دیوان شمس/گفتم که ای جان خود جان چه باشد

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۴۰ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (گفتم که ای جان خود جان چه باشد)
از مولوی
'


گفتم که ای جان خود جان چه باشد ای درد و درمان درمان چه باشد
خواهم که سازم صد جان و دل را پیش تو قربان قربان چه باشد
ای نور رویت ای بوی کویت اسرار ایمان ایمان چه باشد
گفتی گزیدی بر ما دکانی بر بی‌گناهی بهتان چه باشد
اقبال پیشت سجده کنانست ای بخت خندان خندان چه باشد
بگشای ای جان در بر ضعیفان بر رغم دربان دربان چه باشد
فرمود صوفی که آن نداری باری بپرسش که آن چه باشد
با حسن رویت احسان کی جوید خود پیش حسنت احسان چه باشد
تو شیری و ما انبان حیله در پیش شیران انبان چه باشد
بردار پرده از پیش دیده کوری شیطان شیطان چه باشد
بس خلق هستند کز دوست مستند هرگز ندانند که نان چه باشد