تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/در این جو دل چو دولاب خرابست»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|در این جو دل چو دولاب خرابست|که هر سویی که گردد پیشش آبست}}
 
{{ب|در این جو دل چو دولاب خرابست|که هر سویی که گردد پیشش آبست}}
 
{{ب|وگر تو پشت سوی آب داری|به پیش روت آب اندر شتابست}}
 
{{ب|وگر تو پشت سوی آب داری|به پیش روت آب اندر شتابست}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۴۶

' دیوان شمس (غزلیات) (در این جو دل چو دولاب خرابست)
از مولوی
'


در این جو دل چو دولاب خرابست که هر سویی که گردد پیشش آبست
وگر تو پشت سوی آب داری به پیش روت آب اندر شتابست
چگونه جان برد سایه ز خورشید که جان او به دست آفتابست
اگر سایه کند گردن درازی رخ خورشید آن دم در نقابست
زهی خورشید کاین خورشید پیشش چو سیماب از خطر در اضطرابست
چو سیماب‌ست مه بر کف مفلوج بجز یک شب دگر در انسکابست
به هر سی شب دو شب جمع‌ست و لاغر دگر فرقت کشد فرقت عذابست
اگر چه زار گردد تازه روی‌ست ضحوکی عاشقان را خوی و دابست
زید خندان بمیرد نیز خندان که سوی بخت خندانش ایابست
خمش کن زانک آفات بصیرت همیشه از سال‌ست و جوابست