وحشی بافقی (غزلیات)/چون طفل اشک پرده در راز نیستم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (چون طفل اشک پرده در راز نیستم) از وحشی بافقی |
' |
چون طفل اشک پرده در راز نیستم | از من مپوش راز که غماز نیستم | |
در انتظار اینکه مگر خواندم شبی | یک شب نشد که گوش بر آواز نیستم | |
بیخود مرا حکایت او چیست بر زبان | گر در خیال آن بت طناز نیستم | |
در بزم عشق نرد مرادی نمیزدم | زانرو که چون رقیب دغا باز نیستم | |
گر ترک خانمان نکنم از برای تو | وحشی رند خانه برانداز نیستم |