دیوان شمس/ای دل رفته ز جا بازمیا

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۵۹ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (ای دل رفته ز جا بازمیا)
از مولوی
'


ای دل رفته ز جا بازمیا به فنا ساز و در این ساز میا
روح را عالم ارواح به است قالب از روح بپرداز میا
اندر آبی که بدو زنده شد آب خویش را آب درانداز میا
آخر عشق به از اول اوست تو ز آخر سوی آغاز میا
تا فسرده نشوی همچو جماد هم در آن آتش بگداز میا
بشنو آواز روان‌ها ز عدم چو عدم هیچ به آواز میا
راز کواز دهد راز نماند مده آواز تو ای راز میا