هاتف اصفهانی (غزلیات)/گوهرفشان کن آن لب کز شوق جان فشانم
نسخهٔ تاریخ ۲۹ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۰۸ توسط Pedram.salehpoor (گفتگو | مشارکتها)
' | هاتف اصفهانی (غزلیات) (گوهرفشان کن آن لب کز شوق جان فشانم) از هاتف اصفهانی |
' |
گوهرفشان کن آن لب کز شوق جان فشانم جان پیش آن دو لعل گوهرفشان فشانم گر بی توام به دامن نقد دو کون ریزند دامان بینیازی بر این و آن فشانم خالی نگرددم دل کز بیم او ز دیده اشکی اگر فشانم باید نهان فشانم آیا بود که روزی فارغ ز محنت دام گرد غریبی از بال در آشیان فشانم سرو روان من کو هاتف که بر سر من چون پا نهد به پایش نقد روان فشانم