هاتف اصفهانی (غزلیات)/ناقهی آن محمل نشین چون راند از منزل مرا
نسخهٔ تاریخ ۲۹ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۲۵ توسط Pedram.salehpoor (گفتگو | مشارکتها)
' | هاتف اصفهانی (غزلیات) (ناقهی آن محمل نشین چون راند از منزل مرا) از هاتف اصفهانی |
' |
ناقهی آن محمل نشین چون راند از منزل مرا جان قفای ناقه رفت و دل پی محمل مرا ز آتش رشکم کنی تا داغ، هر شب میشوی شمع بزم غیر و میخواهی در آن محفل مرا بعد عمری زد به من تیغی و از من درگذشت کشت لیک از حسرت تیغ دگر قاتل مرا بارها گفتم که پیکانش ز دل بیرون کشم جهدها کردم ولی برنامد این از دل مرا خط برآوردی و عاشق کشتی آخر کرد عشق غرقه در دریا تو را آسوده در ساحل مرا چاره جو هاتف برای مشکل عشقم ولی مشکل از تدبیر آسان گردد این مشکل مرا