دیوان شمس/به تن با ما به دل در مرغزاری

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۵ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۴۷ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (به تن با ما به دل در مرغزاری)
از مولوی
'


به تن با ما به دل در مرغزاری چو دربند شکاری تو شکاری
به تن این جا میان بسته چو نایی به باطن همچو باد بی‌قراری
تنت چون جامه غواص بر خاک تو چون ماهی روش در آب داری
در این دریا بسی رگ‌هاست صافی بسی رگ‌هاست کان تیره است و تاری
صفای دل از آن رگ‌های صافی است بدان رگ پی بری چون پر برآری
در آن رگ‌ها تو همچون خون نهانی ور انگشتی نهم تو شرم داری
از آن رگ‌هاست بانگ چنگ خوش رگ ز عکس و لطف آن زاری است زاری
ز بحر بی‌کنار است این نواها کی می‌غرد به موج از بی‌کناری