وحشی بافقی (غزلیات)/هنوز عاشقی‌و دلرباییی نشدست

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' وحشی بافقی (غزلیات) (هنوز عاشقی‌و دلرباییی نشدست)
از وحشی بافقی
'


هنوز عاشقی‌و دلرباییی نشدست هنوز زوری و زور آزماییی نشدست
هنوز نیست مشخص که دل چه پیش کسیست هنوز مبحث قید و رهاییی نشدست
دل ایستاده به دریوزه‌ی کرشمه، ولی هنوز فرصت عرض گداییی نشدست
ز اختلاط تو امروز یافتم سد چیز عجب که داعیه‌ی بیوفاییی نشدست
همین تواضع عام است حسن را با عشق میان ناز و نیاز آشنایی نشدست
نگه ذخیره‌ی دیدار گو بنه امروز که هست فرصت و طرح جداییی نشدست
هنوز اول عشق است صبر کن وحشی مجال رشکی و غیرت فزاییی نشدست