وحشی بافقی (غزلیات)/آن مستی تو دوش ز پیمانه‌ی که بود

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' وحشی بافقی (غزلیات) (آن مستی تو دوش ز پیمانه‌ی که بود)
از وحشی بافقی
'


آن مستی تو دوش ز پیمانه‌ی که بود چندین شراب در خم و خمخانه‌ی که بود
ای مرغ زود رام که آورد نقل و می دام فریب آب که و دانه‌ی که بود
روشن بسان آتش حسنت می که شد شمعت زبانه کش پی پروانه‌ی که بود
آوازه‌ات به مستی و رندی بلند شد افشای آن ز نعره‌ی مستانه‌ی که بود
وحشی چه پرسش است که شد با که آشنا خود گو که او به غیر تو بیگانه که بود