وحشی بافقی (غزلیات)/صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم) از وحشی بافقی |
' |
صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم | خوش بر سر بهانه نشستهست طاقتم | |
من مرد حملهی سپه هجر نیستم | گیرم که استوار بود پای جرأتم | |
زندان بی در است کدورتسرای هجر | من چون در این طلسم فتادم به حیرتم | |
جایز نداشتهست کسی هجر دائمی | من مفتی مسائل کیش محبتم | |
وحشی منم مورخ زندانیان هجر | زیرا که دیر سالهی زندان حسرتم |