دیوان شمس/به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۰۰ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی)
از مولوی
'


به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی طمع به وصل تو دارم، تو نیز می‌دانی
چو در دل آمد عشق تو و قرار گرفت نماند صبر و قرارم، تو نیز می‌دانی
نهفته شد گل، و بلبل پرید از چمنم بدرد خسته‌ی خارم، تو نیز می‌دانی
به ناله باز سپیدم، بسان فاخته شد به کوهسار چو سارم، تو نیز می‌دانی
انار بودم خندان، بران عقیق لبت کنون چو شعله‌ی نارم، تو نیز می‌دانی
انار عشق تو بودست شمس تبریزی که برد بر سردارم، تو نیز می‌دانی