حافظ (غزلیات)/چندان که گفتم غم با طبیبان

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۰۲ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' حافظ (غزلیات) (چندان که گفتم غم با طبیبان)
از حافظ
'


چندان که گفتم غم با طبیبان درمان نکردند مسکین غریبان
آن گل که هر دم در دست بادیست گو شرم بادش از عندلیبان
یا رب امان ده تا بازبیند چشم محبان روی حبیبان
درج محبت بر مهر خود نیست یا رب مبادا کام رقیبان
ای منعم آخر بر خوان جودت تا چند باشیم از بی نصیبان
حافظ نگشتی شیدای گیتی گر می‌شنیدی پند ادیبان