تفاوت میان نسخه‌های «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۱»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «{{سرصفحه پروژه | عنوان = تصمیم‌های مجلس [[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگ...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۰: خط ۱۰:
  
 
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۱'''
 
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۱'''
 +
 +
جلسه صد وبیست ویکم صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه دوازدهم دلو ۱۳۰۳ مطابق هفتم رجب ۱۳۴۳ مجلس دو ساعت وبیست دقیقه قبل از ظهر برپاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید .صورت مجلس یوم قبل را آقای آقا میرزا جوادخان قرائت نمودند .
 +
 +
 +
 +
رئیس ـ آقای مدبر الملک ( اجازه ) مدیر الملک ـ بنده قبل از دستور عرضی دارم . رئیس ـ آقای آقاسید بعقوب ( اجازه ) آقاسید بعقوب ـ بنده بعد از تصویب صورت مجلس عرض دارم . رئیس ـ آقای هایم ( اجازه ) هایم ـ بنده هم بعد از تصویب صورت مجلس عرض دارم . رئیس ـ شاهزاده شیخ الرئیس ـ ( اجازه ) محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ بنده هم قبل از دستور عرض دارم . رئیس ـ آقای روحی ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
روحی ـ بنده چندی است دو فقره سئوال از وزارت مالیه کرده ام … رئیس ـ راجع به صورت جلسه بفرمائید . روحی ـ در صورت مجلس عر ضی ندارم . رئیس ـ صورت مجلس مخالفی ندارد ؟ ( گفتند خیر ) رئیس ـ آقای مدبر الملک ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
مدبر الملک ـ از بدو افتتا ج مجلس مکرر موضوع زارعین مخصوصاً موضوع زنگ زدگی و سرمای سنه گذشته در اینجا اظهار شد ومخصوصاً آقای آقا میرزایدالله خان چندین مرتبه تذکردادند و از مقام محترم ریاست تقاضا کردند در این موضوع بدولت تذکر داده شود مناسفانه نتیجه حاصل نشد چند روز قبل هم باز آقای آقا میرزایدالله خان تذکر دادند که دعایا بکلی از هستی ساقط شده اند واگر یک مقدار گندم وجو هم برای آذوقه خودشان ذخیره کرده بودند وزارت مالیه باشدید ترین طرزی مشغول است واز بابت بقایا آنها را لز آنها میگیرد وحمل میکند وعلاوه بر این امروز کار بجائی رسیده است که فرش ومس وغیره که آن بدبختها دارند مامورین مالیه میروند واز خانه آنها میکشند واز بابت بقایا ضبط وحراج میکنند در صورتیکه مادر مجلس در خصوص خوی وسلماس وایالات دیگر تخفیف مالیاتی قائل میشویم دلیل ندارد که ما صبر کنیم اهالی ساوجبلاغ که در بیخ گوشمان هستند از شدت فشار بیایند در تلگراف خانه ینکی امام متحصن شوند . بنده تقاضا میکنم بدولت تذکر داده شود که در این موضوع فکری بکنند .
 +
 +
 +
 +
رئیس ـ آقای آقاسید یعقوب ـ ( اجازه ) آقا سید یعقوب ـ بنده خواستم مجلس را تذکر بدهم به یک مسئله . در واقع از آقای امیر اعلم تشکر کنم .پیشنهاد ی که در مجلس راجع بصحیه مملکتی شد از قرار اطلاعی که بنده پیدا کرده ام معلوم میشود دولت نسبت بصحیه یک تصمیم جدیدی اتخاذ نکرده است وهمان هشتصد هزارتومان را نسبت بمعارف وصحیه منظور داشته اند .این مسئله را گمان میکنم همه افراد مملکت فهمیده باشند که یکی از جهات فقر ما فقر افرادی است البته تا در مملکت جمهیت زیاد نشود مکر اینکه حفظ الصحه ما عمومیت پیدا کند این هم نمیشود مگر اینکه بودجه ا ش تصویب شود . بنده خواستم تذکر بدهم که دولت متذکر باشد نسبت بصحیه مملکتی این قدنهای باین کندی هیچ فایده ندارد وما بهیچ جائی نخواهیم رسید خوبست یک توجهی ببودجه صحیه بشود .بعقیده بنده صحیه بر معارف وطرق وشوارع وهمه چیز مقدم است زیرا تا آدم زنده نباشد نمی تواند درس بخواند یا راه برود همینقدر خواستم تذکر بدهم که خوبست نسبت بصحیه یک قدمهای سریعی برداشته شود .
 +
 +
 +
 +
رئیس ـ آقای هایم ( اجازه ) هایم ـ قصد بنده از تصدیع خاطر محترم نمایندگان عظام از اقدامات خلاف قانون وزارت مالیه را بعرض آقایان محترم برسانم وجلب عطو فت نمایندگان عظام را نسبت بیک مشت مردم زحمت کش ومظلوم کرده باشم وخوشوقتم از اینکه آقای مدبر الملک هم مقدمتاً در این خصوص اظهاری فرمودند .اگرچه خاطر محترم نمایندگان عظام از حال تمام اشخاصی که جزئی سروکاری بطور مستقیم یا بطور غیر مستقیم با وزارت مالیه دارند .
 +
 +
 +
 +
مستحضر است واز اقدامات مامورین مالیه وحال رقت آور رعایا و اصناف بیچاره پریشان کاملا واقف وآگاه است ولی چون ابراز اینگونه مطالب را از نقطه نظر ایفاء وظیفه نمایندگی و بشریت میدانم این است که بنده هم جسارتاً بعرض میرسانم تقریباً در عشت ماه قبل شکایات متعددی از صنف نخ تاب یزد که مردمان مفلوک وبیچاره وهمان اشخاصی هستند که برای پارچه های وطنی ( که غالب آقایان باستعمال و ترویج آن اهمیت میدهند ) نخ تهیه میکنند رسید وشکایات آن ها راجع بگرافی مالیات آنها بود وبواسطه فشار وتضییق مامورین مالیه عده آنها رو بتناقص گذاشته که غالباً جلای وطن کرده اند وسیصد تومان که مالیه از آن ها مطالبه میکرد اظهار مینمودند زیاد است بنده شرح حال آن ها را بوزارت جلیله مالیه در ضمن یک عرایضی عرض کردم واستدعا کردم که جلب توجه مامورین خودشان را بوضعیت ضنف نخ تاب یزد بکنند .وزارت مالیه هم وعده فرمودند که این قضیه را تحت مداقه خود قرار دهند وسعی کنند که وضعیت صنف نخ تاب یزد بهتر شود .
 +
 +
 +
 +
ولی متاسفانه بعوض اینکه چاره ای به حال آن ها بکنند بعوض سیصد تومان بموجب بلگرافی که رسید ه است چهار صد وپنجاه تومان اضافی را که از آنها مطالبه میکنند تخفیفی است که بواسطه قلت عده نخ تاب درسنوات قبل به آن ها داده اند حالا چون در صدد تظلم وشکایت بر آمده اند وزارت مالیه آن تخفیف سنوات قبل را هم از آن ها مطالبه میکند و البته با علاقه مفرطی که عموم نمایندگان عظام به از دیاد نفوس وافراد مملکت دارند بنده تصور میکنم که اگر از این قبیل تمدیات جلوگیری نشود مردم ناچار بفرار خواهند شد زیرا نمیتوانند مقاومت کنند واقدامات مامورین مالیه آنها را مجبور میکند که بخارجه بروند . بنابراین اگر آقایان نمایندگان محترم صلاح بدانند در این قسمت ها یک تذکر ی بوزارت مالیه داده شود . عرض دیگر بنده هم راجع بوزارت مالیه است .
 +
 +
ولی مربوط بیک اتفاقی است که در طهران .جلو چشم پارلمان اتفاق افتاده است . جماعت بنی اسرائیل طهران دارای دوباب کاروانسرای موقوفه میباشند که مال الاجاره این دوباب کاروانسرا بمصرف مدرسه جماعت بنی اسرائیل میرسد در صورتیکه دولت بمدارس خارجه که در طهران تاسیس شده است مساعدت میکند نسبت بمدرسه جماعت بنی اسرائیل که از اتباع مطیع وزحمت کش دولت هستند هیچگونه مساعدتی نمشود وعلاوه براینکه مساعدت نمشود در صدد بر آمده اند که باسم نیم عشر اوقاف یکمقدار از مال الاجاره کارونسرا را توقیف کنند با اینکه هنوز نیم عشر اوقاف را مجلس شورای ملی تصویب نفرموده است اگر این حرکت مامورین مالیه را عناد با قانون وتوهیین بمجلس مقدس شورای ملی نمی دانند ما هم که از مطیع ترین اتباع دولت ایران هستیم حاضریم این وجه را تادیه کنیم .
 +
 +
 +
 +
ولی در صورتیکه خلاف قانون باشد وآقایان صلا ح بدانند بوزارت مالبه تذکر داده شود که اخذ این وجه را عجالتاً موقوف بگذارند که لطمه بمدرسه وارد نشود وبا علاقه که آقایان نسبت بتوسمه معارف دارند یقین دارم راضی نخواهند شد تنها مدرسه که جما عت بنی اسرائیل دارند بواسطه فشار مامورین مالیه بسته شود ضمناً این نکته را هم عرض کنم که قصد بنده از این عرایض جمله بوزارت مالیه نیست نقطه قصد بنده دفاع از حقوق یک مشت اشخاص مظلوم و زحمت کش است و اگر بنده قصد حمله بوزارت مالیه داشتم شرح مبسوطی راجع بیانگ ایران و مسائل دیگر بعرض میرساندم . رئیس ـ شاهراده شیخ الرئیس ـ ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
شیخ الرئیس ـ اگر چه بنده باین قبیل مذاکرات قبل از دستور معتقد نیستم بجهت اینکه نه عنوان سئوال است نه عنوان دیگر واهمیت موضوع هم از بین میرود ما اینجا مطالب رامکرر اظهار میکنیم ولی هیچ نتیجه بر آن مترتب نیست واز هئیت دولت هم کسی اینجا نیست که جواب بدهد ولی چون می بینم راهی برای شکایات باز شده . اگر از این اندازه هم قبل از دستور از اظهار این قبیل مسائل مضایقه کنیم شاید مسئول باشیم . یک قسمت اعرایض بنده همان بود که آقای مدبر الملک بطور اختصار فرمودند وبنده دیگر مفصل آن را عر ض نمی کنم .
 +
 +
 +
 +
یک قسمت دیگر آن هم این بود که نماینده محترم بنی اسرائیل شروع کردند عجب تر اینکه یک تلگرافی از مشهد رسیده است که از آستانه مقدسه هم نیم عشر اوقات را مطالبه می کنند علاوه بر اینکه سابقه قانونی هم نداشته خاطر محترم آقایا ن بخوبی مسبوق است که چند روز قبل آقای وزیر مالیه اظهار نمودند که اما کن متبر که و مساجد .مدارس را از تادیه نیم عشر اوقاف معاف کرده ایم وقرار دادی که بین وزارت مالیه واقاف گذارده شده در صورتیکه آ نهم بی ترتیب وخلاف قانون است .با این حال در آن قرار دادهم چنین چیزی نیست که از اما کن متبر که نیم عشر را مطالبه کنند .بنده تلگرافی که رسیده بود خدمت آقای رئیس الوزراه عرض کردم وایشان هم یک تلگرافی کر دند ولی اساساً باید یک فکری کرد . اینکه ما اینجا یک مالیاتی را زیاد یا کم میکنیم فلسفه ا ش چیست اگر دولت هر طور میخواهد مطالبه بکند پس برای چه ما اینجا بودجه تصویب میکنیم ؟
 +
 +
 +
 +
بنده عقیده دارم باید یک فکر اساسی بشود که تکلیف این مسائل معلوم شود والا اینکه متصل این جا گفته شود پانصد تومان در کاشان هفتصد تومان در سبزوار گرفته اند جز اینکه وقت مجلس تلف شود هیچ فایده ندارد واین نکته را هم عرض میکنم که هر چه زودتر باید قانون معبزی ومالیات اضافی به مجلس بیاید که از این حیث ها کاملا راحت شویم ووقت مجلس برای اظهار این مسائل تلف نشود .مردم همه منتظر ودچار زحمت هستند و باین هم قانع نمیشوند که بنده یا دیگری بیائیم اینجا قبیل از دستور یک چیزی بگوئیم و هیچ تر تیب اثری هم بر آن داده نشود .
 +
 +
 +
 +
بعضی از نمایندگان ـ وارد دستور شو یم .رئیس ـ در درجه اول قانون استخدام مستخدمین مجلس جزء دستور است . پیشنهادی از طرف آقای یاسائی رسیده است قرائت میشود ( بشرح ذیل قرائت شد ) نظرباینکه در شور در قا نون استخدام اعضاء اداری مجلس وتصویب آن لا اقل دوماه وقت مجلس را خواهد گرفت وراپووت کمیسیون تجدید نظر در نظام نامه داخلی اصولا مطابق قانون استخدام کشوری تنظیم شد ودر نظر است که در استخدام کشوری اصلاحاتی بعمل آید . بنابر این مقتضی است شور در قانون استخدام اعضاء اداری مجلس بتمویق افتد بهمین ملاحظه بنده ماده واحد ذیل را پیشنهاد می کنم
 +
 +
 +
 +
ماده واحده ـ مجلس شورای ملی بهئت رئیسه اختیار میدهد که قانون استخدام اعضاء اداری مجلس را مطابق راپورت کمیسیون تجدید نظر در نظامنامه داخلی تصویب نموده موقتاً مجری گردد تا بعد از تجدید نظر در قانون استخدام کشوری مجدداً بمجلس شورای ملی پیشنهاد شود رئیس ـ ا گر میل دارید که این قانون بتمویق بیفتد آن امری است علیحده است ولی اگر میخواهید با تصویب عیئت رئیسه باشد گمان نمیکنم قانونیت داشته باشد وغیر از قوانین عدلیه که موقتاً از کمیسیون میگذرد وبمونع امتحان گذارده میشود گمان نمیکنم دیگر صلا ح باشد در سایر قوانین هم اینطور رفتار شود در این صورت گمان نمیکنم بشود رای گرفت .
 +
 +
 +
 +
یاسائی ـ اجازه میفرمائبد بنده توضیح بدهم ؟ رئیس ـ بفرمائید . یاسائی ـ راپرت کمیسیون تجدید نظر در قانون استخدام کشوری گویا در مطبعه در تحت طبع است والبته یک اطلاعات وتجدید نظرهائی در آن قانون خواهد شد این قانون هم اصولا روی آن قانون نوشته شده ما هم ناچاریم دوماه وقت مجلس را در شور اول ودوم صرف تصویب این قانون بکنیم وممکن است چنانچه پس از تصویب قانون استخدام کشوری ناچار شدیم در آن تجدید نظر بکنیم در این قانون هم مجبور شویم پس از تصویب وقتی که بموقع عمل آمد تجدید نظر بکنیم وحالا مانعی ندارد که مجلس رای بدهد یک قانونی را که تصویب کرده بموقع عمل گذاشته شود واین مسئله سابقه هم دارد منتها آقای رئیس میفرمائید تنها عیئت رئیسه مختار نباشد ممکن است رای داده شود که راپرت کمیسیون تجدید نظر در نظامنامه دا خلی راجع بقانون استخدام مستخدمین مجلس موقتاً بموقع عمل گذاشته شود بعد در موقع عمل اگر یک نظریاتی پیدا شد پیشنهاد شود وبعد از اصلاح قانون استخدام کشوری بیاورند به مجلس تا آنها هم اصلاح شود وباین تربیب بعقیده بنده وقت مجلس هم کمتر تلف شده است وآن قانون هم که از مجلس میگذرد صحیح تر خواهد بود .
 +
 +
 +
 +
شیروانی مخبر کمیسیون این قانون در دوره چهارم چندین جلسه در هیئت رئیسه یعنی چندین هیئت رئیسه درش نظر کرده اند ودر دوره پنجم هم در هیئت رئیسه مورد دقت شده است و با امتحا ناتی هم که در قانون استخدام کشوری بعمل آمده است با در نظر گرفتن آن امتحانات این قانون نوشته شده است . بنده معتقد هستم که ما این قانون را قبلا جلو بیندازیم و اگر نظریاتی آقایان دارند در این قانون اظهار بکنند تا بعد از آنکه قانون استخدام کشوری میآید از روی این قانون اصلاح شود .رئیس ـ مذاکرات راجع بکلیات است .آقای آقا سید یعقوب ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
آقا سید یعقوب ـ بنده در ضمن عرایضم اجمالا عر ض میکنم آن قصدی که بنده داشتم یک قسمت آن را آقای یاسا ئی بیان کردند بنده مخالفتی با کلیات این قانون ندارم عنوان مخالفتم از این راه است که این قانون استخدام مستخدمین مجلس مسلماً باید بگذرد وهمه علاقه مند هستیم که یک قانون با قدرت واستقامتی باشد ولی در واقع مادر ابتدا ء باید قانون استخدام مستخدمین مجلس را بگذرانیم که سر مشق باشد برای سایر ادرات حالا بنده عرض میکنم که مبنای این قانون را قرار داده اند بروی یک موادی که در قانون استخدام کشوری هست .مجلس رای داده که غیر از ماده ۶۶ و ۶۷ در کلیه قانون استخدام کشوری تجدید نظر بشود .
 +
 +
 +
 +
یعنی در واقع قانون استخدام کشوری از اول تا آخرش برای تجدید نظر رفت به کمیسیون این قانون استخدام اعضا ء مجلس هم مبنایش آن قانونی است که مجلس تجدید نظر در آن را قائل شده است پس مبنی علیه این قانون که قانون استخدام کشوری باشد در تحت شور وتحت نظری است پس این قانون بنایش بر روی آن مبنی است . لذا خوبست اول آن مبنی را بیاورند بگذراند بعد این قانون را بیاورند وبنده از این نقطه نظر عرض کردم والبته اگر آقای مخبر یا یکنفر از اعضاء کمیسیون یک جواب منطقی بدهند ومن را قانع بکنند بنده هم کاملا موافقم وبنده از نقطه نظر اینکه هنوز مبنی و شالوده را درست محکم نکرده ایم وآمده ایم این قانون را میخواهیم بگذرانیم مخالفم زیرا شاید خدای نخواسته یک فترتی برای مجلس پیدا شد و آ بوقت کارکنان مالیه ویا جاهای دیگر یک تعبیرات وتقسیراتی برای آن قائل میشوند شما میگوئید قانون اساسی نوشته است مجلس تعطیل بردار نیست . این مثل این است که کلاغ افتاد توی چاه پس قوانینی را که میخواهیم بگذرانیم باید محکم باشد که بعدها خدشه و ایرادی در آن نباشد این است که بنده معتقدم آقایان
 +
 +
 +
اعضاء محترم کمیسیون اول آن قانون استخدام کشوری را تمام بکنند بیاورند مجلس ما آن نواقس که در قانون استخدام کشوری است تکمیل بشود . آنوقت این قانون را که برروی آن وضع میشود بیاورند وتصویب کنند وهما نطوری که آقای یاسائی پیشنهاد کردند بنده هم موافق هستم وهیچ اشکالی هم ندارد
 +
 +
 +
 +
مخبر ـ اولا ما این قانون استخدام مجلس را مبنایش را بر روی آن مبنی ـ علیه که آقای سید یعقوب بیان کردند نگذاشتیم و فقط از نقطه نظر متحد الشکل بودن قوانین در مملکت موا دی را در نظر گرفتیم که بعقیده کمیسیون آن مواد با مواد قانون استخدام کشوری اختلافی ندارد و بعلاوه همان موادیکه موجب تجدید نظر در قانون استخدام کشوری بود همانا هم محل توجه و نظر کمیسیون بوده است و آن موادیکه تولید مشکلات در مملکت نموده ما عجالتاً تلافیش را در دل آقایان مستخدمین مجلس در آورده انم یعنی اول سر خودمان را حاضر کردیم برای تراشیدن تا اینکه بتوانتم سر سایر اعضاء ادارات مملکت را بتراشیم و همان عیوباتی را که شما خیال میکنید تولید اشکالاتی برای بودجه مملکت میکند ما تمام آنها را در نظر گرفته ا یم که سایرین نتوانند بر ما ایراد بگیرند واگر شما این قانون استخدام کشوری را که درش تجدید نظر شده است واطلاع هم دارید که چه قسم در آن تجدید نظر شده در نظر بگیرید می بینید که این قانون در حقیقت یک زمینه است برای آن و اگر این قانون را باین تربیب بگذرانید آنوقت میتوانید آن تجدید نظرهائی را که کمیسیون تجدید نظر در قانون استخدام کشوری نموده است آنها را زودتر بگذرانید .
 +
 +
 +
 +
بعلا وه شود اول برای خواندن مواد وملاحظه ار تباطات مواد با یکد یگر است و البته اگر آقایان نظریاتی دارند چنانچه آقای یاسائی فرمودند در قانون استخدام بعضی نظریات داریم ممکن است آ ن نظر یاتشانرا در اینجا بفرمایند زیرا اینجا زودتر میشود قبول کرد و وقتی آن نظریات در اینجا تامین شد البته در قانون استخدام کشوری که در درجه دوم است خیلی زودتر میشود اجرا کرد .
 +
 +
 +
 +
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است . رئیس ـ مذاکرات کافی است ؟ ( گفتند بلی ) رئیس ـ رای میگیریم برای شور در مواد : آقایان موافقین قیام فرمایند ( اغلب قیام نمودند ) رئیس ـ تصویب شد . ماده اول ( بمضمون ذیل خوانده شد )
 +
 +
 +
 +
ماده ۱ ـ خدمت رسمی اداری در مجلس شورای ملی عبارت است از داشتن شغل ثابتی که بر حسب شرایط این قانون و بموجب حکم رسمی داده میشود . رئیس ـ آقای حائریزاده ( اجازه ) حائری زاده ـ این ماده باماده بعد منافات کلی دارد وبنده نمی دانم تکلیف مستخدمین اگر این ماده با ماده بعد تطبیق شود چیست ؟
 +
 +
 +
 +
در ماده اول نوشته شده است ( خدمت رسمی اداری در مجلس شورای عبارت از داشتن شغل ثابتی ) در صورتیکه مستخدمین جزء هم دارای شغل ثابت هستند واین شرطی را هم که اینجا ذکر کرده است که باید دارای حکم رسمی باشند این هم معلوم است که آن حاجب را هم از طرف اداره مباشرت حکمی با ومیدهند و میگویند تو حاجب هستی یا همینطور بیک شخص دیگری می گویند شما سرایدار هستید یا فراشباشی هستید .ماده بعد هم که طبقه بندی کرده است شش طبقه را معین کرده و باقی را بلا بکلیف گذارده است وبنده معتقدم که یا باید ماده اول اصلاح شود ونوشته شود که اصلا این نظامنامه یا این قانون مال مستخدمین دفتری مجلس است یا اگر چنانچه ما این ماده را باین شکل قبول می کنیم در ماده بعد که درجه بندی شده است باید تکلیف مستخدمین جزء و را هم معین کند .
 +
 +
 +
 +
مخبر ـ ماده پنجاه ودو این قانون را اگر ملاحظه بفرمایند رفع این اشکال شان خواهد شد .رئیس ـ آقای سرکشیک زاده ( اجازه ) سر کشیک زاده ـ بطوریکه آقای مخبر اظهار کردند رئیس ـ تامل بفرمائبد . آقای دست غیب . دست غیب ـ بنده موافقم رئیس – آقای یاسائی ( اجازه ) یاسائی ـ بنده باطرز درجه بندی که دراین ماده شده است ……یکنفر از نمایندگان ـ ماده اول است . یاسائی ـ خیال کردم ماده دوم است دراین ماده عرضی ندارم جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است . رئیس ـ مخالفی ندارد بعضی از نمایندگان ـ خیر رئیس ـ ماده دوم ( بمصمون ذیل قرائت گردید )
 +
 +
 +
 +
ماده دوم ـ مراتب شغل اداری در مجلس شورای ملی بشش رتبه بتقصیل ذیل منقسم میشود :
 +
 +
۱ - ماموردوم ۲ – مامور اول ۳ – منشی دوم – تندنویس دوم ۴ – منشی اول – تند نویس اول – نایب مدیر ۵ – مدیر شعبه ۶ – مسیر دایره ورئیس کابینه که بچهار طبقه منقسم میشوند
 +
 +
 +
 +
تبصره ۱ – تطبیق رتبه های ششگانه فوق با رتبه های قانون اسنخدام کشوری بشرح ذیل است مدیری دایره وریاست کابینه طبقه اول ودوم – معاونت اداره مدیری دایره طبقه سوم وچهارم – مدیری دایره مدیری شعبه - مدیری شعبه منشی اول وتندنویس اول ونایب مدیر-منشی اول منشی دوم وتندنویس دوم - منشی دوم مامور اول – منشی سوم ماموردوم – ثبات
 +
 +
تبصره دوم - اگر اعضاء اداری مجلس بدوایر کشوری تبدیل شوند ودارای رتبه ششم بوده باشند مدت خدمت مازادرتبه آنها منظور خواهد شد . رئیس ـ آقای حائری زاد ه ( اجازه )
 +
 +
حائری زاده ـ اگر یک نظامنامه ضمیمه این قانون بما داده بودند که تطبیق این رتبه هائیکه امروز در مجلس هست بااین شش رتبه که اینجا ذکر شده است معین کرده بود آن یک مبعثی بود ولی من ببودجه که نگاه میکنم می بینم در سه جا منشی دویم معین کرده وحقوق هیچکدام هم با بکدیگر متناسب نیست وهر منشی یکطور حقوق گرفته در صوربیکه همه منشی دویم بوده اند و همین طور در رتبه مدیری چند جا در ستون بودجه اسم مدیر نوشته شده و خیلی هم تفاوت در حقوق این مدیر ها هست و همچنین محاسب ومعاون اداره واساساًبعضی مامورین دیگر هستند که هیچ اسمشان این جا معلوم نیست مثل مامور لوایح وضبط که معلوم نیست این ها جزو چه طبقه محسوب میشوند ؟ یا مامور تفتیش جزو کدام طبقه است ؟ واگر یک نظامنامه بود که ما میتوانستیم تطبیق کنیم رتبه های مستخدمین فعلی را با این رتبه هائی که اینجا ذکر شده ممکن بود این قانون را قبول کنیم والا از نقطه نظر رتبه شما بیشتر از بیست رتبه دارید وفقط در اینجا شش رتبه را معین کرده اید ورتبه ششم راه هم چهار طبقه کرده اید ومعلوم نیست که این قانون مسنخدمین فعلی نوشته میشود یا برای مسنخدمین که در آتیه مجلس مطابق این قانون آنها را استخدام میکند ؟اگر برای مستخدمین فعلی است ما که هیچ تناسبی با هم ندارد .
 +
 +
 +
 +
رئیس ـ آقای یاسائی هم مخالفند . یاسائی ـ بلی . رئیس ـ آقای سرکشیک زاده ـ ( اجازه ) سرکشیک زاده ـ آقای حائری زاده اظهار فرمودند که در بودجه منشی ها را مختلف نوشته اند البته این ترتیب برای این بوده است که مستخدمین مجلس تاکنون استخدام نداشته اند والبته باید موافقت کرد که زودتر این قانون تصویب شود . وپس از آن که تصویب شد آنوقت یکی از موادش ترتیب استخدام وترتیب طبقه بندی است و البته خود هیئت رئیسه رتبه هر کسی را معین خواهد کرد . رئیس ـ آقای یاسائی ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
یاسائی ـ مخالفت بنده راجع باین اصطلاحاتی است که در این ماده قید شده است ود ر قانون استخدام کشوری هم هست : یک رتبه هست که مارتبه ها ودرجه ها را از بالا میگیریم ومیآئیم پائین و آنوقت اول ودوم وسوم گفته میشود ود رتلفظ هم کمتر اشتباه میشود ولی یکمرتبه هم هست که از پائین شروع میکنیم وبطور تصاعد حرکت میکنیم ویک اصطلاحاتی هم میگوئیم که آ ن وقت باید طور دیگر تلفظ شود . اینجا اول میگوئیم مامور دوم . دوم میگوئیم مامور اول واین درجه بندی وطبقه بندی بعقیده بنده یاتقلید صرف است یا نمیدانم چیست ؟
 +
 +
 +
 +
در ایران طبقه بندی که میشود وقتی فرضاً نه طبقه است در ایران این طور معمول است که آن طبقه نهم مرتبه عالی است و حالا این جا این طور درجه بندی کرده اند که از درجه نهم میایند پائین وآن وقت میگویند منشی اول منشی دوم منشی سوم مثلا منشی سوم پائین تر است از منشی اول در صورتیکه بعقیده بنده هیچ لازم نبود .
 +
 +
 +
 +
این طور درجه بندی کنند وبهتر این بود که میگفتند منشی اول کسی است که درجه ثباتی دارد منشی دوم کسی است که یکدرجه از او بالاتر است این اصطلاحات مال اروپا است که هر چیزی که ابتدا گفته میشود آن نمره اول است واین لغت نمره اول تاز ه معمول شده است مثلا وقتی میگوئیم فلان چای نمره اول است یعنی عالیتر است ولی ایرانی ها باین اصطلاحات آشنا نبوده اند وحالا ما میخواهیم بوسیله این قوانین آنها را آشنا کنیم و بگوئیم که مامور اول کسی است که بالاتر از مامور دوم است
 +
 +
 +
در صورتیکه اول دوم که گفته میشودباید از روی همان درجه عددی وحسابی باشد . دیگر انی که اینجا نوشته شده است : ( ششم مدیر دائره ورئیس کابینه که بچهار طبقه منقسم میشوند ) بنده فلسفه این که مامورین رتبه ششم را آمده اند بچهار طبقه تقسیم کرده اند ولی از حیث حقوق همه را مساوی قرار داده اند نمیدانم چیست ؟ وهمچنین در اینجا نوشته شده ( تبصره اول تطبیق رتبه های ششگانه فوق با رتبه های قانون استخدام کشوری بشرح ذیل است : مدیری دائره وریاست کا بینه طبقه اول ودوم مساوی است با معاونت اداره ) بنده فلسفه اینکه درجه مدیری طبقه اول ودوم را تطبیق کرده است با رتبه معاونت اداره که در قانون استخدام کشوری است نمیدانم چیست ؟ زیرا بر فرض این که از حیث حقوق هم با هم تفاوتی داشته باشند
 +
 +
 +
 +
ولی اینکه مامورین را در دو طبقه بکنند وآنوقت آنها را مرتبه با یکد یگر بنمایند نمی دانم چه و فلسفه داشته است وهیچ ضرری نداشت که خمان نه رتبه که در قانون استخددام کشوری است هما نها را هم اینجا معین میکردیم . بعلاوه مجلس هم باید یک مدیر کل ثابتی از طرف خودش معین کند که در غیبت مجلس او مسئو لیت اوضاع اداری داخلی مجلس را داشته باشد در اینصورت اینطور که در راپرت کمیسیون مقرر شده و مقام و درجه فوق درجه معاونت اداری قائل نشده بعقیده بنده درست نیست زیرا اگر آمد یک فا صله هائی بین دوره های مجلس واقع شد باید یک مدیر کل ثابتی از طرف مجلس معین شده باشد که در غیبت مجلس او مسئولیت اداری را عهده دار باشد و اینطوریکه اینجا نوشته شده است بنده فلسفه ا ش را نفهمیدم و خوبست آقای مخبر توضیح بدهند .شاید بنده هم قانع بشوم .دیگر اینکه در تبصره دوم عبارتی است که بنده چیزی از آن نفهمیدم می نویسد :
 +
 +
 +
 +
اگر اعضاء اداری مجلس بد واثر کشوری تبدیل شوند ودارای رتبه ششم بوده باشند مدت خدمت مازاد رتبه آنها منظور خواهد شد ) واین عبارت را بنده وا فی برای آن مقصود نمی دانم و مقصود از این چند کلمه که اینجا اضافه کرده ام نمیدانم چیست ؟ اگر مقصود این است که وقتی تبدیل شدند ورفتند با دارات دولتی مقصود انطیافات اول ودوم است ؟ در هر صورت بنده که چیزی نمی فهم خوبست آقای مخبر توضیح بدهند تا بنده هم بفهم
 +
 +
 +
 +
مخبر - بنده تصور میکنم چون این قانون یک قانون پنجاه شصت ماده بوده است از این جهت نه آقای حائری زاده ونه آقای یاسائی هیچکدام فرصت نکرده اند کاملا مطالعه بفرمایند واینطور قوانین هم تمام موادش مربوط بهم است و همانطور که می فرمایند اگر ماده دو را روی یک کاغذی می نوشتند ومواد دیگرش را روی یک کاغذ دیگر بنده که خودم نوشته بودم نمی فهمیده وعلتش این است که این مواد تمام بهم مربوط است وممکن است ماده بعد مفسر ماده جلوئی باشد این است که بنده استدعا می کنم اجازه بفرمایند در شور اول این مواد خوانده شود وفلسفه دو شور هم گویا این باشد که در شور اول مواد خوانده شود تا ارتباطاتش معلوم شود و آن وقت آقایان نظریاتشان را در شور دوم اظهار بفرمایند ولی برای اینکه دو مرتبه این ایرادات تکرار نشود بنده توضیحاتی را که خواستند عرض میکنم :
 +
 +
 +
 +
اما اینکه آقای حائری زاده فرمودند که خوب بود قبلا نظامنامه هم تدوین میکردیم و می آوردیم بمجلس که ایشان ملا حظه بفرمایند بنده گمان میکنم این ترتیب سابقه نداشته .زیرا اول قانون را مینویسند بعد نظامنامه اجرایش را تهیه می کنند بعلاوه آن بودجه را که آقا ملا حظه میفرمایند قبل از این قانون نوشته شده وما این قانون را بعد از آن بودجه به مجلس آورده ایم واز همین نقطه نظر این قانون را ما آورده ایم که آنطور بودجه نوشته شود یعنی منشی اول حقوق منشی دوم بگیرد و همینطور سایر مراتب والبته بعد هم نظامنامه در روی این قانون نوشته خواهد شد ودر اثر این قانون بودجه هم تغییر میکند واگر دیدند در بودجه سال آتیه همینطور منظور شده وبا قانون تطبیق نمی شود آنوقت این ایرادشان وارد است وبرای نظامنامه هم موادی پیش بینی شده است بعد ملاحظه خواهند فرمود ورفع این اشکالشان هم خواهد شد .
 +
 +
 +
 +
اما ایرادات آقای یاسائی گویا خودشان در کمیسیون تجدید در قانون استخدام کشوری تشریف داشته اند . یاسائی ـ خیر نبوده ام . مخبر ـ واگر نبوده اند در ادارات بوده اند و میدانند که یکلغتها واسم هائی برای مشاغل هست مثلا وزارت خارجه قنسول دارد .نایب قنسول دارد مستشار دارد واینها هیچکدام در قانون استخدام کشوری پیش بینی نشده یعنی نمیشده است پیش بینی بکنند بلکه باید آن نظامنامه های اداری آن مشاغل را با رتبه هائی که در قانون استخدام تعیین شده است تطبیق بکنند .
 +
 +
 +
 +
مثلا در مجلس مامور اول ودوم داشته مامور ضبط داشته ماموریتی دارد که در کمیسیونها می آیند خبر ها را میدهند بمنشی های کمیسیونها ورسید میگیرند . اینها را نمتوان یک طبقه واسم خاصی برایشان معیین کرد .مثلا مامور بلیط را چه مینویسند ؟ واگر ما میخواستیم تمام مشاغلی که در مجلس هست آنها را در قانون استخدام ذکر کنیم آنوقت باید بنویسیم مثلا منشی دوم ثبات بلیط بده .
 +
 +
بلیط پاره کن واینها را بیاوریم جز و رتب قانون قرار بدهیم ودو کتاب بزرگ برای رتبه ها بنویسیم ولی ما اینجا شش رتبه معیین دکرده ایم که بعد بموجب یکماده اب این قانون که بعد ملاحظه میفرمائید مشاغلی که در مجلس هست آنها را تطبیق بکنند با این رتبه ها و اینها یک اشکالاتی است که تمام وزارتخا نه ها هم دچار این مشکلات هستند وگمان میکنم رفع این مشکلات نمیشود مگر بوسیله نظامنامه داخلی آن اداره والبته اگر مواد بعد را مورد نظر بفرمائید رفع این اشکال میشود .یاسائی ـ بنده این اعتراض را نکردم .
 +
 +
 +
 +
مخبر ـ آقای حا ئری زاده فرمودند و اما در موضوع رتبه ششم که آ قای یاسائی اعتراض کردند بنده در اینجا اگر مورد اخطار آ قای تدین واقع نشوم عرض میکنم که بنده خودن هم طرفدار عقیده اقای یاسائی هستم والبته دلیل ندارد مستخدمین مجلس مثل سایر مستخدمین وزارتخانه ها دارای ۹ رتبه باشند ودر کمیسیون هم خیلی مذاکره شد ولی بودجه مجلس اینقدر توسعه وبسط نداشت وگفتند مجلس بیشتر از شش رتبه کار ندارد وبا این حال مخالف وموافق داشت ولی دز کمیسیون با کثریت همین شش رتبه تصویب شد وبنده هم مجبورم از نظریه کمیسیون دفاع کنم با اینکه عقیده خودم این نیست واما اینکه فرمودند چرا رتبه ششم بچهار طبقه تقسبم شد ه این برای همین نقطه نظر آقای یاسائی است
 +
 +
 +
 +
و برای اینکه جمع بین نظریه اشخاصی که موافق بانه رتبه هستند و آ تهائی که موا فق شش رتبه هستند شده باشد از اینجهت همچومقررشد که برای آن کسی که در رتبه ششم چندین سال خدمت میکند و همیشه در همان رتبه باقی میماند برای تمام دوره خدمتش شصت تومان اضافه حقوق منظور شده آنهم در بین فواصلی که در قانون ملا حظه خواهید فرمود
 +
 +
 +
 +
بااین ترتیب که در هر چند سال یک مرتبه بیست تومان اضافه حقوق برایش منظور شود البته مطابق اشلی که معین میشود اگر پائین وبالا برود تغییر خواهد کرد ولی با ترتیب اشل کسیکه در رتبه ششم است بیش از شصت توماتن اضافه حقوق نخواهد داشت اما راجع بتبصره ممکن است آقای یاسائی پیشنهادی بفرمایند ارجاع به کمیسیون می شود البته در آنجا باز مذاکره می شود .اما راجع بتبصره دوم هم که فرمودند مقصود این است که اگر کسی رسید برتبه ششم ومدتی هم مثلا هشت یا نه سال در اتیه رتبه خدمت کرد آنوفت خواست یکی از وزار تخانه ها منتقل شود آنوقت در مجلس که باو ارتقاء رتبه داده شده است آن مدت در وزارتخانه باید منظور شود وما عبارتی وساتر از این برای اداء مقصود پیدا نکردیم مقصد کمیسیون همین بود که عرض کردم حالا اگر آقای یاسائی عبارت بهتری در نظر دارند ممکن است پیشنهاد بفرمایند .
 +
 +
 +
 +
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است رئیس ـ ماده سوم قرائت میشود ( بشرح ذیل قرائت شد ) ماده سوم ـ مدت خدمت در هر یک از طبقات مرتبه ششم و نیز مرتبه پنجم سه سال ودر سایر مراتب دو سال شمسی است رئیس ـ آقای آق سیدیعقوب ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
آقا سید یعقوب - چون آقای شیروانی مخبر محترم فرمودند در این قانون هر چه نظریه داریم حالا میتوانیم اظهار و صحبت کنیم در قانون استخدام کشوری که در دوره چهارم گذشت بنده همین نظر یه را نداشتم وحالا هم عر ض میکنم این رتبی را که معین کرده اند در هر دو سال بدو سال بالا برود لحاظ اصلاح بودجه مملکت خوب نیست زبرا ده سال نخواهد گذا شت که ما باید یک مواجب های زیادی بیک عده از اشخاصی بدهیم تا جائی که بالاخره مجبور خواهیم شددر ظرف چند مدیر کل داشته باشیم .چنانچه ملاحظه میفرمائید حالا در وزارت مالیه چند تا مدیر کل داریم واین فقط بواسطه نقصانی است که در قانون استخدام است که وقتی که میخواستند درجه بندی کنند حساب کرده اند ودیده اند یک کسیکه هر دو سال بدوسال باید ترقی کند حالا درجه اش باید مدیر کل باشد واز این جهت آن وزارت خانه هفده هفده هجده مدیر کل پیدا کرده وهمینطور در وزارت خارجه ریرا در وزارت خارجه نسبتاً از وزارت خانه های دیگر هم قد یمی تر است .
 +
 +
 +
چون آقای شیروانی فرمودند اگر نظری آقایان دازند در اینموقع اظهار کنند : قانون استخدام کشوری هم از روی این قانون درست شود لذا بنده ترقی در جات را دو سا ل وسه سال کن میدانم این نظریه بنده فقط از نقطه نظر بودجه مملکت است اول خوبست ما بودجه خودمان را در نظر بگیریم آنوقت درجه بند یها را اینطور قرار بدهیم . با این تربیب پنج سال ده سال دیگر بنده نمیدانم و ضعیت بودجه ما چه خواهد شد ؟ از این نقطه نظر است که بنده دو سال رابرای دو سال ترقی کم میدانم . ما باید اول قانون را در موضوع خودمان بگذرانیم تا اینکه بتوانیم در سایر وزارت خا نه ها مثلا در وزارت مالیه وزارت داخله با خارجه ایراد کنیم .خوبست مدت ارتقاء رتبه را در هر چهار سال بچهار سال یا پنج سال به پنجسال قرار دهیم . وبنده با اینترتیب مخالفم زیرا مدتی نمیگذرد که تمام بودجه مملکت صرف مدیر کل ها خواهد شد .
 +
 +
 +
 +
مخبر ـ لازم است عر ض کنم که این ایراد دو مرتبه گرفته شد واگر اینجا مطابق این ماده که میگوید مدت خدمت در هر یک از طبقات مرتبه ششم ونیز مرتبه پنجم سه سال ودر سایر مراتب دوسال شمسی است حساب فرمائید ببینید یک کسی که از ثباتی باین مقام بخواهد برسد باید تمام دوره خدمت را طی نماید تا باین مقام برسد آنوقت هم فقط یک اضافه حقوقی باو داده میشود و بعلاوه مواد بعد را اگر ملاحظه بفرمائید وحساب کنید اگر اداره احتیاجی نداشته باشد در تمام مدت بیست وپنجسال که مدت خدمت است یکنفر بدرجه منشی اولی خواهد رسید وآن موقع هم موقعی است که تقاعد میشود وبموجب این حساب معلوم میشود یک عضوی که بسمت ثباتی وارد مجلس میشود بیست وپنجسال طول میکشد تا منشی اول بشود وبعد از یکسال دیگر هم که متقاعد میشود چون در اینجا قید شده است که اگر در مرتبه بالاتر جای خالی نباشد تا ششسال نمیتواند ترقی کند .
 +
 +
 +
 +
شرحی راجع بوزارت مالیه فرمودند باید دانست که در وزارت مالیه بکلی قضیه معکوس است زیرا در آن جادر موقع تظبیق قانون استخدام با رتبه های اشخاص حقوقات گزاف را که با عضاء میداد ند ما خذ ومدرک ترقی قرار داده اند واز اینجهت شاید در وزارت مالیه متجاوز از سی چهل نه بودند که در ماه دویست تومان شیصد تومان چهار صد تومان حقوق میگر فتند آن حقوقات گزاف را آمده اند و ماخذ قرار داد ه اند و در نتیجه اینهمه مدیر کل پیدا کرده اند ولی در این قانون که ما نوشته ایم اگر در رتبه بالاتر جای خالی نداشته باشید یک عضوی در بیست وچهار سال چهارمرتبه بیشتر بالانخواهد رفت حالا کرد وز ارتخانه ها وجاهای دیگر قانون را بدواً بمیل خودشان تعییر میکند ربطی بمسئله ندارد وقانون استخدام کشوربا تمام عتوبی که دارد معذلک هیچوقت اجازه نمیدهد که بیش از یک مدیر کل دروزارتخانه باشد .
 +
 +
 +
 +
بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است رئیس ـ اجازه میفرمائید چند دقیقه تنفس داده شود ( در اینموقع جلسه برای تنفس تعطیل وپس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید ) رئیس – پیشنهادها قرائت می شود . ( بشرح ذیل قرائت شد ) پیشنهاد آقای یاسائی ـ پیشنهاد میکنم درجه بنده در ماده دوم مطابق قانون استخدام کشوری مرتب شده ۹ درجه مقرر گردد پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب ـ بنده پیشنها د می کنم تفاوت بین چهارم قرائت می شود ( بشرح ذیل خوانده شد ) ماده چهارم مقرری مستخدمین اداری مجلس بتناسب ذیل معین میشود
 +
 +
 +
 +
۱- تعین بودجه ۲- مقرری مادون باضافه ثلث اصل ۳- مقرری مادون باضافه ثلث اصل ۴- مقرری مادون باضافه نصف اصل ۵- مقرری مادون به اضافه سه ربع اصل ۶- طبقه اول ـ مقرری مادون باضافه یک مقامل اصل ۷- طبقه دوم ـ مقرری طبقه اول باضافه دوثلث اصل طبقه سوم مقرری طبقه دوم باضافه دو ثلث اصل طبقه چهارم ـ مقرری طبق اول باضافه دو ثلث اصل
 +
 +
 +
 +
مخبر ـ در این جا یک اشتباه عبارتی شده واز این عبارت اینطور مفهوم می شود که طبقه چهارم از رتبه ششم مافوق تمام طبقات است در صورتی که باید اول نوشته شود طبقه چهارم بعد طبقه سوم بعد طبقه دوم بعد اول بعضی از آقایان هم متذکر این نکته شد بودند . کمیسیون اصلاح کرده است . رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب ـ ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
آقا سید یعقوب ـ بنده پیشنها د کردم که اول قانون استخدام کشوری بیاید و نظریات تماماً در قانون استخدام کشوری که اصل ـ اصول همین قانون است مخلوط شود و نظر بودجه کاملا رعایت بشود بعد تکلیف مقرریها معلوم شود زیرا امسال مدتی کمیسیون بودجه و وزارت مالیه گرفتار تطبیق کردن بودجه ها بودند تا بالاخره همین بودجه سرو ته شکسته را بمجلس آوردند وا زنا چاری گذشت .
 +
 +
 +
 +
حالاهم تعاضا میکنم بامن موافقت کند واین ماده بماند تا قانون استخدام کشوری بمجلس بیاید بودجه مملکت و عوائدمان را در نظر بگیریم آنوقت از روی او به ببنیم برای سال آتیه چطور میتوانیم بودجه تفصیلی بنویسیم .باز هم بنده عرض میکنم مبناء علیه قانون استخدام همین بوده است . گرچه اقایان بعرایض بنده توجهی نکردند ولی حالا هم عر ض میکنم که تطبیق بودجه با این درجات باز کمیسیون بودجه و مملکت را دچار زحمت خواهد کرد بعلاوه این ترتیبی را که در اینجا معین کرده اند بنده نمیدانم فلسفه ا ش چیست ؟ بچه دلیل ثلث اصل را اضافه معین کرده اند ؟
 +
 +
 +
 +
بنده عرض میکنم سدس اصل در واقع عرایص بنده برای خاطر تذکر به آقایان است ونظر ایراد وحمله ندارم .ولی اینکه معین کرده اند ثلث اصل حقوق اضافه شود این چه فلسفه دارد ؟ بنده فرضاً میگویم سدس اصل مقرری باید افزوده شود وچون این ترتیب درجه بندی حقوق شامل قانون استخدام کشور هم میشود از این جهت ما اول باید عوائد مملکتی خودمان را ملاحظه کنیم و تا این کار را نکرده اند این حرکت ها مثل حرکت کردن در زنجیر است که از یک حلقه در میرویم و درحلقه دیگر گیر میکنیم و در موقع عمل گیر میکنیم ودچار اشکال میشویم و نمیتوانیم بموقع اجرا بگذاریم . از نقطه نظر فـلسفه باید دانست که این نصف وثلث وربع وخمسی که در این ماده تعیین شده این تطبیق ار روی چه بعمل خواهد آمد ؟
 +
 +
 +
 +
این انطباق پس از عوائد مملکتی باید بعمل آید اول باید فهمید که عواتد مملکت ماچقدر است آنوقت عایدی خودتان راتطبیق کنیم با بودجه ادارات پس ازاین تطبیق آنوقت میتوانیم اضافه حقوق را نصف اصل یا ثلث اصل معین کنیم والا حالا چطور میتوانیم معین کنیم این بود نظریات بنده که برای خاطر تذکر آقایان آن نظریاتی را که راجع بقانون استخدام کشوری داشتم حالا عرض کردم.رئیس ـ اقای وکیل الملک ( اجازه ) وکیل الملک ـ مخالفم .
 +
 +
 +
 +
رئیس ـ اقای یاسائی مخالفند ؟ یاسائی ـ بلی دست غیب ـ بنده موافقم رئیس ـ بفرمائید.
 +
 +
دست غیب ـ بنده در ماده اول وماده دوم اجازه خواسته بودم نوبت به بنده نرسید.این ایراداتی را که فرمودند چه آقای یاسائی چه آقای آقا سید یعقوب برای اشتباهی است که فرموده اند و اگر باین عرضی که میکنم درست توجه بفرمایند رفع اشتباه از آقایان میشود ودیگر ایرادی نسبت بمواد اولیه برایشان باقی نخواهد ماند وآن این است که ایشان خطا کردند مستخدمین کشوری را با مستخدمین هیئت شوری باید دانست که مستخدمین هیئت شوری با مستخدمین کشوری فرق دارند .ما به الا افتراقی بین شان وجود دارد بله آقای مخبر هم در طی عبارت نطقشان کلمه فرمودند ودرست هم بود فرمودند عرض ما این بود که حتی الا مکان قوانین متحد الشکل وضع شود این معنی متحد الشکل وضع شده نیست که مستخدمین مجلس طابق النهل با لنهل با مستخدمین کشوری مساوی باشند .
 +
 +
 +
 +
اینطور نیست بلکه بعضی فرق ها بین مستخدمین هیئت شوری ومستخدمین کشوری هست .مثلا از جمله فرق ها این است که بودجه مجلس محدود است ومستخدمین هیئت شوری بر خلاف مستخدمین کشوری محدودند وسعت ادارات کشوری بیشتر از اینجا است وعمده فرقها بواسطه خاطر همین است آقای آقا سید یعقوب فرمودند فرق بین این درجه بالاتر را چرا سدس نگذاشتند این برای این است که کمیسیون ملاحظه تمام اطراف راکرده است . بیشتر نگذاشت برای اینکه بودجه مملکت اجازه نمیداد و واقع از تقطه نظر رعایت بودجه مملکت بود که بیشتر از اینکه مقرر داشته جائز ندانسته است . اما علت اینکه کمتر از این نگذاشت برای این بوده که خواسته است نوعی باشد که امور مستخدمین شوری هم بگذرد اما اینکه اقای آقا سیدیعقوب فرمودند چرا این با قانون استخدام کشوری منطبق نشده است .
 +
 +
 +
 +
علتش همین بود که عرض کردم انطباق فرع برای این بود که این قانون با قسنون استخدام کشوری طابق النعل بالتعل باشد ولی ملاحظه میفرمائید این قانون رتبه ها را شش تا معین کرده اند ودرجات هر یک را هم معین نموده اند . ولی دز آنجا نه رتبه معین شده وبنده گمان میکنم برای یک مجلس که دواثرش محدود است وبودجه ا ش هم محدود است و برای یک مملکتی که باید رعایب اقتصاد
 +
 +
 +
بودجه اش راهم بهتر ازاین نمیشد معین شود وخاصه اینکه در این مواد اولیه چهار شور شده ودرهر چهار شورش هم بنده بوده ام .دوشور در هیئت رئیسه شده وده شور هم در کمیسیو ن نظامنانه داخلی بعمل آمده است .تمام فرمایشات آقایان هم در آنجا گفته شده ومورد بحث ومطالعه شده است مخالف وموافق هم در کمیسیون صحبت کرده اند ود ر آنجا عا طفه هم خیلی بروز کرد شاید هم یکی از آن اشخاص خود بنده بودم ولی معذلک وقتی که درست دقت کردیم دیدیم این ماده بهترین وعملی ترین مواد این قانون است .جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است .رئیس ـ مذاکرات کافی است جمعی از نمایندگان ـ بلی رئیس ـ پیشنهاد قرائت میشود : ( بشرح ذیل خوانده شد )
 +
 +
 +
 +
پیشنهاد آقای قائم مقام ـ بنده پیشنهاد میکنم بملاحظه اینکه این قانون بمستخدمین مجلس شورای ملی اجازه داخل شدن بسا یر ادارات دولتی میدهد مقرریهای مستخدمین مجلس نیز از روی مقرریهای قانون استخدام کشوری نوشته شده وتطبیق با آن قانون نمایند .پیشنهاد آقای آقا سید محبی الدین ـ ( پیشنهاد میکنم در ماده چهار در فقره یک بعد از بودجه کلمه مملکتی اضافه شود .پیشنهاد آقای سرکشیک زاده بنده پیشنهاد میکنم قسمت یک نوشته شود بودجه مملکت پیشنهاد آقای وکیل الملک ـ نظرباینکه در قسمت ششم ماده چهارم اشتباهی شده پیشنهاد میکنم قسمت ششم بترتیب ذیل نوشته شود
 +
 +
 +
 +
۶ طبقه چهارم مقرری ما دون باضافه دو ثلث اصل طبقه سوم مقرری مادون باضافه دو ثلیش اصل طبقه اول مقرری مادون باا ضافه یک مقابل اصل پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب ـ بنده پیشنهاد میکنم که مقرری مستخدمین باین تربیب اصلاح شود .(۱) تعیین بودجه (۲) مقرری مادون باضافه خمس اصل (۳) باضافه ربع اصل (۴) باضافه ثلث اصل (۵) باضافـه نصف اصل رئیس ـ ماده پنجم قرائت میشود ( باین نحو خوانده شد )
 +
 +
 +
 +
ماده ۵- در سال اول خدمت در هر مرتبه حداقل مقرری آن رتبه داده میشود و تفاوت بین حداقل واکثر که از سال دوم خدمت در یکمرتبه ممکن است داده شود تا آخر مدت در آن رتبه نباید از یک ششم مقرری همان رتبه تجاوز نماید
 +
 +
 +
 +
رئیس ـ آقای مشاراعظم ( اجازه ) مشاراعظم ـ بین این قانون وقانون استخدام کشوری بنظر بنده نمی توان تفاوتی گذاشت نهایت اینکه در مجلس شورای ملی یکقدری دایره تنگتر است ولی در وزارتخانه ها وسیع تر .بنابر این بنده خیال میکنم بهتر این بود که اساساً در موقع انشاء این قانون دقت میشد تا موادی که در قانون استخدام کشوری نوشته شده است دیگر دراینجا تکرار نشود .
 +
 +
 +
 +
مبیایستی یک یا چند ماده برای مستخدمین مجلس شورای ملی انشاء میشد باین تربیب که قانون استخدام مستخدمین مجلس شورای ملی در واقع همان قانون استخدام کشوری است باستثنای بعضی مواد باین ترتیب که میگفتند این چند ماده شامل مستخدمین مجلس نمیشود مثل بعضی از موادی هم که در قانون استخدام کشوری است که وزراء ومعاونین آنها را مستثنی کرده اند و همچنین بعضی مواد را جع بمحاکمه وطرز محاکمه اعضاء که مثلا باید درتحت نظر وزیر یا معاون وزیر باشد . اینها راباید مستثنی کنند وبعد بنویسند که سایر مواد قانون استخدام کشوری شامل حال اعضاء مجلس شورای ملی هم خواهد بود .
 +
 +
 +
 +
این ماده پنجم عین ماده هفدهم قانون استخدام کشوری است و هر دو مثل همند دراین صورت دیگر چه ضرورت دارد وبنده اگر در ابتداء مذاکرات در مجلس بودم در کلیات این قانون عقاید خودم را اظهار میکردم وپیشنهاد هم میکردم که کمیسیون محترم این قانون رابکمیسیون بر گردانند وحالا هم عقیده ام همین است که این قانون بر گردد بکمیسیون واصولا باین نحو اصلاح شود که موادی را که در اینجا لازم میدانند بنویسند وموادی که در قانون استخدام کشوری هست دیگر ضرورتی ندارد در اینجا هم تکرار شود .
 +
 +
 +
 +
مخبر ـ اولا اینکه این یک معمولی شده است درمجلس که یک قانونی که مطرح میشود فوری پیشتهاد می کنند بر گردد بکمیسیون این یک چیزی است که امسال معمول شده والبته قانون بالاخره بر میگردد بکمیسیون و دو شور معنایش این است که در شور اول آقایان نمایندگان ملاحظات خودشان را میکنند و پیشنهاد می فرمایند آنوقت بر میگردد بکمیسیون ودر کمیسیون در این پیشنهادا ت مداقـه میشود وآنچه مطابق نظر کمیسیون باشد مجدداً مجلس میفرستد وباز در شور ثانی آقایان نظریات خودشانرا خواهند فرمود.
 +
 +
 +
 +
پس این تحصیل حاصل است برای اینکه قانون بر میگردد بکمیسیون بلی یک قانونی را که پیشنهاد می کنند بر گردد بکمیسیون برای این است که مبادا یک انقلابهائی در مملکت تولید کند یا یک اتفافاتی بیفتد آنوقت پیشنهاد میکنند برگردد بکمیسیون ولی در قانون استخدام اعضاء داخلی مجلس بنده نمیتواتنم یک خطری را پیش بینی کنم . اما اینکه فرمودند بعضی از مواد قانون استخدام کشوری را در اینجا اقتیاش نموده اند و بعضی ها را که لازم نبوده بیرون برده اند وبا لاخره نظرشان این بود که چند تا از مواد قانون استخدام را ما آورده ایم در اینجا .
 +
 +
 +
 +
اینطور نیست مخصوصاً در این ماده یک ترتیب دیگری در هیئت رئیسه پیش بینی شده بود که این حداقل واکثر را پیش بینی کرده بودند در سال اول دوتومان در سال دوم پنج تومان ودر سال چهارم چقدر وکمیسیون صلاح ندانست مبلغ معین بشود برای اینکه مبلغ باید روی اشل مملکتی معین شود .بودجه مملکتی آن حد آخرش را باید در نظر گرفت اگر چنانچه یکسال بودجه مملکتی نرسد اشل را میآورند پائین مثلا اشل سی ودو تومان رابیست وهشت تومان و سی تومان میکنند واگر مملکتمان دارائی داترد اشل را میبرند بالا . پس کمیسیون اینطور در نظر گرفت که حداقل واکثر را برای اضافه حقوق در اینجا بنویسند بهتر است برای اینکه شاید آن یک تومان ودوتومان را مملکت نتواند بدهد .
 +
 +
 +
 +
باین ملاحظه آنطور نوشنه نشد. و اینکه فرمودند چرا عین ماده قانون استخدام را ما ابیجا نقل کرده ایم اگر چنانچه در سرتاسر قانون استخدام پنج تا ده تا ماده خوب داشته باشد این گناه است که ما آنرا بیاورییم ودر این قانون بگذاریم واین ماده بنظر کمیسیون خوب آمده وعین ماده قانون استخدام را اینجا گذارده است حالا اگر ایشان نظر دارند باین ماده که این ماده در قانون استخدام هم خوب نبوده پیشنهاد بفرمایند . یک ماده دیگر نوشته شود در هر صورت نظر کمیسیون این بوده وتمام مواد قانون استخدام هم بد یست وچند ماده هم که لازم بوده در اینجا گذارده شود بایم ملاحظه کمبیسون اقتباس کرده ودر ابنجا گذارده است . رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
آقا سید یعقوب ـ بنده از امتحانا تیکه امسال در کمیسیون بودجه برای مجلس واعضای کمیسیون بودجه پیدا شد ویکماده چهارده قانون بودجه که کمیسیون بودجه بزحمت ان ماده را پیشنهاد کرد بمجلس و از بدبختی آن ماده رد شد
 +
 +
 +
 +
بنده این عنوانی راکه در قانون استخدام آمده اند آن ماده را متطبق با بعضی ا ز وزارتخانه هاکرده اند وسایر وزارت خانه ها را محروم کرده اند مخصوصاً در وزارت مالیه که آقایا ن ملاحظه کرده اند که در آن جا آمده اند حداکثر را داده اند و بسایر وزارتخانه ها حداقل راباید بدهند بنده با این عنوان مخالفم ودر اینجا هم مطلق العنان کرده اند که باز مجلس و کمیسیون گرفتار شود که باز یکماده پیشنهاد کنند که حداقل باشد
 +
 +
بنده مخالفم که در انیجا دو مرتبه بنویسیم حداقل واکثر بنده عرض میکنم اگر یک مستخدمی در مرتبه که خدمت میکند وحسن خدمت از اودیده شد رئیس اداره حق داشته باشد عشر مقرری او را در آخر سال باو بدهند نه اینکه از برای او یک اجبار قانونی باشد وآتوقت مثل وزارت مالیه در یک جا منطبق بشود ودر یک جای دیگر نشود .چنانچه آقایان اطلاع دارند در خارج مرکز یعنی در سایر وزارتهخانه ها منشی اول بیست وپنج تومان می گیرد آنوقت در وزارت مالیه آمده اند منشی اول را هشتاد تومان و تفاوت بین حداقل وحد اکثر را هم به آنها میدهند .
 +
 +
 +
 +
دستغیب ـ این جا اداره دولتی نیست . آقا سید یعقوب ـ آقای دست غیب بفرمایشی فرمودند وتصور کردند بنده از فرمایش ایشان قانع شدم . خیر تمام افراد این مملکت در مقابل قانون متساوی العقوقند . حقوق همه یکی است .ما از صحرا نیامد ه ایم که قانون اعضاء مجلس یک طوردیگر باشد و قانون سایر وزارتخانه ها طور دیگر وبعقیده بنده نباید این طور باشد برای اینکه تمام متساوی الحقوق هستند پس نظر تامتحانی که در این دوره کرده ا یم در همین ماده تفاوت بین حداقل واکثر که اسباب گرفتاری مجلس وکمیسیون در آتیه می شود بنده پیشنهاد کردم که حد اقل وحد اکثر ا زبین برود و مسئول اداره وقتی از یک مستخدمی حسن خدمت دید عشر مقرری اورا باو بدهند .
 +
 +
 +
 +
رئیس – آقای سر کشیک زاده ـ ( اجازه ) سر کشیکزاده ـ بنده میکنم مقصود نوشتن این ماده در قانون استخدام اینست که آقای آقا سید یعقوب در حقیقت درضمن من مذاکراتشان اشاره فرمودند وآ ن رعایت سمت مامورینی است که در عرض هم واقعند مثلا اگر دو منشی هر کدام سی ودوتومان حقوق می گیرند یکی بهتر کار میکند و دیگری مطابق وظیفه ا ش رفتار کند تکلیف چیست ؟ آیا بایستی هر دو یکطور بمانند ؟
 +
 +
 +
خیر برایاینکه آن کسیکه بهتر کار میکند تشنویق شود آمده اند در ماده هفده قانون استخدام کشوری حداقل وحد اکثر را قائل شده اند این جا هم بعضی از آقایان ایراد میکنند که چرا باید ما بعضی ا ز مواد قانون استخدام را در این جا ذکر کنیم .البته همنطور که آقای مخبر تو ضیح دادند لازم بوده اند که ما از قانون استخدام کشوری اقتیاس کنیم . مثلا اگر بناشد که یکی از مامورین مجلس خوب خدمت کرد آن قانون استخدام کشوری که شامل او نیست پس تکلیفش چیست ؟ بنابر این بنده تصور میکمیم ان نظری را که اقای آقا سید یعقوب اظهار کردند اینجا وارد نیست برای اینکه این جا مقصود تشویق اشخاص خدمتگذار است . ( جمعی از نمایندگان گفتند مذاکرات کافی است ) رئیس ـ مذاکرات کافی است بعضی از نمایندگان ـ بلی کافی است . رئیس ـ پیش نهادها قرائت میشود ( بترتیب ذیل قرائت شد ) مقام محترم مجلس شورای ملی بنده ماده واحده ذیل را پیشنهاد میکنم .
 +
 +
 +
 +
ماده واحده ـ مجلس شورای مای ۵۴ ماده راپرت کمیسیون تجدید نظر در نظامنامه را راجع با ستخدام اعضاء اداری موقتاً تصویب مینماید که بعد از اجرای موقبی ثانیاً برای رفع نواقص پیشنهاد شود . یاسائی پیشنهاد آقای آقا سیدیعقوب ـ بنده پیشنهاد میکنم ماده پنج این نوع اصلا ح شود . در سال اول خدمت در هر مرتبه حدا قل آن رتبه داده می شود . تبصره چنانچه از مستخدمین حسن خدمت دیده شود عشر مقرری آن رتبه باو داده میشود
 +
 +
 +
 +
رئیس ـ نسبت پیشنهاد اقای یاسائی نمیشود رای گرفت چون عده کافی نیست ماده ششم ( بشرح ذیل قرات شد ) ارتقاء رتبه منوط با حتیاج اداره وابرا ز کفایت واستعداد و مراقبت در انجام وظائف اداری و قدمت خدمت ورعایت ماده سوم است .رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب ـ ( اجازه)
 +
 +
 +
 +
آقا سیدیعقوب ـ بنده خواستم ا ز اقای مخبر سئوال کنم این عبارتی که نوشته ( رعایت ماده سوم ) گویا محتاج نباشد بواسطه خاطر اینکه در ماده معین کردیم که حدارتقاء در درجه اول ودوم دو سال و سه سال است و وقتیکه آنماده معمول با شد این دیگر زیاد است بدیهی است مواد قانون باید رعایت شود دیگر لازم نیست که در هر ماده بنویسیم که فلان ماه باید رعایت شود این معلوم است .این ماده ای است که ارتقاء رتبه مربوط باواست ومسلم است ارتقاء حا صل نمی شود مگر اینکه دو سال وسه سال دریک رتبه باشد
 +
 +
 +
 +
مخبر ـ درماده سوم اسمی از ارتقاء برده نشده است واین ماده اختصاص دارد به ارتقاء رتبه ودر این جا می گوید . شرائط ارتقاء رتبه فلان وفلان است بعلاوه که سال ودر اینجا میگوید سه سال ماندن در یک رتبه ( بعضی گفتند مذاکرات کافی است ) رئیس ـ ماده هفت . ( اینطور خوانده شد )
 +
 +
 +
 +
ماده ۷- در صورتیکه مستخدمی مستحق ترفیع رتبه ولی اداره احتیاجی بشاغل آن رتبه نداشته و با در مرتبه بالاتر محل خالی نباشد مستخدم مزبور پس از شش سال خدمت در آن رتبه به مرتبه مافوق خود افتخاری نائل و از حقوق رتبه مافوق بهرمنند می شود و مدت خدمت در رتبه افتخاری در حکم اشتغال رسمی است .
 +
 +
 +
 +
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب ـ ( اجازه ) آقاسید یعقوب ـ اصل موضوعی که محل بحث واقع شد در وزارت مالیه این است که بنده برسبیل مثل عرض میکنم همین مسئله باعث شد که مدیری کل در وزارت مالیه پیدا شد که در آن جا گفته اند نظر بقدمت خدمت را باید تطبیق کنیم با قانون استخدام وقتیکه تطبیق کردیم با رتب نه گانه قانون استخدام حالا رسیده بمرتبه هشت یا نه وناچار شدو ایم که تشکیل یک مدیرهائی بدهیم اینجا هم که معین شده شش رتبه و بالاتر ا از آن را هم آقای یاسائی گفتندن که بنده بفرمایش ایشان هم معتقد نبودم خیلی خوب آمدند در اینجا شش طبقه قائل شدند که مطابق این طبقات حقوق بآنها داده شود ولی دیگر این افتخاراً یعنی چه حقوقش که همین اندازه است که می دهد دیگر افتخار اً باو می دهیم برای چیست این عرض برای اینجا نیست برای سایر وزارتخانه ها است که آنها گرفتارندو اسباب مشغله سیاسی شده واین ماده بقدری کش دارد که نهایت ندارد مثلا درجات خدمت که همین شش مرتبه است وقتی که میرسند بمرتبه شش که دیگر از این بالا تر نیست دیگر باین ترتیب افتخاراً ماچرا باید حقوق بدهیم .
 +
 +
 +
 +
بنابر این خوبست یک فکر کنیم که این ماده قابل اعمال نظریات خصوصی نباشد .بنده مثلا اگر شصت سال رسیدم تمام شد دیگر بس است ول کنم باز ما ملاحظه کنیم خدمت کرده است البته هر کس یک ارتقاء طبیعی دارد و خدمتش باین مرتبه که رسید حقوقش معلوم است وبنده مخالفم با اینکه یک خرج زیادی شود مخصوصاً یک کثرت خرج زیادی برای همین مسئله در وزارتخانه ها تولید می شود این بود عقیده بنده
 +
 +
 +
 +
رئیس ـ آقای دست غیب ( اجازه ) دست غیب ـ باز هم آقای آقا سید یعقوب اشتباه فرمودند هی مستخدمین کشوری را میفرمایند بنده گمان می کنم اینماده برای مستخدمین هیئت شوری بهتریم مواد است از یکطرف راجع بحقوق اینها کمیسیون یک عا طفه برای اینکه مستخدمین هیئت شوری هستند ابراز داشته و از طرف دیگر مدت خدمت وزحمت را هدر نکرده استدعا می کنم از آقایان که التفات باصل ماده بفرمایند نوشته ( در صورتی که مستخدمین مستحق ترفیع رتبه بوده ولی اداره احتیاجی بشاغل آن رتبه نداشت ویا در مرتبه بالاتر محل خالی نباشد مستخدم مزبور پس از شش سال خدمت در اینرتبه بمرتبه مافوق خود افتخاری نائل )
 +
 +
 +
 +
اینجا می گونید اینشخص اگر چنانچه استحقاق ترفیع رتبه داشته باشد و محل خالی نباشد آنوقت پس از شش سال بمرتبه افتخاری نائل می شود حالا اگر اینحقاق داشت ومحل هم نبود آیا استحقاق را بنند توی ذهنش اینشخص میتحق ترفیع رتبه است و حرف حسابی هم ندارند که در جواب او بگویند حالا که حرف حسابی ندارند باو بزنند چه کنند واز طرف دیگر محل نیست واداره هم محدود است تکلیف چیست ؟
 +
 +
 +
 +
باید چه کرد؟ باید ملاحظه کرد که اطراف را جمع کرد هم توی دهم او نباید زد برای اینکه مستحق است و هم نباید در اداره بی خود یک مقاماتی درست کرد که اسباب سنگینی بودجه شود بنابر این نوشته شده پس از شش سال خدمت در آن رتبه بمرتبه مافوق خود افتخاری نائل واز حقوق رتبه مافوق بهره مند میشود
 +
 +
 +
 +
یعنی در همین رتبه می ماند وا ز حقوق رتبه ما فوق بهره مند میشود واینکه نوشته مدت خدمت در رتبه افتخاری در حکم اشتغال رسمی است برای خاطر این است که چون استحقاق پیدا کرده ومحل نبوده این هم افتخاری را اگر داشته باشد میگوید حالا اگر بخواهم منتقل شوم بادارات دولتی این رتبه را که افتخاراً نائل شده ام میتوانم در ادارات دولتی بهمین مقام نائل شوم یا اینکه اگر محل خالی شد میتوانم بمرتبه بالا بروم برای خاطر اینکه شما من را در این رتبه افتخاری قبول کرده اید ورتبه افتخاری هم رسمی است برای اینکه اینجا تصریح شده تا مادامی که در محل بالاتر محل خالی نباشد اینرتبه افتخاری را دارد ولی وقتی جا خالی شد می تواند برود بالاتر واینمدت خدمت افتخاری جزء خدمت رسمی او محسوب می شود بنابر این ما نباید از مستخدمی که زحمت می کشد وخدمت می کند این رتبه افتخاری را هم از او سلب کنیم پس این ماده جامع اطراف است و بنظر بنده اشکالی ندارد
 +
 +
 +
 +
مخبر ـ آقای دست غیب یک کلمه فرمودند که کمیسیون عاطفه بخرج داده جسار تاً عرض می کنم کمیسیون قدری هم بی عاطفی کرده بجهت اینکه در ماده اول که بکمیسیون فرستاده شده بود نوشته بود هر سال بسال و بعد هر دو سال بدوسال اضافه حقوق باجزاء مجلس داده می شود ولی ما در اینجا گفته ایم اصلا شش سال متمادی اضافه حقوق نگیرد اما آن کلمه که آقای آقا سید یعقوب راجع بمالیه فرمودند ما هم این قضیه را میدانیم ودر موقعش هم البته باید جلوگیری کرد ولی اگر یک ماده صریحی را در یک اداره بد تعییر کنند
 +
 +
 +
 +
این ماده مستخدمین مجلس را مجبور می کند که در یک رتبه شش سال بمانند یک مستخدمی که با درجه ثباتی داخل مجلس شده است بعد از بیست وچهار سال میرسد بدرجه منشی اولی آنوقت یکسال بعدش هم آنوقت یکسال بعدش هم متقاعد میشود بنا بر این نمیرود که یک نفر ثبات اینجا تعییر شود که میتواند مدیر کل شود برای اینکه در بیست وچهار سال چهار رتبه راطی می کند می نویسد شش سال در صورتیکه مستخدم مستحق ترفیع رتبه باشد محل خالی نباشد آنوقت باینمقام نائل میشود واگر بنا شد افتخاری نائل میشود چهار شش سال بیست وچهار سال درسال متقاعد می شود پس یکنفر ثبات هنچوقت از رتبه منشی اولی در صورتی که رتبه بالا خالی نباشد تالانمی رود پس مطمئن باشید که اینماده باین صریحی در اینجا بد تعبیر نمیشود حالا اگر در وزارت مالیه یک ماده بد
 +
 +
 +
Page 8 missing
 +
 +
  
  
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]]
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]]

نسخهٔ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۳۷

مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۱

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۱

جلسه صد وبیست ویکم صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه دوازدهم دلو ۱۳۰۳ مطابق هفتم رجب ۱۳۴۳ مجلس دو ساعت وبیست دقیقه قبل از ظهر برپاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید .صورت مجلس یوم قبل را آقای آقا میرزا جوادخان قرائت نمودند .


رئیس ـ آقای مدبر الملک ( اجازه ) مدیر الملک ـ بنده قبل از دستور عرضی دارم . رئیس ـ آقای آقاسید بعقوب ( اجازه ) آقاسید بعقوب ـ بنده بعد از تصویب صورت مجلس عرض دارم . رئیس ـ آقای هایم ( اجازه ) هایم ـ بنده هم بعد از تصویب صورت مجلس عرض دارم . رئیس ـ شاهزاده شیخ الرئیس ـ ( اجازه ) محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ بنده هم قبل از دستور عرض دارم . رئیس ـ آقای روحی ( اجازه )


روحی ـ بنده چندی است دو فقره سئوال از وزارت مالیه کرده ام … رئیس ـ راجع به صورت جلسه بفرمائید . روحی ـ در صورت مجلس عر ضی ندارم . رئیس ـ صورت مجلس مخالفی ندارد ؟ ( گفتند خیر ) رئیس ـ آقای مدبر الملک ( اجازه )


مدبر الملک ـ از بدو افتتا ج مجلس مکرر موضوع زارعین مخصوصاً موضوع زنگ زدگی و سرمای سنه گذشته در اینجا اظهار شد ومخصوصاً آقای آقا میرزایدالله خان چندین مرتبه تذکردادند و از مقام محترم ریاست تقاضا کردند در این موضوع بدولت تذکر داده شود مناسفانه نتیجه حاصل نشد چند روز قبل هم باز آقای آقا میرزایدالله خان تذکر دادند که دعایا بکلی از هستی ساقط شده اند واگر یک مقدار گندم وجو هم برای آذوقه خودشان ذخیره کرده بودند وزارت مالیه باشدید ترین طرزی مشغول است واز بابت بقایا آنها را لز آنها میگیرد وحمل میکند وعلاوه بر این امروز کار بجائی رسیده است که فرش ومس وغیره که آن بدبختها دارند مامورین مالیه میروند واز خانه آنها میکشند واز بابت بقایا ضبط وحراج میکنند در صورتیکه مادر مجلس در خصوص خوی وسلماس وایالات دیگر تخفیف مالیاتی قائل میشویم دلیل ندارد که ما صبر کنیم اهالی ساوجبلاغ که در بیخ گوشمان هستند از شدت فشار بیایند در تلگراف خانه ینکی امام متحصن شوند . بنده تقاضا میکنم بدولت تذکر داده شود که در این موضوع فکری بکنند .


رئیس ـ آقای آقاسید یعقوب ـ ( اجازه ) آقا سید یعقوب ـ بنده خواستم مجلس را تذکر بدهم به یک مسئله . در واقع از آقای امیر اعلم تشکر کنم .پیشنهاد ی که در مجلس راجع بصحیه مملکتی شد از قرار اطلاعی که بنده پیدا کرده ام معلوم میشود دولت نسبت بصحیه یک تصمیم جدیدی اتخاذ نکرده است وهمان هشتصد هزارتومان را نسبت بمعارف وصحیه منظور داشته اند .این مسئله را گمان میکنم همه افراد مملکت فهمیده باشند که یکی از جهات فقر ما فقر افرادی است البته تا در مملکت جمهیت زیاد نشود مکر اینکه حفظ الصحه ما عمومیت پیدا کند این هم نمیشود مگر اینکه بودجه ا ش تصویب شود . بنده خواستم تذکر بدهم که دولت متذکر باشد نسبت بصحیه مملکتی این قدنهای باین کندی هیچ فایده ندارد وما بهیچ جائی نخواهیم رسید خوبست یک توجهی ببودجه صحیه بشود .بعقیده بنده صحیه بر معارف وطرق وشوارع وهمه چیز مقدم است زیرا تا آدم زنده نباشد نمی تواند درس بخواند یا راه برود همینقدر خواستم تذکر بدهم که خوبست نسبت بصحیه یک قدمهای سریعی برداشته شود .


رئیس ـ آقای هایم ( اجازه ) هایم ـ قصد بنده از تصدیع خاطر محترم نمایندگان عظام از اقدامات خلاف قانون وزارت مالیه را بعرض آقایان محترم برسانم وجلب عطو فت نمایندگان عظام را نسبت بیک مشت مردم زحمت کش ومظلوم کرده باشم وخوشوقتم از اینکه آقای مدبر الملک هم مقدمتاً در این خصوص اظهاری فرمودند .اگرچه خاطر محترم نمایندگان عظام از حال تمام اشخاصی که جزئی سروکاری بطور مستقیم یا بطور غیر مستقیم با وزارت مالیه دارند .


مستحضر است واز اقدامات مامورین مالیه وحال رقت آور رعایا و اصناف بیچاره پریشان کاملا واقف وآگاه است ولی چون ابراز اینگونه مطالب را از نقطه نظر ایفاء وظیفه نمایندگی و بشریت میدانم این است که بنده هم جسارتاً بعرض میرسانم تقریباً در عشت ماه قبل شکایات متعددی از صنف نخ تاب یزد که مردمان مفلوک وبیچاره وهمان اشخاصی هستند که برای پارچه های وطنی ( که غالب آقایان باستعمال و ترویج آن اهمیت میدهند ) نخ تهیه میکنند رسید وشکایات آن ها راجع بگرافی مالیات آنها بود وبواسطه فشار وتضییق مامورین مالیه عده آنها رو بتناقص گذاشته که غالباً جلای وطن کرده اند وسیصد تومان که مالیه از آن ها مطالبه میکرد اظهار مینمودند زیاد است بنده شرح حال آن ها را بوزارت جلیله مالیه در ضمن یک عرایضی عرض کردم واستدعا کردم که جلب توجه مامورین خودشان را بوضعیت ضنف نخ تاب یزد بکنند .وزارت مالیه هم وعده فرمودند که این قضیه را تحت مداقه خود قرار دهند وسعی کنند که وضعیت صنف نخ تاب یزد بهتر شود .


ولی متاسفانه بعوض اینکه چاره ای به حال آن ها بکنند بعوض سیصد تومان بموجب بلگرافی که رسید ه است چهار صد وپنجاه تومان اضافی را که از آنها مطالبه میکنند تخفیفی است که بواسطه قلت عده نخ تاب درسنوات قبل به آن ها داده اند حالا چون در صدد تظلم وشکایت بر آمده اند وزارت مالیه آن تخفیف سنوات قبل را هم از آن ها مطالبه میکند و البته با علاقه مفرطی که عموم نمایندگان عظام به از دیاد نفوس وافراد مملکت دارند بنده تصور میکنم که اگر از این قبیل تمدیات جلوگیری نشود مردم ناچار بفرار خواهند شد زیرا نمیتوانند مقاومت کنند واقدامات مامورین مالیه آنها را مجبور میکند که بخارجه بروند . بنابراین اگر آقایان نمایندگان محترم صلاح بدانند در این قسمت ها یک تذکر ی بوزارت مالیه داده شود . عرض دیگر بنده هم راجع بوزارت مالیه است .

ولی مربوط بیک اتفاقی است که در طهران .جلو چشم پارلمان اتفاق افتاده است . جماعت بنی اسرائیل طهران دارای دوباب کاروانسرای موقوفه میباشند که مال الاجاره این دوباب کاروانسرا بمصرف مدرسه جماعت بنی اسرائیل میرسد در صورتیکه دولت بمدارس خارجه که در طهران تاسیس شده است مساعدت میکند نسبت بمدرسه جماعت بنی اسرائیل که از اتباع مطیع وزحمت کش دولت هستند هیچگونه مساعدتی نمشود وعلاوه براینکه مساعدت نمشود در صدد بر آمده اند که باسم نیم عشر اوقاف یکمقدار از مال الاجاره کارونسرا را توقیف کنند با اینکه هنوز نیم عشر اوقاف را مجلس شورای ملی تصویب نفرموده است اگر این حرکت مامورین مالیه را عناد با قانون وتوهیین بمجلس مقدس شورای ملی نمی دانند ما هم که از مطیع ترین اتباع دولت ایران هستیم حاضریم این وجه را تادیه کنیم .


ولی در صورتیکه خلاف قانون باشد وآقایان صلا ح بدانند بوزارت مالبه تذکر داده شود که اخذ این وجه را عجالتاً موقوف بگذارند که لطمه بمدرسه وارد نشود وبا علاقه که آقایان نسبت بتوسمه معارف دارند یقین دارم راضی نخواهند شد تنها مدرسه که جما عت بنی اسرائیل دارند بواسطه فشار مامورین مالیه بسته شود ضمناً این نکته را هم عرض کنم که قصد بنده از این عرایض جمله بوزارت مالیه نیست نقطه قصد بنده دفاع از حقوق یک مشت اشخاص مظلوم و زحمت کش است و اگر بنده قصد حمله بوزارت مالیه داشتم شرح مبسوطی راجع بیانگ ایران و مسائل دیگر بعرض میرساندم . رئیس ـ شاهراده شیخ الرئیس ـ ( اجازه )


شیخ الرئیس ـ اگر چه بنده باین قبیل مذاکرات قبل از دستور معتقد نیستم بجهت اینکه نه عنوان سئوال است نه عنوان دیگر واهمیت موضوع هم از بین میرود ما اینجا مطالب رامکرر اظهار میکنیم ولی هیچ نتیجه بر آن مترتب نیست واز هئیت دولت هم کسی اینجا نیست که جواب بدهد ولی چون می بینم راهی برای شکایات باز شده . اگر از این اندازه هم قبل از دستور از اظهار این قبیل مسائل مضایقه کنیم شاید مسئول باشیم . یک قسمت اعرایض بنده همان بود که آقای مدبر الملک بطور اختصار فرمودند وبنده دیگر مفصل آن را عر ض نمی کنم .


یک قسمت دیگر آن هم این بود که نماینده محترم بنی اسرائیل شروع کردند عجب تر اینکه یک تلگرافی از مشهد رسیده است که از آستانه مقدسه هم نیم عشر اوقات را مطالبه می کنند علاوه بر اینکه سابقه قانونی هم نداشته خاطر محترم آقایا ن بخوبی مسبوق است که چند روز قبل آقای وزیر مالیه اظهار نمودند که اما کن متبر که و مساجد .مدارس را از تادیه نیم عشر اوقاف معاف کرده ایم وقرار دادی که بین وزارت مالیه واقاف گذارده شده در صورتیکه آ نهم بی ترتیب وخلاف قانون است .با این حال در آن قرار دادهم چنین چیزی نیست که از اما کن متبر که نیم عشر را مطالبه کنند .بنده تلگرافی که رسیده بود خدمت آقای رئیس الوزراه عرض کردم وایشان هم یک تلگرافی کر دند ولی اساساً باید یک فکری کرد . اینکه ما اینجا یک مالیاتی را زیاد یا کم میکنیم فلسفه ا ش چیست اگر دولت هر طور میخواهد مطالبه بکند پس برای چه ما اینجا بودجه تصویب میکنیم ؟


بنده عقیده دارم باید یک فکر اساسی بشود که تکلیف این مسائل معلوم شود والا اینکه متصل این جا گفته شود پانصد تومان در کاشان هفتصد تومان در سبزوار گرفته اند جز اینکه وقت مجلس تلف شود هیچ فایده ندارد واین نکته را هم عرض میکنم که هر چه زودتر باید قانون معبزی ومالیات اضافی به مجلس بیاید که از این حیث ها کاملا راحت شویم ووقت مجلس برای اظهار این مسائل تلف نشود .مردم همه منتظر ودچار زحمت هستند و باین هم قانع نمیشوند که بنده یا دیگری بیائیم اینجا قبیل از دستور یک چیزی بگوئیم و هیچ تر تیب اثری هم بر آن داده نشود .


بعضی از نمایندگان ـ وارد دستور شو یم .رئیس ـ در درجه اول قانون استخدام مستخدمین مجلس جزء دستور است . پیشنهادی از طرف آقای یاسائی رسیده است قرائت میشود ( بشرح ذیل قرائت شد ) نظرباینکه در شور در قا نون استخدام اعضاء اداری مجلس وتصویب آن لا اقل دوماه وقت مجلس را خواهد گرفت وراپووت کمیسیون تجدید نظر در نظام نامه داخلی اصولا مطابق قانون استخدام کشوری تنظیم شد ودر نظر است که در استخدام کشوری اصلاحاتی بعمل آید . بنابر این مقتضی است شور در قانون استخدام اعضاء اداری مجلس بتمویق افتد بهمین ملاحظه بنده ماده واحد ذیل را پیشنهاد می کنم


ماده واحده ـ مجلس شورای ملی بهئت رئیسه اختیار میدهد که قانون استخدام اعضاء اداری مجلس را مطابق راپورت کمیسیون تجدید نظر در نظامنامه داخلی تصویب نموده موقتاً مجری گردد تا بعد از تجدید نظر در قانون استخدام کشوری مجدداً بمجلس شورای ملی پیشنهاد شود رئیس ـ ا گر میل دارید که این قانون بتمویق بیفتد آن امری است علیحده است ولی اگر میخواهید با تصویب عیئت رئیسه باشد گمان نمیکنم قانونیت داشته باشد وغیر از قوانین عدلیه که موقتاً از کمیسیون میگذرد وبمونع امتحان گذارده میشود گمان نمیکنم دیگر صلا ح باشد در سایر قوانین هم اینطور رفتار شود در این صورت گمان نمیکنم بشود رای گرفت .


یاسائی ـ اجازه میفرمائبد بنده توضیح بدهم ؟ رئیس ـ بفرمائید . یاسائی ـ راپرت کمیسیون تجدید نظر در قانون استخدام کشوری گویا در مطبعه در تحت طبع است والبته یک اطلاعات وتجدید نظرهائی در آن قانون خواهد شد این قانون هم اصولا روی آن قانون نوشته شده ما هم ناچاریم دوماه وقت مجلس را در شور اول ودوم صرف تصویب این قانون بکنیم وممکن است چنانچه پس از تصویب قانون استخدام کشوری ناچار شدیم در آن تجدید نظر بکنیم در این قانون هم مجبور شویم پس از تصویب وقتی که بموقع عمل آمد تجدید نظر بکنیم وحالا مانعی ندارد که مجلس رای بدهد یک قانونی را که تصویب کرده بموقع عمل گذاشته شود واین مسئله سابقه هم دارد منتها آقای رئیس میفرمائید تنها عیئت رئیسه مختار نباشد ممکن است رای داده شود که راپرت کمیسیون تجدید نظر در نظامنامه دا خلی راجع بقانون استخدام مستخدمین مجلس موقتاً بموقع عمل گذاشته شود بعد در موقع عمل اگر یک نظریاتی پیدا شد پیشنهاد شود وبعد از اصلاح قانون استخدام کشوری بیاورند به مجلس تا آنها هم اصلاح شود وباین تربیب بعقیده بنده وقت مجلس هم کمتر تلف شده است وآن قانون هم که از مجلس میگذرد صحیح تر خواهد بود .


شیروانی مخبر کمیسیون این قانون در دوره چهارم چندین جلسه در هیئت رئیسه یعنی چندین هیئت رئیسه درش نظر کرده اند ودر دوره پنجم هم در هیئت رئیسه مورد دقت شده است و با امتحا ناتی هم که در قانون استخدام کشوری بعمل آمده است با در نظر گرفتن آن امتحانات این قانون نوشته شده است . بنده معتقد هستم که ما این قانون را قبلا جلو بیندازیم و اگر نظریاتی آقایان دارند در این قانون اظهار بکنند تا بعد از آنکه قانون استخدام کشوری میآید از روی این قانون اصلاح شود .رئیس ـ مذاکرات راجع بکلیات است .آقای آقا سید یعقوب ( اجازه )


آقا سید یعقوب ـ بنده در ضمن عرایضم اجمالا عر ض میکنم آن قصدی که بنده داشتم یک قسمت آن را آقای یاسا ئی بیان کردند بنده مخالفتی با کلیات این قانون ندارم عنوان مخالفتم از این راه است که این قانون استخدام مستخدمین مجلس مسلماً باید بگذرد وهمه علاقه مند هستیم که یک قانون با قدرت واستقامتی باشد ولی در واقع مادر ابتدا ء باید قانون استخدام مستخدمین مجلس را بگذرانیم که سر مشق باشد برای سایر ادرات حالا بنده عرض میکنم که مبنای این قانون را قرار داده اند بروی یک موادی که در قانون استخدام کشوری هست .مجلس رای داده که غیر از ماده ۶۶ و ۶۷ در کلیه قانون استخدام کشوری تجدید نظر بشود .


یعنی در واقع قانون استخدام کشوری از اول تا آخرش برای تجدید نظر رفت به کمیسیون این قانون استخدام اعضا ء مجلس هم مبنایش آن قانونی است که مجلس تجدید نظر در آن را قائل شده است پس مبنی علیه این قانون که قانون استخدام کشوری باشد در تحت شور وتحت نظری است پس این قانون بنایش بر روی آن مبنی است . لذا خوبست اول آن مبنی را بیاورند بگذراند بعد این قانون را بیاورند وبنده از این نقطه نظر عرض کردم والبته اگر آقای مخبر یا یکنفر از اعضاء کمیسیون یک جواب منطقی بدهند ومن را قانع بکنند بنده هم کاملا موافقم وبنده از نقطه نظر اینکه هنوز مبنی و شالوده را درست محکم نکرده ایم وآمده ایم این قانون را میخواهیم بگذرانیم مخالفم زیرا شاید خدای نخواسته یک فترتی برای مجلس پیدا شد و آ بوقت کارکنان مالیه ویا جاهای دیگر یک تعبیرات وتقسیراتی برای آن قائل میشوند شما میگوئید قانون اساسی نوشته است مجلس تعطیل بردار نیست . این مثل این است که کلاغ افتاد توی چاه پس قوانینی را که میخواهیم بگذرانیم باید محکم باشد که بعدها خدشه و ایرادی در آن نباشد این است که بنده معتقدم آقایان


اعضاء محترم کمیسیون اول آن قانون استخدام کشوری را تمام بکنند بیاورند مجلس ما آن نواقس که در قانون استخدام کشوری است تکمیل بشود . آنوقت این قانون را که برروی آن وضع میشود بیاورند وتصویب کنند وهما نطوری که آقای یاسائی پیشنهاد کردند بنده هم موافق هستم وهیچ اشکالی هم ندارد


مخبر ـ اولا ما این قانون استخدام مجلس را مبنایش را بر روی آن مبنی ـ علیه که آقای سید یعقوب بیان کردند نگذاشتیم و فقط از نقطه نظر متحد الشکل بودن قوانین در مملکت موا دی را در نظر گرفتیم که بعقیده کمیسیون آن مواد با مواد قانون استخدام کشوری اختلافی ندارد و بعلاوه همان موادیکه موجب تجدید نظر در قانون استخدام کشوری بود همانا هم محل توجه و نظر کمیسیون بوده است و آن موادیکه تولید مشکلات در مملکت نموده ما عجالتاً تلافیش را در دل آقایان مستخدمین مجلس در آورده انم یعنی اول سر خودمان را حاضر کردیم برای تراشیدن تا اینکه بتوانتم سر سایر اعضاء ادارات مملکت را بتراشیم و همان عیوباتی را که شما خیال میکنید تولید اشکالاتی برای بودجه مملکت میکند ما تمام آنها را در نظر گرفته ا یم که سایرین نتوانند بر ما ایراد بگیرند واگر شما این قانون استخدام کشوری را که درش تجدید نظر شده است واطلاع هم دارید که چه قسم در آن تجدید نظر شده در نظر بگیرید می بینید که این قانون در حقیقت یک زمینه است برای آن و اگر این قانون را باین تربیب بگذرانید آنوقت میتوانید آن تجدید نظرهائی را که کمیسیون تجدید نظر در قانون استخدام کشوری نموده است آنها را زودتر بگذرانید .


بعلا وه شود اول برای خواندن مواد وملاحظه ار تباطات مواد با یکد یگر است و البته اگر آقایان نظریاتی دارند چنانچه آقای یاسائی فرمودند در قانون استخدام بعضی نظریات داریم ممکن است آ ن نظر یاتشانرا در اینجا بفرمایند زیرا اینجا زودتر میشود قبول کرد و وقتی آن نظریات در اینجا تامین شد البته در قانون استخدام کشوری که در درجه دوم است خیلی زودتر میشود اجرا کرد .


جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است . رئیس ـ مذاکرات کافی است ؟ ( گفتند بلی ) رئیس ـ رای میگیریم برای شور در مواد : آقایان موافقین قیام فرمایند ( اغلب قیام نمودند ) رئیس ـ تصویب شد . ماده اول ( بمضمون ذیل خوانده شد )


ماده ۱ ـ خدمت رسمی اداری در مجلس شورای ملی عبارت است از داشتن شغل ثابتی که بر حسب شرایط این قانون و بموجب حکم رسمی داده میشود . رئیس ـ آقای حائریزاده ( اجازه ) حائری زاده ـ این ماده باماده بعد منافات کلی دارد وبنده نمی دانم تکلیف مستخدمین اگر این ماده با ماده بعد تطبیق شود چیست ؟


در ماده اول نوشته شده است ( خدمت رسمی اداری در مجلس شورای عبارت از داشتن شغل ثابتی ) در صورتیکه مستخدمین جزء هم دارای شغل ثابت هستند واین شرطی را هم که اینجا ذکر کرده است که باید دارای حکم رسمی باشند این هم معلوم است که آن حاجب را هم از طرف اداره مباشرت حکمی با ومیدهند و میگویند تو حاجب هستی یا همینطور بیک شخص دیگری می گویند شما سرایدار هستید یا فراشباشی هستید .ماده بعد هم که طبقه بندی کرده است شش طبقه را معین کرده و باقی را بلا بکلیف گذارده است وبنده معتقدم که یا باید ماده اول اصلاح شود ونوشته شود که اصلا این نظامنامه یا این قانون مال مستخدمین دفتری مجلس است یا اگر چنانچه ما این ماده را باین شکل قبول می کنیم در ماده بعد که درجه بندی شده است باید تکلیف مستخدمین جزء و را هم معین کند .


مخبر ـ ماده پنجاه ودو این قانون را اگر ملاحظه بفرمایند رفع این اشکال شان خواهد شد .رئیس ـ آقای سرکشیک زاده ( اجازه ) سر کشیک زاده ـ بطوریکه آقای مخبر اظهار کردند رئیس ـ تامل بفرمائبد . آقای دست غیب . دست غیب ـ بنده موافقم رئیس – آقای یاسائی ( اجازه ) یاسائی ـ بنده باطرز درجه بندی که دراین ماده شده است ……یکنفر از نمایندگان ـ ماده اول است . یاسائی ـ خیال کردم ماده دوم است دراین ماده عرضی ندارم جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است . رئیس ـ مخالفی ندارد بعضی از نمایندگان ـ خیر رئیس ـ ماده دوم ( بمصمون ذیل قرائت گردید )


ماده دوم ـ مراتب شغل اداری در مجلس شورای ملی بشش رتبه بتقصیل ذیل منقسم میشود :

۱ - ماموردوم ۲ – مامور اول ۳ – منشی دوم – تندنویس دوم ۴ – منشی اول – تند نویس اول – نایب مدیر ۵ – مدیر شعبه ۶ – مسیر دایره ورئیس کابینه که بچهار طبقه منقسم میشوند


تبصره ۱ – تطبیق رتبه های ششگانه فوق با رتبه های قانون اسنخدام کشوری بشرح ذیل است مدیری دایره وریاست کابینه طبقه اول ودوم – معاونت اداره مدیری دایره طبقه سوم وچهارم – مدیری دایره مدیری شعبه - مدیری شعبه منشی اول وتندنویس اول ونایب مدیر-منشی اول منشی دوم وتندنویس دوم - منشی دوم مامور اول – منشی سوم ماموردوم – ثبات

تبصره دوم - اگر اعضاء اداری مجلس بدوایر کشوری تبدیل شوند ودارای رتبه ششم بوده باشند مدت خدمت مازادرتبه آنها منظور خواهد شد . رئیس ـ آقای حائری زاد ه ( اجازه )

حائری زاده ـ اگر یک نظامنامه ضمیمه این قانون بما داده بودند که تطبیق این رتبه هائیکه امروز در مجلس هست بااین شش رتبه که اینجا ذکر شده است معین کرده بود آن یک مبعثی بود ولی من ببودجه که نگاه میکنم می بینم در سه جا منشی دویم معین کرده وحقوق هیچکدام هم با بکدیگر متناسب نیست وهر منشی یکطور حقوق گرفته در صوربیکه همه منشی دویم بوده اند و همین طور در رتبه مدیری چند جا در ستون بودجه اسم مدیر نوشته شده و خیلی هم تفاوت در حقوق این مدیر ها هست و همچنین محاسب ومعاون اداره واساساًبعضی مامورین دیگر هستند که هیچ اسمشان این جا معلوم نیست مثل مامور لوایح وضبط که معلوم نیست این ها جزو چه طبقه محسوب میشوند ؟ یا مامور تفتیش جزو کدام طبقه است ؟ واگر یک نظامنامه بود که ما میتوانستیم تطبیق کنیم رتبه های مستخدمین فعلی را با این رتبه هائی که اینجا ذکر شده ممکن بود این قانون را قبول کنیم والا از نقطه نظر رتبه شما بیشتر از بیست رتبه دارید وفقط در اینجا شش رتبه را معین کرده اید ورتبه ششم راه هم چهار طبقه کرده اید ومعلوم نیست که این قانون مسنخدمین فعلی نوشته میشود یا برای مسنخدمین که در آتیه مجلس مطابق این قانون آنها را استخدام میکند ؟اگر برای مستخدمین فعلی است ما که هیچ تناسبی با هم ندارد .


رئیس ـ آقای یاسائی هم مخالفند . یاسائی ـ بلی . رئیس ـ آقای سرکشیک زاده ـ ( اجازه ) سرکشیک زاده ـ آقای حائری زاده اظهار فرمودند که در بودجه منشی ها را مختلف نوشته اند البته این ترتیب برای این بوده است که مستخدمین مجلس تاکنون استخدام نداشته اند والبته باید موافقت کرد که زودتر این قانون تصویب شود . وپس از آن که تصویب شد آنوقت یکی از موادش ترتیب استخدام وترتیب طبقه بندی است و البته خود هیئت رئیسه رتبه هر کسی را معین خواهد کرد . رئیس ـ آقای یاسائی ( اجازه )


یاسائی ـ مخالفت بنده راجع باین اصطلاحاتی است که در این ماده قید شده است ود ر قانون استخدام کشوری هم هست : یک رتبه هست که مارتبه ها ودرجه ها را از بالا میگیریم ومیآئیم پائین و آنوقت اول ودوم وسوم گفته میشود ود رتلفظ هم کمتر اشتباه میشود ولی یکمرتبه هم هست که از پائین شروع میکنیم وبطور تصاعد حرکت میکنیم ویک اصطلاحاتی هم میگوئیم که آ ن وقت باید طور دیگر تلفظ شود . اینجا اول میگوئیم مامور دوم . دوم میگوئیم مامور اول واین درجه بندی وطبقه بندی بعقیده بنده یاتقلید صرف است یا نمیدانم چیست ؟


در ایران طبقه بندی که میشود وقتی فرضاً نه طبقه است در ایران این طور معمول است که آن طبقه نهم مرتبه عالی است و حالا این جا این طور درجه بندی کرده اند که از درجه نهم میایند پائین وآن وقت میگویند منشی اول منشی دوم منشی سوم مثلا منشی سوم پائین تر است از منشی اول در صورتیکه بعقیده بنده هیچ لازم نبود .


این طور درجه بندی کنند وبهتر این بود که میگفتند منشی اول کسی است که درجه ثباتی دارد منشی دوم کسی است که یکدرجه از او بالاتر است این اصطلاحات مال اروپا است که هر چیزی که ابتدا گفته میشود آن نمره اول است واین لغت نمره اول تاز ه معمول شده است مثلا وقتی میگوئیم فلان چای نمره اول است یعنی عالیتر است ولی ایرانی ها باین اصطلاحات آشنا نبوده اند وحالا ما میخواهیم بوسیله این قوانین آنها را آشنا کنیم و بگوئیم که مامور اول کسی است که بالاتر از مامور دوم است


در صورتیکه اول دوم که گفته میشودباید از روی همان درجه عددی وحسابی باشد . دیگر انی که اینجا نوشته شده است : ( ششم مدیر دائره ورئیس کابینه که بچهار طبقه منقسم میشوند ) بنده فلسفه این که مامورین رتبه ششم را آمده اند بچهار طبقه تقسیم کرده اند ولی از حیث حقوق همه را مساوی قرار داده اند نمیدانم چیست ؟ وهمچنین در اینجا نوشته شده ( تبصره اول تطبیق رتبه های ششگانه فوق با رتبه های قانون استخدام کشوری بشرح ذیل است : مدیری دائره وریاست کا بینه طبقه اول ودوم مساوی است با معاونت اداره ) بنده فلسفه اینکه درجه مدیری طبقه اول ودوم را تطبیق کرده است با رتبه معاونت اداره که در قانون استخدام کشوری است نمیدانم چیست ؟ زیرا بر فرض این که از حیث حقوق هم با هم تفاوتی داشته باشند


ولی اینکه مامورین را در دو طبقه بکنند وآنوقت آنها را مرتبه با یکد یگر بنمایند نمی دانم چه و فلسفه داشته است وهیچ ضرری نداشت که خمان نه رتبه که در قانون استخددام کشوری است هما نها را هم اینجا معین میکردیم . بعلاوه مجلس هم باید یک مدیر کل ثابتی از طرف خودش معین کند که در غیبت مجلس او مسئو لیت اوضاع اداری داخلی مجلس را داشته باشد در اینصورت اینطور که در راپرت کمیسیون مقرر شده و مقام و درجه فوق درجه معاونت اداری قائل نشده بعقیده بنده درست نیست زیرا اگر آمد یک فا صله هائی بین دوره های مجلس واقع شد باید یک مدیر کل ثابتی از طرف مجلس معین شده باشد که در غیبت مجلس او مسئولیت اداری را عهده دار باشد و اینطوریکه اینجا نوشته شده است بنده فلسفه ا ش را نفهمیدم و خوبست آقای مخبر توضیح بدهند .شاید بنده هم قانع بشوم .دیگر اینکه در تبصره دوم عبارتی است که بنده چیزی از آن نفهمیدم می نویسد :


اگر اعضاء اداری مجلس بد واثر کشوری تبدیل شوند ودارای رتبه ششم بوده باشند مدت خدمت مازاد رتبه آنها منظور خواهد شد ) واین عبارت را بنده وا فی برای آن مقصود نمی دانم و مقصود از این چند کلمه که اینجا اضافه کرده ام نمیدانم چیست ؟ اگر مقصود این است که وقتی تبدیل شدند ورفتند با دارات دولتی مقصود انطیافات اول ودوم است ؟ در هر صورت بنده که چیزی نمی فهم خوبست آقای مخبر توضیح بدهند تا بنده هم بفهم


مخبر - بنده تصور میکنم چون این قانون یک قانون پنجاه شصت ماده بوده است از این جهت نه آقای حائری زاده ونه آقای یاسائی هیچکدام فرصت نکرده اند کاملا مطالعه بفرمایند واینطور قوانین هم تمام موادش مربوط بهم است و همانطور که می فرمایند اگر ماده دو را روی یک کاغذی می نوشتند ومواد دیگرش را روی یک کاغذ دیگر بنده که خودم نوشته بودم نمی فهمیده وعلتش این است که این مواد تمام بهم مربوط است وممکن است ماده بعد مفسر ماده جلوئی باشد این است که بنده استدعا می کنم اجازه بفرمایند در شور اول این مواد خوانده شود وفلسفه دو شور هم گویا این باشد که در شور اول مواد خوانده شود تا ارتباطاتش معلوم شود و آن وقت آقایان نظریاتشان را در شور دوم اظهار بفرمایند ولی برای اینکه دو مرتبه این ایرادات تکرار نشود بنده توضیحاتی را که خواستند عرض میکنم :


اما اینکه آقای حائری زاده فرمودند که خوب بود قبلا نظامنامه هم تدوین میکردیم و می آوردیم بمجلس که ایشان ملا حظه بفرمایند بنده گمان میکنم این ترتیب سابقه نداشته .زیرا اول قانون را مینویسند بعد نظامنامه اجرایش را تهیه می کنند بعلاوه آن بودجه را که آقا ملا حظه میفرمایند قبل از این قانون نوشته شده وما این قانون را بعد از آن بودجه به مجلس آورده ایم واز همین نقطه نظر این قانون را ما آورده ایم که آنطور بودجه نوشته شود یعنی منشی اول حقوق منشی دوم بگیرد و همینطور سایر مراتب والبته بعد هم نظامنامه در روی این قانون نوشته خواهد شد ودر اثر این قانون بودجه هم تغییر میکند واگر دیدند در بودجه سال آتیه همینطور منظور شده وبا قانون تطبیق نمی شود آنوقت این ایرادشان وارد است وبرای نظامنامه هم موادی پیش بینی شده است بعد ملاحظه خواهند فرمود ورفع این اشکالشان هم خواهد شد .


اما ایرادات آقای یاسائی گویا خودشان در کمیسیون تجدید در قانون استخدام کشوری تشریف داشته اند . یاسائی ـ خیر نبوده ام . مخبر ـ واگر نبوده اند در ادارات بوده اند و میدانند که یکلغتها واسم هائی برای مشاغل هست مثلا وزارت خارجه قنسول دارد .نایب قنسول دارد مستشار دارد واینها هیچکدام در قانون استخدام کشوری پیش بینی نشده یعنی نمیشده است پیش بینی بکنند بلکه باید آن نظامنامه های اداری آن مشاغل را با رتبه هائی که در قانون استخدام تعیین شده است تطبیق بکنند .


مثلا در مجلس مامور اول ودوم داشته مامور ضبط داشته ماموریتی دارد که در کمیسیونها می آیند خبر ها را میدهند بمنشی های کمیسیونها ورسید میگیرند . اینها را نمتوان یک طبقه واسم خاصی برایشان معیین کرد .مثلا مامور بلیط را چه مینویسند ؟ واگر ما میخواستیم تمام مشاغلی که در مجلس هست آنها را در قانون استخدام ذکر کنیم آنوقت باید بنویسیم مثلا منشی دوم ثبات بلیط بده .

بلیط پاره کن واینها را بیاوریم جز و رتب قانون قرار بدهیم ودو کتاب بزرگ برای رتبه ها بنویسیم ولی ما اینجا شش رتبه معیین دکرده ایم که بعد بموجب یکماده اب این قانون که بعد ملاحظه میفرمائید مشاغلی که در مجلس هست آنها را تطبیق بکنند با این رتبه ها و اینها یک اشکالاتی است که تمام وزارتخا نه ها هم دچار این مشکلات هستند وگمان میکنم رفع این مشکلات نمیشود مگر بوسیله نظامنامه داخلی آن اداره والبته اگر مواد بعد را مورد نظر بفرمائید رفع این اشکال میشود .یاسائی ـ بنده این اعتراض را نکردم .


مخبر ـ آقای حا ئری زاده فرمودند و اما در موضوع رتبه ششم که آ قای یاسائی اعتراض کردند بنده در اینجا اگر مورد اخطار آ قای تدین واقع نشوم عرض میکنم که بنده خودن هم طرفدار عقیده اقای یاسائی هستم والبته دلیل ندارد مستخدمین مجلس مثل سایر مستخدمین وزارتخانه ها دارای ۹ رتبه باشند ودر کمیسیون هم خیلی مذاکره شد ولی بودجه مجلس اینقدر توسعه وبسط نداشت وگفتند مجلس بیشتر از شش رتبه کار ندارد وبا این حال مخالف وموافق داشت ولی دز کمیسیون با کثریت همین شش رتبه تصویب شد وبنده هم مجبورم از نظریه کمیسیون دفاع کنم با اینکه عقیده خودم این نیست واما اینکه فرمودند چرا رتبه ششم بچهار طبقه تقسبم شد ه این برای همین نقطه نظر آقای یاسائی است


و برای اینکه جمع بین نظریه اشخاصی که موافق بانه رتبه هستند و آ تهائی که موا فق شش رتبه هستند شده باشد از اینجهت همچومقررشد که برای آن کسی که در رتبه ششم چندین سال خدمت میکند و همیشه در همان رتبه باقی میماند برای تمام دوره خدمتش شصت تومان اضافه حقوق منظور شده آنهم در بین فواصلی که در قانون ملا حظه خواهید فرمود


بااین ترتیب که در هر چند سال یک مرتبه بیست تومان اضافه حقوق برایش منظور شود البته مطابق اشلی که معین میشود اگر پائین وبالا برود تغییر خواهد کرد ولی با ترتیب اشل کسیکه در رتبه ششم است بیش از شصت توماتن اضافه حقوق نخواهد داشت اما راجع بتبصره ممکن است آقای یاسائی پیشنهادی بفرمایند ارجاع به کمیسیون می شود البته در آنجا باز مذاکره می شود .اما راجع بتبصره دوم هم که فرمودند مقصود این است که اگر کسی رسید برتبه ششم ومدتی هم مثلا هشت یا نه سال در اتیه رتبه خدمت کرد آنوفت خواست یکی از وزار تخانه ها منتقل شود آنوقت در مجلس که باو ارتقاء رتبه داده شده است آن مدت در وزارتخانه باید منظور شود وما عبارتی وساتر از این برای اداء مقصود پیدا نکردیم مقصد کمیسیون همین بود که عرض کردم حالا اگر آقای یاسائی عبارت بهتری در نظر دارند ممکن است پیشنهاد بفرمایند .


جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است رئیس ـ ماده سوم قرائت میشود ( بشرح ذیل قرائت شد ) ماده سوم ـ مدت خدمت در هر یک از طبقات مرتبه ششم و نیز مرتبه پنجم سه سال ودر سایر مراتب دو سال شمسی است رئیس ـ آقای آق سیدیعقوب ( اجازه )


آقا سید یعقوب - چون آقای شیروانی مخبر محترم فرمودند در این قانون هر چه نظریه داریم حالا میتوانیم اظهار و صحبت کنیم در قانون استخدام کشوری که در دوره چهارم گذشت بنده همین نظر یه را نداشتم وحالا هم عر ض میکنم این رتبی را که معین کرده اند در هر دو سال بدو سال بالا برود لحاظ اصلاح بودجه مملکت خوب نیست زبرا ده سال نخواهد گذا شت که ما باید یک مواجب های زیادی بیک عده از اشخاصی بدهیم تا جائی که بالاخره مجبور خواهیم شددر ظرف چند مدیر کل داشته باشیم .چنانچه ملاحظه میفرمائید حالا در وزارت مالیه چند تا مدیر کل داریم واین فقط بواسطه نقصانی است که در قانون استخدام است که وقتی که میخواستند درجه بندی کنند حساب کرده اند ودیده اند یک کسیکه هر دو سال بدوسال باید ترقی کند حالا درجه اش باید مدیر کل باشد واز این جهت آن وزارت خانه هفده هفده هجده مدیر کل پیدا کرده وهمینطور در وزارت خارجه ریرا در وزارت خارجه نسبتاً از وزارت خانه های دیگر هم قد یمی تر است .


چون آقای شیروانی فرمودند اگر نظری آقایان دازند در اینموقع اظهار کنند : قانون استخدام کشوری هم از روی این قانون درست شود لذا بنده ترقی در جات را دو سا ل وسه سال کن میدانم این نظریه بنده فقط از نقطه نظر بودجه مملکت است اول خوبست ما بودجه خودمان را در نظر بگیریم آنوقت درجه بند یها را اینطور قرار بدهیم . با این تربیب پنج سال ده سال دیگر بنده نمیدانم و ضعیت بودجه ما چه خواهد شد ؟ از این نقطه نظر است که بنده دو سال رابرای دو سال ترقی کم میدانم . ما باید اول قانون را در موضوع خودمان بگذرانیم تا اینکه بتوانیم در سایر وزارت خا نه ها مثلا در وزارت مالیه وزارت داخله با خارجه ایراد کنیم .خوبست مدت ارتقاء رتبه را در هر چهار سال بچهار سال یا پنج سال به پنجسال قرار دهیم . وبنده با اینترتیب مخالفم زیرا مدتی نمیگذرد که تمام بودجه مملکت صرف مدیر کل ها خواهد شد .


مخبر ـ لازم است عر ض کنم که این ایراد دو مرتبه گرفته شد واگر اینجا مطابق این ماده که میگوید مدت خدمت در هر یک از طبقات مرتبه ششم ونیز مرتبه پنجم سه سال ودر سایر مراتب دوسال شمسی است حساب فرمائید ببینید یک کسی که از ثباتی باین مقام بخواهد برسد باید تمام دوره خدمت را طی نماید تا باین مقام برسد آنوقت هم فقط یک اضافه حقوقی باو داده میشود و بعلاوه مواد بعد را اگر ملاحظه بفرمائید وحساب کنید اگر اداره احتیاجی نداشته باشد در تمام مدت بیست وپنجسال که مدت خدمت است یکنفر بدرجه منشی اولی خواهد رسید وآن موقع هم موقعی است که تقاعد میشود وبموجب این حساب معلوم میشود یک عضوی که بسمت ثباتی وارد مجلس میشود بیست وپنجسال طول میکشد تا منشی اول بشود وبعد از یکسال دیگر هم که متقاعد میشود چون در اینجا قید شده است که اگر در مرتبه بالاتر جای خالی نباشد تا ششسال نمیتواند ترقی کند .


شرحی راجع بوزارت مالیه فرمودند باید دانست که در وزارت مالیه بکلی قضیه معکوس است زیرا در آن جادر موقع تظبیق قانون استخدام با رتبه های اشخاص حقوقات گزاف را که با عضاء میداد ند ما خذ ومدرک ترقی قرار داده اند واز اینجهت شاید در وزارت مالیه متجاوز از سی چهل نه بودند که در ماه دویست تومان شیصد تومان چهار صد تومان حقوق میگر فتند آن حقوقات گزاف را آمده اند و ماخذ قرار داد ه اند و در نتیجه اینهمه مدیر کل پیدا کرده اند ولی در این قانون که ما نوشته ایم اگر در رتبه بالاتر جای خالی نداشته باشید یک عضوی در بیست وچهار سال چهارمرتبه بیشتر بالانخواهد رفت حالا کرد وز ارتخانه ها وجاهای دیگر قانون را بدواً بمیل خودشان تعییر میکند ربطی بمسئله ندارد وقانون استخدام کشوربا تمام عتوبی که دارد معذلک هیچوقت اجازه نمیدهد که بیش از یک مدیر کل دروزارتخانه باشد .


بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است رئیس ـ اجازه میفرمائید چند دقیقه تنفس داده شود ( در اینموقع جلسه برای تنفس تعطیل وپس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید ) رئیس – پیشنهادها قرائت می شود . ( بشرح ذیل قرائت شد ) پیشنهاد آقای یاسائی ـ پیشنهاد میکنم درجه بنده در ماده دوم مطابق قانون استخدام کشوری مرتب شده ۹ درجه مقرر گردد پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب ـ بنده پیشنها د می کنم تفاوت بین چهارم قرائت می شود ( بشرح ذیل خوانده شد ) ماده چهارم مقرری مستخدمین اداری مجلس بتناسب ذیل معین میشود


۱- تعین بودجه ۲- مقرری مادون باضافه ثلث اصل ۳- مقرری مادون باضافه ثلث اصل ۴- مقرری مادون باضافه نصف اصل ۵- مقرری مادون به اضافه سه ربع اصل ۶- طبقه اول ـ مقرری مادون باضافه یک مقامل اصل ۷- طبقه دوم ـ مقرری طبقه اول باضافه دوثلث اصل طبقه سوم مقرری طبقه دوم باضافه دو ثلث اصل طبقه چهارم ـ مقرری طبق اول باضافه دو ثلث اصل


مخبر ـ در این جا یک اشتباه عبارتی شده واز این عبارت اینطور مفهوم می شود که طبقه چهارم از رتبه ششم مافوق تمام طبقات است در صورتی که باید اول نوشته شود طبقه چهارم بعد طبقه سوم بعد طبقه دوم بعد اول بعضی از آقایان هم متذکر این نکته شد بودند . کمیسیون اصلاح کرده است . رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب ـ ( اجازه )


آقا سید یعقوب ـ بنده پیشنها د کردم که اول قانون استخدام کشوری بیاید و نظریات تماماً در قانون استخدام کشوری که اصل ـ اصول همین قانون است مخلوط شود و نظر بودجه کاملا رعایت بشود بعد تکلیف مقرریها معلوم شود زیرا امسال مدتی کمیسیون بودجه و وزارت مالیه گرفتار تطبیق کردن بودجه ها بودند تا بالاخره همین بودجه سرو ته شکسته را بمجلس آوردند وا زنا چاری گذشت .


حالاهم تعاضا میکنم بامن موافقت کند واین ماده بماند تا قانون استخدام کشوری بمجلس بیاید بودجه مملکت و عوائدمان را در نظر بگیریم آنوقت از روی او به ببنیم برای سال آتیه چطور میتوانیم بودجه تفصیلی بنویسیم .باز هم بنده عرض میکنم مبناء علیه قانون استخدام همین بوده است . گرچه اقایان بعرایض بنده توجهی نکردند ولی حالا هم عر ض میکنم که تطبیق بودجه با این درجات باز کمیسیون بودجه و مملکت را دچار زحمت خواهد کرد بعلاوه این ترتیبی را که در اینجا معین کرده اند بنده نمیدانم فلسفه ا ش چیست ؟ بچه دلیل ثلث اصل را اضافه معین کرده اند ؟


بنده عرض میکنم سدس اصل در واقع عرایص بنده برای خاطر تذکر به آقایان است ونظر ایراد وحمله ندارم .ولی اینکه معین کرده اند ثلث اصل حقوق اضافه شود این چه فلسفه دارد ؟ بنده فرضاً میگویم سدس اصل مقرری باید افزوده شود وچون این ترتیب درجه بندی حقوق شامل قانون استخدام کشور هم میشود از این جهت ما اول باید عوائد مملکتی خودمان را ملاحظه کنیم و تا این کار را نکرده اند این حرکت ها مثل حرکت کردن در زنجیر است که از یک حلقه در میرویم و درحلقه دیگر گیر میکنیم و در موقع عمل گیر میکنیم ودچار اشکال میشویم و نمیتوانیم بموقع اجرا بگذاریم . از نقطه نظر فـلسفه باید دانست که این نصف وثلث وربع وخمسی که در این ماده تعیین شده این تطبیق ار روی چه بعمل خواهد آمد ؟


این انطباق پس از عوائد مملکتی باید بعمل آید اول باید فهمید که عواتد مملکت ماچقدر است آنوقت عایدی خودتان راتطبیق کنیم با بودجه ادارات پس ازاین تطبیق آنوقت میتوانیم اضافه حقوق را نصف اصل یا ثلث اصل معین کنیم والا حالا چطور میتوانیم معین کنیم این بود نظریات بنده که برای خاطر تذکر آقایان آن نظریاتی را که راجع بقانون استخدام کشوری داشتم حالا عرض کردم.رئیس ـ اقای وکیل الملک ( اجازه ) وکیل الملک ـ مخالفم .


رئیس ـ اقای یاسائی مخالفند ؟ یاسائی ـ بلی دست غیب ـ بنده موافقم رئیس ـ بفرمائید.

دست غیب ـ بنده در ماده اول وماده دوم اجازه خواسته بودم نوبت به بنده نرسید.این ایراداتی را که فرمودند چه آقای یاسائی چه آقای آقا سید یعقوب برای اشتباهی است که فرموده اند و اگر باین عرضی که میکنم درست توجه بفرمایند رفع اشتباه از آقایان میشود ودیگر ایرادی نسبت بمواد اولیه برایشان باقی نخواهد ماند وآن این است که ایشان خطا کردند مستخدمین کشوری را با مستخدمین هیئت شوری باید دانست که مستخدمین هیئت شوری با مستخدمین کشوری فرق دارند .ما به الا افتراقی بین شان وجود دارد بله آقای مخبر هم در طی عبارت نطقشان کلمه فرمودند ودرست هم بود فرمودند عرض ما این بود که حتی الا مکان قوانین متحد الشکل وضع شود این معنی متحد الشکل وضع شده نیست که مستخدمین مجلس طابق النهل با لنهل با مستخدمین کشوری مساوی باشند .


اینطور نیست بلکه بعضی فرق ها بین مستخدمین هیئت شوری ومستخدمین کشوری هست .مثلا از جمله فرق ها این است که بودجه مجلس محدود است ومستخدمین هیئت شوری بر خلاف مستخدمین کشوری محدودند وسعت ادارات کشوری بیشتر از اینجا است وعمده فرقها بواسطه خاطر همین است آقای آقا سید یعقوب فرمودند فرق بین این درجه بالاتر را چرا سدس نگذاشتند این برای این است که کمیسیون ملاحظه تمام اطراف راکرده است . بیشتر نگذاشت برای اینکه بودجه مملکت اجازه نمیداد و واقع از تقطه نظر رعایت بودجه مملکت بود که بیشتر از اینکه مقرر داشته جائز ندانسته است . اما علت اینکه کمتر از این نگذاشت برای این بوده که خواسته است نوعی باشد که امور مستخدمین شوری هم بگذرد اما اینکه اقای آقا سیدیعقوب فرمودند چرا این با قانون استخدام کشوری منطبق نشده است .


علتش همین بود که عرض کردم انطباق فرع برای این بود که این قانون با قسنون استخدام کشوری طابق النعل بالتعل باشد ولی ملاحظه میفرمائید این قانون رتبه ها را شش تا معین کرده اند ودرجات هر یک را هم معین نموده اند . ولی دز آنجا نه رتبه معین شده وبنده گمان میکنم برای یک مجلس که دواثرش محدود است وبودجه ا ش هم محدود است و برای یک مملکتی که باید رعایب اقتصاد


بودجه اش راهم بهتر ازاین نمیشد معین شود وخاصه اینکه در این مواد اولیه چهار شور شده ودرهر چهار شورش هم بنده بوده ام .دوشور در هیئت رئیسه شده وده شور هم در کمیسیو ن نظامنانه داخلی بعمل آمده است .تمام فرمایشات آقایان هم در آنجا گفته شده ومورد بحث ومطالعه شده است مخالف وموافق هم در کمیسیون صحبت کرده اند ود ر آنجا عا طفه هم خیلی بروز کرد شاید هم یکی از آن اشخاص خود بنده بودم ولی معذلک وقتی که درست دقت کردیم دیدیم این ماده بهترین وعملی ترین مواد این قانون است .جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است .رئیس ـ مذاکرات کافی است جمعی از نمایندگان ـ بلی رئیس ـ پیشنهاد قرائت میشود : ( بشرح ذیل خوانده شد )


پیشنهاد آقای قائم مقام ـ بنده پیشنهاد میکنم بملاحظه اینکه این قانون بمستخدمین مجلس شورای ملی اجازه داخل شدن بسا یر ادارات دولتی میدهد مقرریهای مستخدمین مجلس نیز از روی مقرریهای قانون استخدام کشوری نوشته شده وتطبیق با آن قانون نمایند .پیشنهاد آقای آقا سید محبی الدین ـ ( پیشنهاد میکنم در ماده چهار در فقره یک بعد از بودجه کلمه مملکتی اضافه شود .پیشنهاد آقای سرکشیک زاده بنده پیشنهاد میکنم قسمت یک نوشته شود بودجه مملکت پیشنهاد آقای وکیل الملک ـ نظرباینکه در قسمت ششم ماده چهارم اشتباهی شده پیشنهاد میکنم قسمت ششم بترتیب ذیل نوشته شود


۶ طبقه چهارم مقرری ما دون باضافه دو ثلث اصل طبقه سوم مقرری مادون باضافه دو ثلیش اصل طبقه اول مقرری مادون باا ضافه یک مقابل اصل پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب ـ بنده پیشنهاد میکنم که مقرری مستخدمین باین تربیب اصلاح شود .(۱) تعیین بودجه (۲) مقرری مادون باضافه خمس اصل (۳) باضافه ربع اصل (۴) باضافه ثلث اصل (۵) باضافـه نصف اصل رئیس ـ ماده پنجم قرائت میشود ( باین نحو خوانده شد )


ماده ۵- در سال اول خدمت در هر مرتبه حداقل مقرری آن رتبه داده میشود و تفاوت بین حداقل واکثر که از سال دوم خدمت در یکمرتبه ممکن است داده شود تا آخر مدت در آن رتبه نباید از یک ششم مقرری همان رتبه تجاوز نماید


رئیس ـ آقای مشاراعظم ( اجازه ) مشاراعظم ـ بین این قانون وقانون استخدام کشوری بنظر بنده نمی توان تفاوتی گذاشت نهایت اینکه در مجلس شورای ملی یکقدری دایره تنگتر است ولی در وزارتخانه ها وسیع تر .بنابر این بنده خیال میکنم بهتر این بود که اساساً در موقع انشاء این قانون دقت میشد تا موادی که در قانون استخدام کشوری نوشته شده است دیگر دراینجا تکرار نشود .


مبیایستی یک یا چند ماده برای مستخدمین مجلس شورای ملی انشاء میشد باین تربیب که قانون استخدام مستخدمین مجلس شورای ملی در واقع همان قانون استخدام کشوری است باستثنای بعضی مواد باین ترتیب که میگفتند این چند ماده شامل مستخدمین مجلس نمیشود مثل بعضی از موادی هم که در قانون استخدام کشوری است که وزراء ومعاونین آنها را مستثنی کرده اند و همچنین بعضی مواد را جع بمحاکمه وطرز محاکمه اعضاء که مثلا باید درتحت نظر وزیر یا معاون وزیر باشد . اینها راباید مستثنی کنند وبعد بنویسند که سایر مواد قانون استخدام کشوری شامل حال اعضاء مجلس شورای ملی هم خواهد بود .


این ماده پنجم عین ماده هفدهم قانون استخدام کشوری است و هر دو مثل همند دراین صورت دیگر چه ضرورت دارد وبنده اگر در ابتداء مذاکرات در مجلس بودم در کلیات این قانون عقاید خودم را اظهار میکردم وپیشنهاد هم میکردم که کمیسیون محترم این قانون رابکمیسیون بر گردانند وحالا هم عقیده ام همین است که این قانون بر گردد بکمیسیون واصولا باین نحو اصلاح شود که موادی را که در اینجا لازم میدانند بنویسند وموادی که در قانون استخدام کشوری هست دیگر ضرورتی ندارد در اینجا هم تکرار شود .


مخبر ـ اولا اینکه این یک معمولی شده است درمجلس که یک قانونی که مطرح میشود فوری پیشتهاد می کنند بر گردد بکمیسیون این یک چیزی است که امسال معمول شده والبته قانون بالاخره بر میگردد بکمیسیون و دو شور معنایش این است که در شور اول آقایان نمایندگان ملاحظات خودشان را میکنند و پیشنهاد می فرمایند آنوقت بر میگردد بکمیسیون ودر کمیسیون در این پیشنهادا ت مداقـه میشود وآنچه مطابق نظر کمیسیون باشد مجدداً مجلس میفرستد وباز در شور ثانی آقایان نظریات خودشانرا خواهند فرمود.


پس این تحصیل حاصل است برای اینکه قانون بر میگردد بکمیسیون بلی یک قانونی را که پیشنهاد می کنند بر گردد بکمیسیون برای این است که مبادا یک انقلابهائی در مملکت تولید کند یا یک اتفافاتی بیفتد آنوقت پیشنهاد میکنند برگردد بکمیسیون ولی در قانون استخدام اعضاء داخلی مجلس بنده نمیتواتنم یک خطری را پیش بینی کنم . اما اینکه فرمودند بعضی از مواد قانون استخدام کشوری را در اینجا اقتیاش نموده اند و بعضی ها را که لازم نبوده بیرون برده اند وبا لاخره نظرشان این بود که چند تا از مواد قانون استخدام را ما آورده ایم در اینجا .


اینطور نیست مخصوصاً در این ماده یک ترتیب دیگری در هیئت رئیسه پیش بینی شده بود که این حداقل واکثر را پیش بینی کرده بودند در سال اول دوتومان در سال دوم پنج تومان ودر سال چهارم چقدر وکمیسیون صلاح ندانست مبلغ معین بشود برای اینکه مبلغ باید روی اشل مملکتی معین شود .بودجه مملکتی آن حد آخرش را باید در نظر گرفت اگر چنانچه یکسال بودجه مملکتی نرسد اشل را میآورند پائین مثلا اشل سی ودو تومان رابیست وهشت تومان و سی تومان میکنند واگر مملکتمان دارائی داترد اشل را میبرند بالا . پس کمیسیون اینطور در نظر گرفت که حداقل واکثر را برای اضافه حقوق در اینجا بنویسند بهتر است برای اینکه شاید آن یک تومان ودوتومان را مملکت نتواند بدهد .


باین ملاحظه آنطور نوشنه نشد. و اینکه فرمودند چرا عین ماده قانون استخدام را ما ابیجا نقل کرده ایم اگر چنانچه در سرتاسر قانون استخدام پنج تا ده تا ماده خوب داشته باشد این گناه است که ما آنرا بیاورییم ودر این قانون بگذاریم واین ماده بنظر کمیسیون خوب آمده وعین ماده قانون استخدام را اینجا گذارده است حالا اگر ایشان نظر دارند باین ماده که این ماده در قانون استخدام هم خوب نبوده پیشنهاد بفرمایند . یک ماده دیگر نوشته شود در هر صورت نظر کمیسیون این بوده وتمام مواد قانون استخدام هم بد یست وچند ماده هم که لازم بوده در اینجا گذارده شود بایم ملاحظه کمبیسون اقتباس کرده ودر ابنجا گذارده است . رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب ( اجازه )


آقا سید یعقوب ـ بنده از امتحانا تیکه امسال در کمیسیون بودجه برای مجلس واعضای کمیسیون بودجه پیدا شد ویکماده چهارده قانون بودجه که کمیسیون بودجه بزحمت ان ماده را پیشنهاد کرد بمجلس و از بدبختی آن ماده رد شد


بنده این عنوانی راکه در قانون استخدام آمده اند آن ماده را متطبق با بعضی ا ز وزارتخانه هاکرده اند وسایر وزارت خانه ها را محروم کرده اند مخصوصاً در وزارت مالیه که آقایا ن ملاحظه کرده اند که در آن جا آمده اند حداکثر را داده اند و بسایر وزارتخانه ها حداقل راباید بدهند بنده با این عنوان مخالفم ودر اینجا هم مطلق العنان کرده اند که باز مجلس و کمیسیون گرفتار شود که باز یکماده پیشنهاد کنند که حداقل باشد

بنده مخالفم که در انیجا دو مرتبه بنویسیم حداقل واکثر بنده عرض میکنم اگر یک مستخدمی در مرتبه که خدمت میکند وحسن خدمت از اودیده شد رئیس اداره حق داشته باشد عشر مقرری او را در آخر سال باو بدهند نه اینکه از برای او یک اجبار قانونی باشد وآتوقت مثل وزارت مالیه در یک جا منطبق بشود ودر یک جای دیگر نشود .چنانچه آقایان اطلاع دارند در خارج مرکز یعنی در سایر وزارتهخانه ها منشی اول بیست وپنج تومان می گیرد آنوقت در وزارت مالیه آمده اند منشی اول را هشتاد تومان و تفاوت بین حداقل وحد اکثر را هم به آنها میدهند .


دستغیب ـ این جا اداره دولتی نیست . آقا سید یعقوب ـ آقای دست غیب بفرمایشی فرمودند وتصور کردند بنده از فرمایش ایشان قانع شدم . خیر تمام افراد این مملکت در مقابل قانون متساوی العقوقند . حقوق همه یکی است .ما از صحرا نیامد ه ایم که قانون اعضاء مجلس یک طوردیگر باشد و قانون سایر وزارتخانه ها طور دیگر وبعقیده بنده نباید این طور باشد برای اینکه تمام متساوی الحقوق هستند پس نظر تامتحانی که در این دوره کرده ا یم در همین ماده تفاوت بین حداقل واکثر که اسباب گرفتاری مجلس وکمیسیون در آتیه می شود بنده پیشنهاد کردم که حد اقل وحد اکثر ا زبین برود و مسئول اداره وقتی از یک مستخدمی حسن خدمت دید عشر مقرری اورا باو بدهند .


رئیس – آقای سر کشیک زاده ـ ( اجازه ) سر کشیکزاده ـ بنده میکنم مقصود نوشتن این ماده در قانون استخدام اینست که آقای آقا سید یعقوب در حقیقت درضمن من مذاکراتشان اشاره فرمودند وآ ن رعایت سمت مامورینی است که در عرض هم واقعند مثلا اگر دو منشی هر کدام سی ودوتومان حقوق می گیرند یکی بهتر کار میکند و دیگری مطابق وظیفه ا ش رفتار کند تکلیف چیست ؟ آیا بایستی هر دو یکطور بمانند ؟


خیر برایاینکه آن کسیکه بهتر کار میکند تشنویق شود آمده اند در ماده هفده قانون استخدام کشوری حداقل وحد اکثر را قائل شده اند این جا هم بعضی از آقایان ایراد میکنند که چرا باید ما بعضی ا ز مواد قانون استخدام را در این جا ذکر کنیم .البته همنطور که آقای مخبر تو ضیح دادند لازم بوده اند که ما از قانون استخدام کشوری اقتیاس کنیم . مثلا اگر بناشد که یکی از مامورین مجلس خوب خدمت کرد آن قانون استخدام کشوری که شامل او نیست پس تکلیفش چیست ؟ بنابر این بنده تصور میکمیم ان نظری را که اقای آقا سید یعقوب اظهار کردند اینجا وارد نیست برای اینکه این جا مقصود تشویق اشخاص خدمتگذار است . ( جمعی از نمایندگان گفتند مذاکرات کافی است ) رئیس ـ مذاکرات کافی است بعضی از نمایندگان ـ بلی کافی است . رئیس ـ پیش نهادها قرائت میشود ( بترتیب ذیل قرائت شد ) مقام محترم مجلس شورای ملی بنده ماده واحده ذیل را پیشنهاد میکنم .


ماده واحده ـ مجلس شورای مای ۵۴ ماده راپرت کمیسیون تجدید نظر در نظامنامه را راجع با ستخدام اعضاء اداری موقتاً تصویب مینماید که بعد از اجرای موقبی ثانیاً برای رفع نواقص پیشنهاد شود . یاسائی پیشنهاد آقای آقا سیدیعقوب ـ بنده پیشنهاد میکنم ماده پنج این نوع اصلا ح شود . در سال اول خدمت در هر مرتبه حدا قل آن رتبه داده می شود . تبصره چنانچه از مستخدمین حسن خدمت دیده شود عشر مقرری آن رتبه باو داده میشود


رئیس ـ نسبت پیشنهاد اقای یاسائی نمیشود رای گرفت چون عده کافی نیست ماده ششم ( بشرح ذیل قرات شد ) ارتقاء رتبه منوط با حتیاج اداره وابرا ز کفایت واستعداد و مراقبت در انجام وظائف اداری و قدمت خدمت ورعایت ماده سوم است .رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب ـ ( اجازه)


آقا سیدیعقوب ـ بنده خواستم ا ز اقای مخبر سئوال کنم این عبارتی که نوشته ( رعایت ماده سوم ) گویا محتاج نباشد بواسطه خاطر اینکه در ماده معین کردیم که حدارتقاء در درجه اول ودوم دو سال و سه سال است و وقتیکه آنماده معمول با شد این دیگر زیاد است بدیهی است مواد قانون باید رعایت شود دیگر لازم نیست که در هر ماده بنویسیم که فلان ماه باید رعایت شود این معلوم است .این ماده ای است که ارتقاء رتبه مربوط باواست ومسلم است ارتقاء حا صل نمی شود مگر اینکه دو سال وسه سال دریک رتبه باشد


مخبر ـ درماده سوم اسمی از ارتقاء برده نشده است واین ماده اختصاص دارد به ارتقاء رتبه ودر این جا می گوید . شرائط ارتقاء رتبه فلان وفلان است بعلاوه که سال ودر اینجا میگوید سه سال ماندن در یک رتبه ( بعضی گفتند مذاکرات کافی است ) رئیس ـ ماده هفت . ( اینطور خوانده شد )


ماده ۷- در صورتیکه مستخدمی مستحق ترفیع رتبه ولی اداره احتیاجی بشاغل آن رتبه نداشته و با در مرتبه بالاتر محل خالی نباشد مستخدم مزبور پس از شش سال خدمت در آن رتبه به مرتبه مافوق خود افتخاری نائل و از حقوق رتبه مافوق بهرمنند می شود و مدت خدمت در رتبه افتخاری در حکم اشتغال رسمی است .


رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب ـ ( اجازه ) آقاسید یعقوب ـ اصل موضوعی که محل بحث واقع شد در وزارت مالیه این است که بنده برسبیل مثل عرض میکنم همین مسئله باعث شد که مدیری کل در وزارت مالیه پیدا شد که در آن جا گفته اند نظر بقدمت خدمت را باید تطبیق کنیم با قانون استخدام وقتیکه تطبیق کردیم با رتب نه گانه قانون استخدام حالا رسیده بمرتبه هشت یا نه وناچار شدو ایم که تشکیل یک مدیرهائی بدهیم اینجا هم که معین شده شش رتبه و بالاتر ا از آن را هم آقای یاسائی گفتندن که بنده بفرمایش ایشان هم معتقد نبودم خیلی خوب آمدند در اینجا شش طبقه قائل شدند که مطابق این طبقات حقوق بآنها داده شود ولی دیگر این افتخاراً یعنی چه حقوقش که همین اندازه است که می دهد دیگر افتخار اً باو می دهیم برای چیست این عرض برای اینجا نیست برای سایر وزارتخانه ها است که آنها گرفتارندو اسباب مشغله سیاسی شده واین ماده بقدری کش دارد که نهایت ندارد مثلا درجات خدمت که همین شش مرتبه است وقتی که میرسند بمرتبه شش که دیگر از این بالا تر نیست دیگر باین ترتیب افتخاراً ماچرا باید حقوق بدهیم .


بنابر این خوبست یک فکر کنیم که این ماده قابل اعمال نظریات خصوصی نباشد .بنده مثلا اگر شصت سال رسیدم تمام شد دیگر بس است ول کنم باز ما ملاحظه کنیم خدمت کرده است البته هر کس یک ارتقاء طبیعی دارد و خدمتش باین مرتبه که رسید حقوقش معلوم است وبنده مخالفم با اینکه یک خرج زیادی شود مخصوصاً یک کثرت خرج زیادی برای همین مسئله در وزارتخانه ها تولید می شود این بود عقیده بنده


رئیس ـ آقای دست غیب ( اجازه ) دست غیب ـ باز هم آقای آقا سید یعقوب اشتباه فرمودند هی مستخدمین کشوری را میفرمایند بنده گمان می کنم اینماده برای مستخدمین هیئت شوری بهتریم مواد است از یکطرف راجع بحقوق اینها کمیسیون یک عا طفه برای اینکه مستخدمین هیئت شوری هستند ابراز داشته و از طرف دیگر مدت خدمت وزحمت را هدر نکرده استدعا می کنم از آقایان که التفات باصل ماده بفرمایند نوشته ( در صورتی که مستخدمین مستحق ترفیع رتبه بوده ولی اداره احتیاجی بشاغل آن رتبه نداشت ویا در مرتبه بالاتر محل خالی نباشد مستخدم مزبور پس از شش سال خدمت در اینرتبه بمرتبه مافوق خود افتخاری نائل )


اینجا می گونید اینشخص اگر چنانچه استحقاق ترفیع رتبه داشته باشد و محل خالی نباشد آنوقت پس از شش سال بمرتبه افتخاری نائل می شود حالا اگر اینحقاق داشت ومحل هم نبود آیا استحقاق را بنند توی ذهنش اینشخص میتحق ترفیع رتبه است و حرف حسابی هم ندارند که در جواب او بگویند حالا که حرف حسابی ندارند باو بزنند چه کنند واز طرف دیگر محل نیست واداره هم محدود است تکلیف چیست ؟


باید چه کرد؟ باید ملاحظه کرد که اطراف را جمع کرد هم توی دهم او نباید زد برای اینکه مستحق است و هم نباید در اداره بی خود یک مقاماتی درست کرد که اسباب سنگینی بودجه شود بنابر این نوشته شده پس از شش سال خدمت در آن رتبه بمرتبه مافوق خود افتخاری نائل واز حقوق رتبه مافوق بهره مند میشود


یعنی در همین رتبه می ماند وا ز حقوق رتبه ما فوق بهره مند میشود واینکه نوشته مدت خدمت در رتبه افتخاری در حکم اشتغال رسمی است برای خاطر این است که چون استحقاق پیدا کرده ومحل نبوده این هم افتخاری را اگر داشته باشد میگوید حالا اگر بخواهم منتقل شوم بادارات دولتی این رتبه را که افتخاراً نائل شده ام میتوانم در ادارات دولتی بهمین مقام نائل شوم یا اینکه اگر محل خالی شد میتوانم بمرتبه بالا بروم برای خاطر اینکه شما من را در این رتبه افتخاری قبول کرده اید ورتبه افتخاری هم رسمی است برای اینکه اینجا تصریح شده تا مادامی که در محل بالاتر محل خالی نباشد اینرتبه افتخاری را دارد ولی وقتی جا خالی شد می تواند برود بالاتر واینمدت خدمت افتخاری جزء خدمت رسمی او محسوب می شود بنابر این ما نباید از مستخدمی که زحمت می کشد وخدمت می کند این رتبه افتخاری را هم از او سلب کنیم پس این ماده جامع اطراف است و بنظر بنده اشکالی ندارد


مخبر ـ آقای دست غیب یک کلمه فرمودند که کمیسیون عاطفه بخرج داده جسار تاً عرض می کنم کمیسیون قدری هم بی عاطفی کرده بجهت اینکه در ماده اول که بکمیسیون فرستاده شده بود نوشته بود هر سال بسال و بعد هر دو سال بدوسال اضافه حقوق باجزاء مجلس داده می شود ولی ما در اینجا گفته ایم اصلا شش سال متمادی اضافه حقوق نگیرد اما آن کلمه که آقای آقا سید یعقوب راجع بمالیه فرمودند ما هم این قضیه را میدانیم ودر موقعش هم البته باید جلوگیری کرد ولی اگر یک ماده صریحی را در یک اداره بد تعییر کنند


این ماده مستخدمین مجلس را مجبور می کند که در یک رتبه شش سال بمانند یک مستخدمی که با درجه ثباتی داخل مجلس شده است بعد از بیست وچهار سال میرسد بدرجه منشی اولی آنوقت یکسال بعدش هم آنوقت یکسال بعدش هم متقاعد میشود بنا بر این نمیرود که یک نفر ثبات اینجا تعییر شود که میتواند مدیر کل شود برای اینکه در بیست وچهار سال چهار رتبه راطی می کند می نویسد شش سال در صورتیکه مستخدم مستحق ترفیع رتبه باشد محل خالی نباشد آنوقت باینمقام نائل میشود واگر بنا شد افتخاری نائل میشود چهار شش سال بیست وچهار سال درسال متقاعد می شود پس یکنفر ثبات هنچوقت از رتبه منشی اولی در صورتی که رتبه بالا خالی نباشد تالانمی رود پس مطمئن باشید که اینماده باین صریحی در اینجا بد تعبیر نمیشود حالا اگر در وزارت مالیه یک ماده بد


Page 8 missing