هاتف اصفهانی (غزلیات)/دو چشمم خون فشان از دوری آن دلستانستی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۱۳ توسط Pedram.salehpoor (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' هاتف اصفهانی (غزلیات) (دو چشمم خون فشان از دوری آن دلستانستی)
از هاتف اصفهانی
'


دو چشمم خون فشان از دوری آن دلستانستی که لعلش گوهرافشان، سنبلش عنبر فشانستی چسان خورشید رویت را مه تابان توان گفتن که از روی تو تا ماه از زمین تا آسمانستی حرامم باد دلجویی پیکانش اگر نالم ز زخم ناوکی کز شست آن ابرو کمانستی غمش گفتم نهان در سینه دارم ساده‌لوحی بین که این سر در جهان فاش است و پندارم نهانستی در این بستان به پای هر صنوبر جویی از چشمم روان از حسرت بالای آن سرو روانستی بیا شیرین زبانی بین که همچون نیشکر خامه شکربار از زبان هاتف شیرین زبانستی