خیلی از شهرستانها تقریبأ در تمام شهرستانها خرید غله قیمت نان مراقبت از دکاکین نانوائی امر خبازی بطور کلی تحت نظر مأمورین وزارت کشور یعنی استانداران و فرمانداران و بالاخره شهرداری و انجمنهای شهر است تدریجأ در نتیجه پیش آمدهائی که شد اینطور است که برای جلوگیری از تضییع وقت مجلس محترم نمیخواهم تاریخچه اش را عرض کنم الان ما با یک وضع عجیبی مواجه هستیم که در تهران سه نرخ نان وجود دارد یک بام و سه هوا و در نتیجه این وضع عجیب دولت مبالغ گزافی متضرر میشد باید راه حلی برا این کار پیدا کرد حالا بنده با ذکر ارقامی که بعرض میرسانم و اشکالاتی که هست عرض میکنم که این راه حال در دست تهیه است ولی موضوعی است که در ظرف ۲۴ ساعت دولت نمیتواند راجع بآن تصمیم بگیرد ضمنأ راجع بخرید غله صحبت هائی میشود که اقعأ هست بنده از
+موقع استفاده میکنم و اقلام جزئش را هم بعرض آقایان نمایندگان محترم میرسانم یعنی عمل کرد سنه ماضیه ۱۳۳۴ را بعرض میرسانم، مجموع زیانی که در سنه ۱۳۳۴ دولت عهده دار شده است برای کار غله پنجاه و دومیلیون و نهصد و بیست و پنج هزار تومان و کسری که ممکن است آن شیفر جزئی را هم عرض کنم اگر مایل باشید (چند نفرـ خیر) این رقم کلی تشکیل میشود از اقلام جزء که بعرض میرسد هزینههای کار گزینی و اداری و هزینههای اداری و هزینه نگاهداری سیلوها بیست و هشت میلیون و نهصد هزار و کسری تومان (صدر زاده ـ یعنی بیش از نصف) زیان فروش نان تهران از جنس تحویلی به ۳۰۶ دکان دولتی یازده میلیون و هفتصد و چهل و هشت هزار تومان (سعیدی ـ چند دکان) عرض کردم ۳۰۶ دکان زیان فروش نان تهران از جنس تحویلی به ۱۰۰۴ دکان آزاد پز دو میلیون و ششصدو نود هزار تومان زیان جنس بارتش یک میلیون و هفتصد هزار تومان فروش جنس در شهرستانها هفت میلیون نهصد و نود و دو هزار تومان که مجموع این ۵ قلم عرض کردم در حدود ۵۳ میلیون تومان بر بودجه دولت در سال گذشته تحمیل کرده است طبق حسابی که حضور مبارکتان عرض کردهام مجموع زیان غله صرفنظر از کارهای اداری جمعأ ۲۴ میلیون تومان است علت زیان هم بطور کلی برای این است که دولت گندم را خریداری میکند و مخصوصأ در تهران ارزانتر از بهای تمام شده بفروش میرساند و اگر مقرر باشد که از این زیان جلوگیری شود باید گندم را به قیمت تمام شده به نانواها بفروشد (سلطانمراد بختیار ـ مسلمأ) پس این یک خلاصهای بود از حساب و عمل کرد و این را که عرض کردم یک بام و سه هوا است یعنی به بعضی از این دکاکین دولت صد در صد گندم میدهد و به بعضی هم تا حالا روزی ۴۵ من با قیمت کمتر کمک میکند قبل از ماه مبارک رمضان ۳۰ من بود در ماه مبارک از نظر این که کمکی بافراد شده باشد تصمیم گرفته شد که برای دو ماه ماهی ۱۵ من اضافه بشود این طرز عمل است حالا ایرادی که فرمودند این است که این ضرری که دولت متحمل میشود از جاهای دیگر میگیرد میاورد اینجا باهالی شهر تهران میدهد اعتراض ایشان صد در صد وارد است (احسنت) میفرمائید چرا این جور عمل میشود دولت اینکار را دردست اقدام دارد و دارد مطالعه میکند که چه بکند که از این عملی که در نتیجه عملیات چند سال پیش است بیک طریقی نجات پیدا بکند و آن معایب و مفاسد که فرمودند هست خیلی معایب دیگری هم دارد که باید از بین برود من جمله طبق گزارشهائی که رسیده است که نان تهران چون قیمتش از اطراف تهران بانقاط نزدیک تهران ارزانتر است و نان هم اگر خشک شود یکی از علوفهای خوبی است بجای علوفه میایند گاودارها نان ارزان تهران را میخرند و بحیوانات میدهند معایب زیاد است (سلطانمراد بختیار ـ آنوقت در ولایات مردم علوفه میخودند) ما هیچ وقت منکر معایب نشدیم از طرف دیگر جمعیت هم از ده بشهر میآید و این خود یکی از بدترین سیاستهای است باید در ده زندگی ارزانتر باشد نه اینکه در شهر زندگی ارزانتر از ده باشد و و این یک عیب اجتماعی بسیار بزرگی را در بر دارد و دولت الان بین المحظورین است اگر بخواهد از این زیان صرفنظر بکند باید غله را بهمان قیمتی که میخرد مثل معمول مثل هر خریداری بدون اینکه بخواهد نفعی داشته باشد بهمان قیمت تمام شده به نانوا بدهد نتیجه اش این است که نان کیلوئی سه قران و دهشاهی که در ۶ دکان دولتی که تحت کنترل وزارت دارائی است میفروشند و حتی المقدور هم سعی میشود که ترقی نکند مردم این نان سه ریال و نیمی را نخورند ممکن است برای دولت که باید و با یک تصمیمی این عمل را از فردا اجرا کند اما آخر در نظر داشته باشید یک عکس العملی هم پیدا میکند. جناب آقای بختیار دولت میخواهد راهی پیدا بکند که از گرفتاری که آقا صد در صد درست فرمودید و بموقع هم هست نجات پیدا بکند این را هم عرض کنم بدون اینکه توجهی بسؤال جنابعالی باشد یعنی بنده شخصأ متوجه بودم ولی سایر همکاران بنده چون سؤال از بنده شده بود توجه نداشتند اتفاقأ در جلسه اخیر دولت تمام مذاکراتی که بمیان آمد مربوط بموضوع غله بود موضوع نان بود که بنده عرض میکنم مطابق تصمیماتی که گرفته خواهد شد و هنوز مطالعه آن کامل نشده دولت بطور تحقیق این وضع را نمیگذارد ادامه پیدا کند و اقداماتی خواهد کرد که این تبعیض بی مورد و بیجا بین شهرستانها و تهران از بین برود گذشته از اینکه بعقیده دولت باید قسمت اعظم توجه دستگاه عمومی دولتی متوجه شهرستانها باشد (صحیح است) تهران بقدر کفایت وسایل دارد باید توجه بشهرستانها بشود بعقیده بنده الان که بنده در تهران تمام وسایل را دارم از نظر تکلیف وظیفهای که در مقابل اجتماع دارم حقی که در اجتماع دارم با فلان کسی که در فلان قسمت دور افتاده کشور است تفاوتی نباید داشته باشد (صحیح است) پس بنابراین بایستی فکر آنها را هم کرد و این یکی از مسائلی است که خواهد شد جناب آقای بختیار مجال بدهید خواهد شد.
رئیس ـ آقای بختیار
سلطانمراد بختیار ـ خواستم عرض کنم که دولت در ظرف دو ماه سه ماه یک مدتی را معلوم کند که این تبعیض بین تهران و شهرستانها بر داشته شود (نمایندگان شش ماه)
۸- بیانات آقا انتظام نایب نخست وزیر
رئیس ـ آقای انتظام وزیر مشاور
وزیر مشاور و نایب نخست وزیر ـ در این سه روز گذشته یک صحبتهائی در مجلس شد راجع بروابط مجلس با دولت که گمان میکنم اصل آن صحبت برازنده نبود حقوق مجلس حقوق دولت و وظایف هر یک از اینها را قانون اساسی مملکت معین کرده در این صورت یک دولتی هم که مورد اعتماد مجلس واقع شده چطور میتواند یک عملی انجام بدهد نسبت بمجلس که خارج از این حدود باشد؟ بنده استدعا میکنم که این سوء تفاهم هیچ پیش نیاید و کوشش هم بشود (دکتر مشیر فاطمی ـ از آن بخشنامه کذائی درست شده) یک موضوعی هم بود که سه روز پیش در مجلس صحبت شد که بنده حضور نداشتم جناب آقای خلعتبری هم در اول مجلس اشارهای کردند بنده در این قسمت خواستم بدون تعصب یک عرایضی بکنم: البته مطابق قانون اساسی وکیل مصونیت دارد و حق دارد که از پشت این تریبون هر چه میخواهد بگوید اما این حق است آیا اخلاقأ هم این عمل باید انجام بشود، اگر از این حق استفاده بشود مطلقأ، پس هر وکیلی اگر بیاید از اینجا بکائنات بد بگوید کاری نمیشود باو کرد اما اخلاقا بد است این از نظر اخلاقی که بقضاوت آقایان وکلاء واگذارمیشود، برا اینکه اگر این اخلاقا اجرا شود کار به بی انصافی حتی به ناجوانمردی میکشد البته این حق به آقایان داده شده است که وکلاء میتوانند همه نوع انتقاد کنند ولی من یقین دارم هیچ یک از آقایان از اخلاق نمیخواهند دور باشند، این که آقای وزیر دارائی آن روز یک قدری عصبانی شدند برای این بود که یک گرفتاری بزرگی این کشور دارد و آن تهمت است، درست باین مسئله توجه کنید اگر بنا بشود هر کس روی میل و ذوقش باشخاص تهمت بزند وبرای رفع این تهمت وسیله دفاعی ما نداشته باشیم با این اسلحهای که هیچ نوع دفاعی در مقابلش نیست شما میتوانید یک کسی را نابود بکنید آیا این صلاح است؟ اخلاقأ این صلاح نیست امروز شجاعت و شهامت از مأمورین دولت بواسطه تهمت از بین رفته است، اگر کسی بخواهد یک اقدامی بکند اقدام مثبت بکند نمیتواند نگفتن کار آسانی است، کار نکردن کار آسانی است ولی اگر کسی خواست یک عمل مثبتی بکند فوراً ممکن است در مظان تهمت قرار بگیرد آیا او دیگر جزأت خواهد کرد کاری بکند، اگر کسی در مظان تهمت است اسناد و مدارکش را تهیه بکنید رسیدگی بکنید جلوگیری بکنید حتی اگر درباره کسی شایعه زیاد شده است میتوان آنها را کنار گذاشته و محاکمه شان کرد اما صرف تهمت زدن، صرف اشاعه تهمت خیلیها را گرفتار کرده است، جرأت و شهامت را از بین برده است من حضور آقایان عرض میکنم مسلماً بصلاح مملکت نیست موضوع دیگری که صحبت شد موضوع اعتصاب است جناب آقای وزیر دارائی دوست محترم بنده این موضوع را تکذیب کردند ولی اگر بیک صنفی از یک محلی یک نسبتی داده شود که آن دسته هیچ نوع حق دفاع از خودشان نداشته باشند در مقابل یک شخص مصون آیا حق ابراز احساسات ندارند (مهندس جفرودی ـ نه آقا نمیتوانند حق ندارند) (دکتر بینا ـ طومار بازی میشود آقا) (سراج حجازی ـ نمیتوانند) (همهمه نمایندگان) همانطور که دولت مخلوق مجلس است مجلس هم مخلوق مردم است در مملکت آزاد اگر آن خالقتان را میخواهید جلویش را بگیرید بنده صریحأ عرض میکنم این را آزاد نمیدانم
رئیس ـ آقای وزیر مشاور این جا قیاس مع الفارق است بین وزیر و وکیل یک مقرراتی در مجلس هست آنرا رعایت بفرمائید بخارج مربوط نیست و از طرف افراد نباید مثل سابق قشونکشی در خارج بشود (صحیح است)
نایب نخست وزیر ـ آیا این دولت را فرض میفرمائید که میخواهد همچو اقدامی بکند؟ اگر فرض میکنید بنده صراحتأ اجازه از نخست وزیر هم دارم عرض کنم اگر تصور میکنید که این دولت دولتی است که طومار درست میکند اگر تصور میکنید که این دولت آنچنان دولتی است رأی اعتماد خودتان را پس بگیرید
خلعتبری ـ شما هم که عصبانی شدید آقا
نایب نخست وزیر ـ با هوو ودادو بیداد که نمیشود
۹- بیانات آقای دکتر هدایتی در مورد بیانات آقای وزیر دادگستری
رئیس ـ آقای دکترهدایتی
دکتر هدایتی ـ بنده اجازه خواستم برای جواب بفرمایشات جناب آقای گلشائیان که چند دقیقهای از پشت تریبون استفاده بکنم و از روی کمال صمیمیت و اخلاص عرض بکنم که جواب بنده یک کلمه بیشتر نیست نسبت بآقای وزیر دادگستری و آن عبارتست از اظهار تشکر بنده در جلسه گذشته هم عرض کردم نسبت بشخص ایشان همیشه ارادت داشتم و بعد هم میدانستم اینطوری که روزنامهها نوشتهاند شخص جناب آقای عباسقلی گلشائیان مثل همان یکی دو مرتبه که خودشان فرمودند که سابقه دارد ولی سوء سابقه دارد و بهمین دلیل هم جناب آقای وزیر دادگستری ض
+چیزی فرمودند و تکلیف بنده و اشخاصی را که در تردید بسر میبردند روی بعضی از گفتگوها و مندرجات جراید معلوم کردند و بنده صمیمانه از ایشان سپاسگزاری میکنم و خدمتشان قول میدهم که تمام کارهائی که در نظر دارند و بطور خلاصه فرمودند دو چیز است بطؤ جریان و سوء جریان که بنده هم با ایشان هم آواز هستم آنچه که از عهده بنده ناچیز بر میآید در طبق اخلاص میگذارم و بایشان کمک میکنم (بعضی از نمایندگان ـ همه کمک میکنند) اما راجع بسؤال بنده که فرمودند چون خیلی از عرایض بنده در جلسه گذشته گفته شد و شؤالی هم که بنده کردم نظر مبارکتان هست که چند شق داشت راجع بقسمت اول و دومش گمان میکنم که سابقه بانتفاء موضوع است چون آقا تصمیم باخذ اختیارات ندارید بنابراین دیگر سؤالی باقی نمیماند که جواب داشته باشد اما راجع بدو قسمت دیگرش از لحاظ روشن شدن مطلب است خواستند و در مجلس خواستند و خارج هر جا بنده را روشن بفرمایند مانعی ندارد.
۱۰- تقدیم یک فقره طرح قانونی راجع بتجدید نظر در آئین نامه بوسیله آقای دکتر پیر نیا
رئیس ـ آقای دکتر پیر نیا
دکتر پیر نیا ـ یک طرحی است بامضای عدهای آقایان نمایندگان راجع باصلاح یکی از مواد آئین نامه مربوط به سؤالاتی که از طرف آقایان نمایندگان میشود و جوابهای که داده میشود و نتیجه این سؤالات و جریان رسیدگی در کمیسیونها تقدیم مقام ریاست میکنم اگر هم توضیحی لازمست داده شود
رئیس ـ در دورة پیش برای اصلاح آئین نامه داخلی یک کمیسیون از شعب انتخاب شدند که تجدید نظر کنند الان هم اگر بخواهید اصلاحات در آئین نامه بکنید لزوم دارد که یک کمیسیونی تشکیل شود اگر آقایان موافقند اول یک کمیسیون باید تشکیل داد بعد طرح را بآن کمیسیون داد (دکتر پیر نیا ـ در مجلس مطرح شود) من معتقدم بهتر است همیشه طرحها طوری باشد که در اطرافش مطالعات بیشتری بشود هر چند این موضوع کوچکی است و مربوط بآئین نامه داخلی است معهذا اینطور تصور میکنم که قرائت شود اگر آقایان موافق باشند کمیسیون تشکیل شود رأی گرفته شود و کمیسیون تشکیل شود و اگر لازم باشد در کلیه آئین نامه یک تجدید نظری بشود حالا طرح قرائت میشود (بشرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی اینجانبان امضاء کنندگان زیر تقاضا داریم که اصلاح زیر راجع بآئین نامه مجلس شورای ملی را مطرح فرمایند تبصره ماده ۱۶ در صورتیکه پاسخ سؤال نماینده را قانع نکرد نماینده میتواند تقاضا نماید رسیدگی بموضوع سؤال بکمیسیون مربوط مجلس شورای ملی ارجاع شود کمیسیون با حضور وزیر مسئول بموضوع نماینده را وارد دانست مراتب را بمجلس شورای ملی گزارش خواهد داد که نسبت بآن تصمیم مقتضی ایجاد شود غضنفری، دکتر پیر نیا و چند امضای دیگر
۱۱- اجازه انتخاب کمیسیون دوازده نفری برای تجدید نظر در آئین نامه داخلی
رئیس ـ من تصور میکنم با یک فوریت برود بکمیسیون اگر آقایان موافقت دارند یک کمیسیونی تشکیل شود از شعب آقایان اگر موافقند اول رأی بگیریم آقای دکتر شاهکار
دکتر شاهکار ـ در اینکه آئین نامه باید اصلاح شود حرفی نیست مطالب زیادی هست که باید رسیدگی شود ولی من تصور میکنم که این ماده یک خرده از ضمانت اجرائی کار مجلس را کمتر میکند بنابراین مراحل سوال است و استیضاح اگر جواب دولت قانع کننده نبود نماینده میتواند بطور دیگری عمل کند بنده تصور میکنم اجازه بفرمائید این ماده بیشتر در اطرافش صحبت شود
رئیس ـ میتوانیم یک کمیسیونی تشکیل بدهیم و انتخاب کینم و این مطلب هم برود بکمیسیون آقایانی که موافقند یک کمیسیون ۱۲ نفری از شعب برای تجدید نظر در آئین نامه داخلی انتخاب شود قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد
۱۲- بیانات آقای سراج حجازی طبق ماده ۸۲آئین نامه داخلی
رئیس ـ آقای سرج حجازی
سرج حجازی ـ چون وقت محدود است مطالب را از روی یادداشت میخوانم که در حدود فرصت مطالب گفته میشود. با اجازه مقام ریاست و با اظهار تشکر از توجهی که ایشان بشئون مجلس و مجلسیان فرمودند بطور خلاصه توضیحاتی بعرض آقایان نمایندگان محترم میرسانم بیانات بنده را هر کس بنا بطبع و میل خود این چند روزه در جراید و محافل بنحوی تعبیر نمود و بفول یکی از دوستان از آن بهره برداری کرد گر چه اکثرأ صحیح نبود ولی از آن گناه که نفعی رسد بغیر چه باک اما این تعبیر که گفتهاند عریض من مبنی بر مخالف با دولت جناب آقای علاء است جداً تکذیب میکنم این استنتاج که امیدوارم خالی از شائبه باشد صحیح نیست. اینجانب و سایر رفقای محترم عضو فارکسیون سعادت ایران از موافقین دولت آقای علاء میباشم و رآی موافق دادهایم و عموم با جناب آقای علاء و اکثر وزراء کابینه ایشان را مردمانی شریف و پاکدامن میدانیم و بهترین اظهار موافقت وکیل هم همان رأی موافق است که ببرنامة دولت و لوایح دولت میدهد ولی انتقاد از خواص مجلس و نمایندگان است و ما هم کورکورانه اعمال دولتها را بتحسین نخواهیم کرد بد را بد و خوب را خوب خواهیم گفت و از انتقاد و بیان حقیقتی که بنفع ملت و مملکت است کوتاهی نخواهیم کرد و دولت هم نباید از انتقاد وکلا آزرده خاطر شود این تریبون با خون جوانان و آزادی خواهان ساخته شده برای همین منظور ساخته شده و ما هم در بد و نیک آینه دار هستیم رئیس محترم دولت هم در اکثر مواقع فرمودهاند که از انتقاد آزرده خاطر نمیشود و بعقیده من نباید هم بشوند قسمتی از عرایضم که خیلی در آن بحث شده آنستکه گفتم در دستگاه دولت افراد فاسد یافت میشود و تصور نمیکردم که این حقیقت که خود دولت همذعن بآن است آنقدر باعث بحث گردد دولت خود را دستگاه مبارزه بافساد میداند پس باید فسادی باشد تا این معنی تحقق پیدا کند بنده هم همین مطلب را گفتنم پس فساد موجود است چطور است اگر خود دولت بگوید که فساد موجود است خوب و مستحسن است ولی اگر نماینده بگوید زشت و نارساست این قضاوت صحیح نیست پس فساد همانطور که خود دولت گفته و اکثر آقایان هم فرمودند متأسفانه در تمام شئون هست و باید آن را شناخت و با آن مبارزه کرد همانطور که باید با تریاک مبارزه کرد با انحرافات مبارزه کرد با بیکاری و تن پروری خیانت اجنبی پرستی و هزاران فساد دیگر مانند اینها مبارزه کرد. ترغیب و تشویق نیکان نیز نوعی از مبارزه با فساد است که آنچه میان من و آقای وزیر دارائی در باب مأموری رفت همین بود که میخواستم اطلاعاتی که درباره کارمند صحیح ـ العملی دارم باختیار ایشان بگذاریم که مبادا آن مرد صحیح العمل که خود ایشان خوشبختانه در بیاناتشان آنرا تأیید و تصدیق فرمودند مورد خشم ناپاکان قرار گیرد. بیانات مرا تسری بعموم کارمندان وزارت دارائی دادهاند صریحأ عرض میکنم چنین نیست بنده اکثر کارمندان دولت را درستکار و صحیح العمل میدانم (صحیح است) عده بسیار بسیار زیادی از آنانرا میشناسم که با حقوق کم ساخته و هیچگاه از جاده عفاف و پاکی خارج نشدهاند و عرایض من هم برای تأیید همین طبقه بود که بلکه با کوتاه کردن دست بدان وضع کارمندان خوب سرو صورتی بگیرد. گفتم منحرف در دستگاه دولت هست برا این دلیل میخواهند گر چه دلیل دارم ولی نباید دلیل بدهم من بنا بوظیفهای که دارم با نهایت صراحت تذکراتی دادم شما وظیفه مند هستید بروید تحقیق کنید اگر صحیح بود خاطی را طرد کند و اگر درستکارش دانستید بیائید بمجلس گزارش دهید البته اگر خواستیم مطلبی را در مقامات قضائی طرح کنیم یقین است که باید مدارکی ضمیمه شود که آنهم در موقع خواهد شد (اشاره بکیف خود) و در اینجا موجود است بیش از این چون وقت اجازه نمیدهد تصدیع نمیدهم و این مطالب را برای حفظ پرستیژ و عنوان مجلس و نمایندگان محترم عرض کردم و امیدوارم ما نمایندگان ملت و دولت هر یک در حدود وظیفهای که داریم بتوانیم بیاری خداوند متعال منشأ خدمات مهمی برای کشور باشیم.
رئیس ـ آقای وزیر دارائی
وزیر دارائی ـ عرض کنم حضور مبارک آقایان نمایندگان محترم بنده از جناب آقای رئیس ممجلس شورای ملی اجازه میخواهم که بشهادت ایشان استناد کنم شخص آقای رئیس محترم ممجلس و اکثر آقایان محترم که از دوره قبل و شاید ادوار سابق اینجا تشریف دارند خیال میکنم که تصدیق بفرمایند و شهادت بدهند که بنده در تمام اظهاراتم کوچکترین اسائه ادبی را باین ساحت مقدس نکرده و نخواستهام بکنم بنده همیشه نظرم این بوده است که باید احترام مجلس و مجلسیان محفوظ بماند بیانات من هیچ وقت بنا بتصدیق جناب آقای رئیس محترم و اوراق صورت مجلس حاکی از کوچکترین بیان زننده و اهانت نبوده است اگر هست ارائه بفرمایند پریروز هم بنده اینجا اسائه ادبی نکردم اما حقایقی را باستحضار نمایندگان مجلس رسانیدم و آن این بود که باید باب اتهام مسدود شود دولت فعلی یعنی شخص جناب آقای علاء نخست وزیر بکرات در پشت همین تریبون و در مجالس مصاحبه و معارفهای که با ارباب جراید داشتهاند مکرر در مکرر فرمودند که این دولت از انتقاد کوچکترین نگرانی را ندارد و بلکه اصرار میکند و خواهش میکند که انتقاد کنند تذکر بدهند راهنمائی کنند خود بنده هم چندین دفعه در پشت این تریبون از نظر وزارتخانهای که تحت نظر بنده است این مطلب را تذکر دادهام و بعرض رساندهام خوشوقتم از اینکه در هفته قبل که جلسه معارف مطبوعاتی در حضور آقای نخست وزیر بود بنده بیتی خواندم یا ابیاتی خواندم که امروز عینأ مورد استفاده نماینده بسیار بسیار محترم اراک جناب آقای سراج حجازی واقع شد مطالب بنده در هفته قبل در جراید منعکس بود عرض کردم ما مردمانی نیستیم که اگر آئینه نقش ما را چنانکه باید و شاید نشان بدهد ما آینه را بشکنیم خودمان را میشکنیم آن روز این صحبتها در بین نبود روز سه شنبه گذشته بود دو بیت نظامی را خواندم عدهای از آقایان تشریف داشتند در جراید هم منعکس شد جناب آقای مسعودی
+ بودند جناب آقای عمیدی هم تشریف داشتند این صحبتها اصلا نبود هیچ ابدأ نه تهمت بود نه تشنج بود بنده این دو بیت را خواندم
من که چنین عیب شمار توام در بــد نیک آئینــه دار تــوام
آئینه چون نقش تو بنمود راست خدو شکن آئینه شکستن خطاست
آن مال مخزن الا اسرار نظامی است که واقعأ مخزن الااسرار است آن روز که آقای آن استناد کردند درست است که حرف خودم را دلیل علیه من یاله من قرار دادند در هر حال متشکر هستم اما انتقاد با اتهام فرق دارد اساس و اصول مشروطیت بنا بتصدیق همه کس که با قانون اساسی و حقوق و این صحبتها آشنا باشد اصولا مشروطیت برای این درست شده است که مشورت بکنند پنجاه مرقوم است و شاورز هم فی الامر مشورت یعنی چه؟ یعنی یک حرفی را من نمیدانم آقا بمن تذکر میدهد این یعنی مشروطیت این یعنی راهنمائی یعنی گفتهاند یک عدهای از تهران از کسانی که مورد احترام مردم هستند بیایند بنشینند جلسه مشورتی درست کنند راهنمائی کنند تذکر بدهند این فلسفه مشروطیت است جز این نیست ما هم جز این هیچ نمیخواهیم جناب آقای حجازی همین را میخواهید شما راهنمائی بکنید نه شما نمایندگان ملت بلکه هر فردی از افراد بدون این که بخواهم اسم ببرم و خواهش میکنم آقای نمایند محترم هم تأیید کنند حرف بنده را آقایان تراکم امورمان خیلی زیاد است قوشمان میآید که این تذکرات را بدهید یکی از آقایان نمایندگان محترم به بنده مراجعه فرمودند راجع بکاری که مربوط بحوزه انتخابیه شان بود که یا تعدی بود یا مسامحه و مماطله بود در هر حال حقی از اهالی بآنان داده نشده بود دوسه سال پیش به بنده گفتند فی المجلس چندین اشکال داشت اشکالات عظیم اما آن اشکالات مانع از این نبود که حق مردم داده نشود اقدام کردیم و حقشان داده شد. پس این حتی تذکر این یعنی یادآوری یعنی راهنمائی قبول داریم با کمال میل هر چه در این قسمت بفرمائید گفت که تو بیک اشارت از ما بسرد دویدن اما باز این اما را تکرار میکنم و عرض میکنم تذکر، اخطار، سؤال، جواب، استیضاح، انتقاد با اتهام فرق دارد اینجاست که اختلاف نظر است اتهام هیچ یک از این حرفها نیست و اعلامیه حقوق بشر که در اول انقلاب کبیر فرانسه بتصویب رسیده است و آن اصول اساسی اصول اساسی تمام قوانین سیاسی دنیا شده است و در اعلامیه حقوق بشر هم که اخیرأ بتصویب رسیده است بعد جنگ بین المللی
رئیس ـ حالا با الجزیره هم همان معامله را میکنند
وزیر دارائی ـ بنده که قربانی الجزیرهای نیستم فرانسوی هم نیستم و مجلس شورای ملی هم آنرا تصویب کرده است یک مادهای است میگوید باید حق دفاع بهر کس داده در محاکمهای که مطلقاً آزاد و علنی باشد وسائل دفاع باید فراهم کرد حقوق مردم را باید حفظ کرد این اصلی است که در اعلامیه حقوق بشر است از شرع مقدس مبین اسلامی که یکی از بزرگترین اصول اخلاقی است به بشر نصیحت فرموده است حتی اگر شاهد دروغ باشد شاهد مجازات میکند یعنی شارع مقدس جلو اتهام را میگیرد دولت مبارزه با فساد را ذکر کرده است حق دارد باید هم بکند هیچ وقت جناب آقای سراج حجازی دولت فعلی و افراد او مدعی نیستند که تمام دستگاهها هیچگونه عیب و نقصی ندارند بنده در جواب سؤالی که قبلا اینجا عرض کردم گفتم دستگاهها عیب دارد نقص دارد درست دارد نادرست دارد همه چیز دارد ولی همانطوری که خودتان خوشبختانه فرمودید بنده هم تکرار میکنم اکثریت مستخدمین مملکت ایران آقایان بضرب سیلی صورت سرخ میکنند (صحیح است) اما اگر بیک فرد معینی حرف بزنیم نه تنها وزیر هر کس را که بفرمائید باید متأسفانه بگویم مجبوریم دلیل بیاوریم چاره نداریم، فرمودند که من وظیفهای برای آوردن دلیل ندارم البته هر کس وظیفه خودش را بهتر میداند اشارهای هم به پرت فوی خودشان فرمودند که دلیل دارم ای چه خوب بود چه خوب بود که اگر حالا هم باز حضور مبارکشان عرض میکنم هر موقعی از مواقع در این قسمت از طرف تمام همکاران محترم خودم هم در دولت وکالت عرض میکنم هر موقعی هر فردی از افراد مستخدمین این کشور چه آنهائی که تحت نظر بنده کار میکنند چه آنهائی که تحت نظر وزرای دیگر کار میکنند ادله و مدارکی باشد دلائلی بادشد برای رضای خدا برای اصلاح جامعه بیائید و آن مدارک را بدهید. این تقاضا ی دولت است اما اگر مدرکی ندارد نگوئید. آقایان باور کنید این قبیل اتهامات شجاعت و شهامت را میبرد و افرا د کار نمیکنند و کارهای مملکت میخوابد. بنده که الان اینجا خدمتتان ایستادهام صراحتأ خدمتتان میگویم با هیچ یک از افراد وزارت دارائی برادر خواندگی ندارم هر کس تخلف کند بیرونش میاندازم دو سه روز پیش دو نفر از آقایان نمایندگان محترم که تشریف دارند بودند، در دفتر بنده تشریف داشتند معاون اول وزارت دارائی آقای انواری هم آنجا بود جلو خود او صحبت شد. در حضور خودش گفتم که ما همین آقای انواری که سابقة خدمتش زیادتر از همه است و معاون وزارت دارائی است اگر تخلف کرد او را بیرون میاندازم جناب آقای عمیدی گفتم یا نگفتم آقای سرتیپ شیبانی بودند. حالا هم باز اینجا تکرار میکنم بیائید اینجا به بنده بگوئید اطاعت میشود ببازرسی نخست وزیری بدهید اطاعت میشود بدیوان کیفر کارمندان دولت بدهی اطاعت میشود رسیدگی میشود بحکم قانون اساسی بحکم آن اصل کلی که حیثیات و شرافت افراد باید محفوظ باشد مادام که خلافش ثابت نشده است رسیدگی میشود یا قاضی میگوید بی تقصیر است و مبرا یا میگوید مقصر است و مجرم بنده میخواهم عرض کنم که سر مشق باید بیان جناب رئیس محترم بشد چند روز قبل ضمن سؤال یکی از آقایان نمایندگان فرمودند قاتل فرمودند هنوز محکوم نشده است نگو قاتل بگو متهم بقتل. این آقا اصولی است حال این اصول اگر خوش آیند باشد نمی دانم اگر بد آیند باشد نمیدانم صحبت از اعتصاب شد تعجب میکنم یکی از جراید فقط و فقط اعتصاب نوشته بود جراید دیگر چنین حرفی نزده یودند یک مخبر روزنامه رفته است چنین چیزی نوشته است حالا آن شد وحی منزل؟ این شدسند قطعی ثبت اسنادی؟ یکی از آقایان فرمودند طومار، طومار، آقایان شخص بنده با بساط سازی تا بساط طومار سازی یعنی با آن حکومتی که این حرکت لغو را توی این مملکت ایجاد کرد و طومار درست میکرد بنده از مخالفین شدید بودم و شدیدأ هم مبارزه کردم توی حبس هم رفتم بنده نمیآیم طومار بازی راه بیاندازم که بخواهد بلوا کند بخواهد جنجال کند و بخواهد بر خلاف حقیقت افکار را گمراه کند، این عین واقع است که عرض میکنم بنده خارج از وزارت دارائی کار داشتم در حدود ساعت ۱۰ با عدهای از نمایندگان اصل ۴ صندوق مشترک آمریکا کمیسیون داشتم آمدم رفتم توی اطاق بمن مراجعه کردند که جمع شدند روز قبلش چند نفر میخواستند بیایند پیش من نپذیرفتم گفتم چه میگویند گفتند ما عضو شما هستم آمدهایم از شما تشکر کنیم حال میفرمائید کسی آمده از من تشکر کند بیندازم بیرون بنده که نمیتوانم گفتم بروید سر کارتان دلسر نباشید پشت گرمی داشته باشید من باتکای شما میخواهم این کسر بودجه را از بین ببرم بروید سر کار خودتان امروز هم که در رادیو تکذیب کرد جراید شب هم که تکذیب کردند حالا ایشان میفرمایند طومار سازی و دسته بندی و فلان بنده که نمیتوانم اگر کسی خواست در روزنامهای اعلان کند جلویش را بگیرم یا آنروز نامه را جلویش را بگیرم حق ندارم باو بگویم این را چاپ نکنید (حشمتی ـ طومار همین است) ببنده مربوط نیست رئیس ـ بشما نگفتند آقای وزیر دارائی وزیر دارائی ـ گفتند که تحریک وزارت دارائی است ما با آن دستگاه دستگاهی که مملکت را بفنا و نیستی سوق داد نزدیک نبودهایم و هم کاری نزدیک نداشتهایم آنهائی که داشتهاند ممکن است طومار سازی بکنند ولی بنده نمیکنم اینجا هم باز الان عرض میکنم ادله بیاورید ارادتمند قبول میکنم محض رضای خدا بیاورید آقای سرج حجاز شما خودتان تا شش ماه پیش عضو دولت بودید پشت میز استخدام نشسته بودید دلیل دارید بمن بگوئید اگر ضعیف باشد منتظر خدمت میشود اگر دلیل قوی باشد بمحکمه میفرستم کما این که فرستادم کما اینکه منتظر خدمت کردم راجع بآن شخص هم که میفرمائید که مبادا اسیر ناپاکان به شوند من که خودم گفتم مأمور خوبی بود همان ناپاکانی که آقا میگوید مقامات بالاتر برای این مرد پیشنهاد کردند حالا ببینید که حقایق چطور روشن میشود باز هم عرض میکنم در استماع انتقادات، حرفها، تذکرات دولت حاضر است و اگر در حدود قدرت و توانائی نکرد سؤال بفرمائید استیضاح بفرمائید متحمل هم هست رأی عدم اعتماد بدهید ما اصراری نداریم که روی این صندلیها باشیم مادام که اعتماد دارید برای حسن انجام وظیفه مان که وظیفه مان را انجام بکنیم تا آخرین لحظه کار میکنم این عرایضی بود که کردیم و همیشه هم در اختیار نمایندگان محترم برای ادای هر گونه توضیح و سؤالی هستم (احسنت)
رئیس ـ کشور ما دارای تاریخ هفت هزار ساله است که ملل راقیه امروز هم دارای این سابقه نبودند در مملکت ما همیشه عدالت بوده است و امیدوارم بعد از این هم باری همیشه عدالت اجتماعی باشد اما آقای وزیر دارائی ضمن بیاناتشان نکتهای گفتند که وکیل بدیوان کیفر یا به نخست وزیر ی شکایت کند یا مراجعه کنید خواستم بگویم که این ساًن وکیل نیست وکیل باید تذکری بوزیر بدهد وزیر میرود مورد رسیدگی و تحقق قرار میدهد حالا انشاءالله کار در دستور زیاد پیدا میکنیم و باین حواشی کمتر میپردازیم
۱۳ – بیانات آقای مهندس جفرودی و دکتر جهانشاهی طبق ماده ۶۶ آئین نامه
مهندس جفرودی ـ دو کلمه هم از دردهای مردم بشنوید آقایان استحضار دارند که چند روز پیش متأسفانه در شهرستان رشت حریق مدهشی روی داد جناب آقای محسن اکبر همکار عزیز بنده باختصار باطلاع آقایان رساندند. این حریق زندگی
+یک عدهای را از بین برد بعضی از مغازه هائی که طعمه حریق شده بیمه بود و بعضیها نبود آنهائی که بیمه بود عدهای تلگراف کردند که شرکت سهامی بیمه ایران یعنی شعبه اش در رشت کمال مساعدت را کردند برای اینکه آنچه که بیمه بوده است تأمین کند برای آن قسمت که بیمه نبوده است بنده از جناب آقای ذوالفقاری استدعا میکنم که در جلسه هیأت دولت مطرح کنند از جناب آقای نخست وزیر خواهش بکنند که بمؤسسه شیر خورشید سرخ دستور بفرمایند که باین عده کمک بکنند، بحمدلله از مدتی باینطرف حادثه بدی در مملکت اتفاق نیافتاده است که ملازم صرف هزینه از طرف مؤسسه شیر و خورشید سرخ باشد و در اثر این حریق عرض میکنم که عدهای از مردم از هستی ساقط شدهاند باین مردم یک کمک مؤثری از طرف این مؤسسه بشود
(صحیح است).
رئیس - آقای دکتر جهانشاهی
دکتر جهانشاهی ـ بنده در اطراف سؤالی که کرده بودم و جواب مفید و مختصر و تلگرافی که جناب وزیر دادگستری دادند آنطور استنباط میشد که جبران این سوءتفاهم و این موضوع را فراهم آوردند خیلی متشکرم ولی یک مطلبی داشتم که میخواستم عرض کنم و فرصت نبود وآن این است که یکی از آقایان گفتند که قضات اله میکنند و بله میکنند بنده قبول دارم که دادگستری ما معایب و نواقص زیادی دارد چه از حیث تشکیلات و چه از حیث پرسنلی و باید اصلاح بشود ولی باید عرض کنم که در بین این قضات مخصوصاً طبقه جوانشان هستند کسانی که در کمال صداقت نهایت پاکدامنی خدمت میکنند بنده خودم مواردی را از نزدیک شاهد بودم که در احقاق حقوق مردم استقامت کردند (صحیح است) حتی مورد تشویق و تقدیر و تحسین کسی هم واقع نشدند البته وظیفه شان بود شاید باشند کسانی که منحرف باشند یا خاطی باشند اما اصل مصونیت علتی دارد و مقنن برای بعضی مشاغل و برای انجام وظیفه بعضی از مشاغل مصونیت در نظر گرفته است که خدای نکرده یک اشکالتراشیهائی پیش نیاید و برای اینکه این اشخاص بتوانند وظیفه شان را انجام دهند یک مصونیتی را در نظر گرفتهاند اگر این مصونیت رعایت نشود بطور قطع اصل مسئولیت تحقق پیدا نمیکند وقتی بیک سر بازی حفظ و حراست یک منطقهای واگذار میشود دیگر کسی حق ندارد او ا مورد باز خواست قرار دهد یا دستور خلاف بدهد مگر آنچه که مقررات تعیین کرده است بنده عرض کردم که این دادستان را نمیشناسم شاید عضو مفید وظیفه شناس باشد شاید هم آدم خاطی و ناراحتی باشد همان طوری که آقای وزیر داد گستری گفتند هیئتی مأمور رسیدگی اینکار شد رفتند نتیجه گزارش معلوم خواهد شد اما آنچه را که باید توجه داشت این است که تمام دستگاههای انتظامی شهر بانی، وزارت جنگ، فرمانداری نظامی مخصوصاً وزارت کشور با دستگاههای خودش، شهربانی و ژاندارمری با کمال صمیمیت برای رسیدگی بیک هدف مشترک دارند کار میکنند و آن هدف حفظ امنیت ملی و بردن مملکت بسوی ترقی و تعالی است. این امنیتی که ما امروز داریم در نتیچه این است که تمام این دستگاههای تحت نظر شخص شاهنشاه و با یک دیر کتیو صحیح کار میکنند بنده امیدوارم که همیشه این وحدت نظر باشد و در تماسی که دستگاهها با هم دارند اختلاف نظر و تشتت آراء پیدا نشد و راههای مجزائی هر کدام از این دستگاهها برای خودشان انتخاب نکنند، بنده در خاتمه عرض میکنم امیدوارم که آنچه بر ما حکومت میکنند قانون باشد
رئیس ـ آقای وزیر کشور
وزیر کشور بنده عرضی ندارم
۱۴- تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه
رئیس ـ تمنی میکنم طبق رأیی که مجلس دد شعب در اسرع وقت ممکنه تشکیل شود و از هر شعبهای دو نفر برای کمیسیون تجدید نظر در آئین نامه معین شوند بعد این طرح بآنجا فرستاده میشود اگر در موقعی گزارش رسید یا چیزهای دیگر بنظر کمسیسیون رسید اختیار داشته باشد که یک اصلاحاتی بعمل بیاورد و به مجلس تقدیم بکند جلسه آتیة هم روز یک شنبه خواهد بود
(مجلس ۲۵ دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی رضا حکمت