هاتف اصفهانی (غزلیات)/شکست پیر مغان گر سرم به ساغر می

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۱۰ توسط Pedram.salehpoor (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' هاتف اصفهانی (غزلیات) (شکست پیر مغان گر سرم به ساغر می)
از هاتف اصفهانی
'


شکست پیر مغان گر سرم به ساغر می عجب مدار که سرها شکسته بر سر می ستم به ساغر می‌شد نه بر سر من اگر شکست بر سر من می فروش ساغر می غذای روح بود بوی می‌خوشا رندی که روح پرورد از بوی روح پرور می نداشت بهره‌ای آن بوالفضول از حکمت که وصف آب خضر کرد در برابر می نه لعل راست نه یاقوت را نه مرجان را به چشم اهل بصیرت صفای جوهر می نماند از شب تاریک غم نشان که دگر طلوع کرد ز خم آفتاب انور می چه دید هاتف می کش ندانم از باده که هر چه داشت به عالم گذاشت بر سر می