تفاوت میان نسخه‌های «مثنوی معنوی/قصه‌ی خلیفه کی در کرم در زمان خود از حاتم طایی گذشته بود و نظیر خود نداشت»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مثنوی معنوی/قصه‌ی خلیفه کی در کرم در زمان خود از حاتم طائی گذشته بود و نظیر خود نداشت را به [[مثنوی معنوی/قصه‌ی خلیفه کی در کرم در زمان خو...)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
  | یادداشت =
 
  | یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|یک شب اعرابی زنی مر شوی را|گفت و از حد برد گفت و گوی را}}
 
{{ب|یک شب اعرابی زنی مر شوی را|گفت و از حد برد گفت و گوی را}}
 
{{ب|کین همه فقر و جفا ما می‌کشیم|جمله عالم در خوشی ما ناخوشیم}}
 
{{ب|کین همه فقر و جفا ما می‌کشیم|جمله عالم در خوشی ما ناخوشیم}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۳۸

' دفتر اول مثنوی (قصه‌ی خلیفه کی در کرم در زمان خود از حاتم طایی گذشته بود و نظیر خود نداشت)
از مولوی
'


یک شب اعرابی زنی مر شوی را گفت و از حد برد گفت و گوی را
کین همه فقر و جفا ما می‌کشیم جمله عالم در خوشی ما ناخوشیم
نان‌مان نه نان خورش‌مان درد و رشک کوزه‌مان نه آب‌مان از دیده اشک
جامه‌ی ما روز تاب آفتاب شب نهالین و لحاف از ماهتاب
قرص مه را قرص نان پنداشته دست سوی آسمان برداشته
ننگ درویشان ز درویشی ما روز شب از روزی اندیشی ما
خویش و بیگانه شده از ما رمان بر مثال سامری از مردمان
گر بخواهم از کسی یک مشت نسک مر مرا گوید خمش کن مرگ و جسک
مر عرب را فخر غزوست و عطا در عرب تو همچو اندر خط خطا
چه غزا ما بی‌غزا خود کشته‌ایم ما به تیغ فقر بی سر گشته‌ایم
چه عطا ما بر گدایی می‌تنیم مر مگس را در هوا رگ می‌زنیم
گر کسی مهمان رسد گر من منم شب بخسپد دلقش از تن بر کنم