جامی (اورنگ چهارم سبحة الا برار)/ای پر از فیض وجود تو جهان!
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | جامی (اورنگ چهارم سبحة الا برار) (ای پر از فیض وجود تو جهان!) از جامی |
' |
ای پر از فیض وجود تو جهان! | غرق نور تو چه پیدا چه نهان! | |
مایهی صورت و معنی همه تو | با همه، بیهمه، تو، ای همه تو! | |
بینصیب از تو نه چندست و نه چون | خالی از تو نه درون و نه برون | |
متحد اولی و آخریات | متفق باطنی و ظاهریات | |
کردهای در همه اضداد ظهور | هیچ ضد نیست ز نزدیک تو دور | |
جامی از هستی خود پاک شده | در ره فقر و فنا خاک شده | |
در بقای تو فنا میخواهد | وز فنا در تو بقا میخواهد | |
از خود و کار خودش فانی دار! | و آن فنا را به وی ارزانی دار! | |
چون فنا شد به بقایش برسان! | بر سر صدر صفایش بنشان! | |
کن به صافی صفتان رهبریاش! | متصف ساز به صوفی گریاش! |