نظامی (خسرو و شیرین)/دگر ره گفت کای دریای دربار

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۳۲ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' نظامی (خسرو و شیرین) (دگر ره گفت کای دریای دربار)
از نظامی
'


دگر ره گفت کای دریای دربار چو در صافی و چون دریا عجب کار
عجب دارم زیارانی که خفتند که خواب دیده را با کس نگفتند
همه گفتند چون ما در زمین آی نگوید کس چنین رفتم چنین آی
جوابش داد دانای نهانی که نقد این جهانست آن جهانی
نگنجد آن ترنم اندرین ساز مخالف باشد ار برداری آواز
نفس در آتش آری دم بگیرد و گر آتش در آب آری بمیرد