وحشی بافقی (غزلیات)/مییابم از خود حسرتی باز از فراق کیست این
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (مییابم از خود حسرتی باز از فراق کیست این) از وحشی بافقی |
' |
مییابم از خود حسرتی باز از فراق کیست این | آمادهی سد گریهام از اشتیاق کیست این | |
سد جوق حسرت بر گذشت اکنون هزاران گرد شد | گر نیست هجران کسی پس طمطراق کیست این | |
رطل گران و اندر او دریای زهری موج زن | یارب نصیب کس مکن بهر مذاق کیست این | |
اسباب سد زندان سرا چندست بر بالای هم | جایی استخوش آراسته آیا وثاق کیست این | |
ای شحنه بیجرم کش این سر که در خون میکشی | گفتی که میآویزمش از پیش طاق کیست این | |
وصلی نمودی ای فلک پوشیده سد هجران در او | تو خود موافق گشته ای کار نفاق کیست این | |
هجر اینچنین نزدیک و تو در صحبت فارغ دلی | وحشی دلیرت یافتم از اتفاق کیست این |