نظامی (خسرو و شیرین)/دگر باره بگفتش کای خردمند
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | نظامی (خسرو و شیرین) (دگر باره بگفتش کای خردمند) از نظامی |
' |
دگر باره بگفتش کای خردمند | طبیبانه در آموزم یکی پند | |
جوابش داد کای باریک بینش | جهان جان و جان آفرینش | |
طبیبی در یکی نکته نهفته است | خدا آن نکته را با خلق گفته است | |
بیا شام و بخور خوردی که خواهی | کم و بسیار نه کارد تباهی | |
ز بسیار و ز کم بگذر که خام است | نگهدار اعتدال اینت تمام است | |
دو زیرک خواندهام کاندر دیاری | رسیدند از قضا بر چشمه ساری | |
یکی کم خورد کاین جان میگزاید | یکی پر خورد کاین جان میفزاید | |
چو بر حد عدالت ره نبردند | ز محرومی و سیری هر دو مردند |