دیوان شمس/هزار جان مقدس هزار گوهر کانی
نسخهٔ تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۵۵ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | دیوان شمس (غزلیات) (هزار جان مقدس هزار گوهر کانی) از مولوی |
' |
هزار جان مقدس هزار گوهر کانی فدای جاه و جمالت که روح بخش جهانی چه روحها که فزایی چه حلقهها که ربایی چو ماه غیب نمایی ز پردههای نهانی چو در غزا تو بتازی ز بحر گرد برآری هزار بحر بجوشد چو قطرهای بچکانی تویی ز کون گزیده تویی گشایش دیده به یک نظر تو ببخشی سعادت دوجهانی کژی که هست جهان را چو تیر راست کن آن را بکش کمان زمان را که سخت سخته کمانی نه چرخ زهر چشاند نه ترس و خوف بماند چو دل ثنای تو خواند که شاه امن و امانی به چرخ سینه برآیی هزار ماه نمایی یکی بدان که تو اینی یکی بدان که تو آنی تو راست چرخ چو چاکر تو مه نباشی و اختر هزار ماه منور ز آستین بفشانی تو شمس مفخر تبریز به خواجگی چو نشینی صد آفتاب زمان را چو بندگان بنشانی