هاتف اصفهانی (غزلیات)/چه گویمت که دلم از جدائیت چون است
نسخهٔ تاریخ ۲۹ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۲۳ توسط Pedram.salehpoor (گفتگو | مشارکتها)
' | هاتف اصفهانی (غزلیات) (چه گویمت که دلم از جدائیت چون است) از هاتف اصفهانی |
' |
چه گویمت که دلم از جدائیت چون است دلم جدا ز تو دل نیست قطرهی خون است تو کردهای دل من خون و تا ز غصه کنی دوباره خون به دلم پرسیم دلت چون است نه زلف و خال و رخ لیلی، آن دگر چیز است که آفت دل و صبر و قرار مجنون است ز مور کمترم و میکشم به قوت عشق به دوش باری، کز حد پیل افزون است ز من بریدی اگر مهر بیسبب دانم که این نه کار تو این کار ، کار گردون است اگر به قامت موزون کشد دل هاتف نه جرم او که تقاضای طبع موزون است