فخرالدین عراقی (غزلیات)/ای آرزوی جان و دلم ز آرزوی تو

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۴۲ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' فخرالدین عراقی (غزلیات) (ای آرزوی جان و دلم ز آرزوی تو)
از فخرالدین عراقی
'


ای آرزوی جان و دلم ز آرزوی تو بیمار گشته به نشود جز به بوی تو
باری، بپرس حال دل ناتوان من بنگر: چگونه می‌تپد از آرزوی تو؟
از آرزوی روی تو جانم به لب رسید بنمای رخ، که جان بدهم پیش روی تو
حال دل ضعیف چنین زار کی شدی؟ گر یافتی نسیم گلستان کوی تو
در راه جست و جوی تو هر جانبی دوید در ره بماند و راه نیاورد سوی تو
از لطف تو سزد که کنون دست گیریش چون بازمانده، گمشده در جست و جوی تو