وحشی بافقی (غزلیات)/در دل همان محبت پیشینه باقی است
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (در دل همان محبت پیشینه باقی است) از وحشی بافقی |
' |
در دل همان محبت پیشینه باقی است | آن دوستی که بود در این سینه باقی است | |
باز آ و حسن جلوه ده و عرض ناز کن | کان دل که بود صاف چو آیینه باقی است | |
از ما فروتنیست بکش تیغ انتقام | بر خاطر شریفت اگر کینه باقی است | |
نقدینه وفاست همان بر عیار خویش | قفلی که بود بر در گنجینه باقی است | |
وحشی اگر ز کسوت رندی دلت گرفت | زهد و صلاح و خرقهی پشمینه باقی است |