نظامی (لیلی و مجنون)/ای عالم جان و جان عالم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | نظامی (لیلی و مجنون) (ای عالم جان و جان عالم) از نظامی |
' |
ای عالم جان و جان عالم | دلخوش کن آدمی و آدم | |
تاج تو ورای تاج خورشید | تخت تو فزون ز تخت جمشید | |
آبادی عالم از تمامیت | و آزدی مردم از غلامیت | |
مولا شده جمله ممالک | توقیع ترا به (صح ذلک) | |
هم ملک جهان به تو مکرم | هم حکم جهان به تو مسلم | |
هم خطبه تو طراز اسلام | هم سکه تو خلیفه احرام | |
گر خطبه تو دمند بر خاک | زر خیزد از او به جای خاشاک | |
ور سکه تو زنند بر سنگ | کس در نزند به سیم و زر چنگ | |
راضی شده از بزرگواریت | دولت به یتاق نیزه داریت | |
میرآخوری تو چرخ را کار | کاه و جو ازان کشد در انبار | |
آنچه از جو و کاه او نشانست | چو خوشه و کاه کهکشانست | |
بردی ز هوا لطیف خوئی | وز باد صبا عبیر بوئی | |
فیض تو که چشمه حیاتست | روزی ده اصل امهاتست | |
پالوده راوق ربیعی | خاک قدم تو از مطیعی | |
هرجا که دلیست قاف تا قاف | از بندگی تو میزند لاف | |
چون دست ظفر کلاه بخشی | چون فضل خدا گناه بخشی | |
باقیست به ملک در سیاست | پیش و پس ملک هست پاست | |
گر پیش روی چراغ راهی | ور پس باشی جهان پناهی | |
چون مشعله پیش بین موافق | چون صبح پسین منیر و صادق | |
دیوان عمل نشان تو داری | حکم عمل جهان تو داری | |
آنها که در این عمل رئیسند | بر خاک تو عبده نویسند | |
مستوفی عقل و مشرف رای | در مملکت تو کار فرمای | |
دولت که نشانه مراد است | در حق تو صاحب اعتقاد است | |
نصرت که عدو ازو گریزد | از سایه دولت تو خیزد | |
گوئی علمت که نور دیده است | از دولت و نصرت آفریده است | |
با هر که به حکم هم نبردی | بندی کمر هزار مردی | |
بیآنکه به خون کنی برش را | در دامنش افکنی سرش را | |
وآنکس که نظر بدو رسانی | بر تخت سعادتش نشانی | |
بر فتح نویسی آیتش را | واباد کنی ولایتش را | |
گرچه نظر تو بر نظامی | فرخنده شد از بلند نامی | |
او نیز که پاسبان کویست | بر دولت تو خجسته رویست | |
مرغی که همای نام دارد | چون فرخی تمام دارد | |
این مرغ که مهر تست مایهش | نشگفت که فرخست سایهش | |
هر مرغ که مرغ صبحگاهست | ورد نفسش دعای شاهست | |
با رفعت و قدر نام دارد | بر فتح و ظفر مقام دارد | |
با رفعت و قدر باد جاهت | با فتح و ظفر سریر و گاهت | |
عالم همه ساله خرم از تو | معزول مباد عالم از تو | |
اقبال مطیع و یار بادت | توفیق رفیق کار بادت | |
چشم همه دوستان گشاده | از دولت شاه و شاهزاده |