مثنوی معنوی/دیدن خواجه طوطیان هندوستان را در دشت و پیغام رسانیدن از آن طوطی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۰ توسط Pedram.salehpoor (گفتگو | مشارکت‌ها) (صفحهٔ جدید: {{سرصفحه | عنوان = دفتر اول مثنوی | مؤلف = مولوی | قسمت =(دیدن خواجه طوطیان هندوستان را در دشت و پیغ...)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دفتر اول مثنوی (دیدن خواجه طوطیان هندوستان را در دشت و پیغام رسانیدن از آن طوطی)
از مولوی
'


صاحب دل را ندارد آن زیان گر خورد او زهر قاتل را عیان زانک صحت یافت و از پرهیز رست طالب مسکین میان تب درست گفت پیغامبر که ای مرد جری هان مکن با هیچ مطلوبی مری در تو نمرودیست آتش در مرو رفت خواهی اول ابراهیم شو چون نه‌ای سباح و نه دریایی در میفکن خویش از خودراییی او ز آتش ورد احمر آورد از زیانها سود بر سر آورد کاملی گر خاک گیرد زر شود ناقص ار زر برد خاکستر شود چون قبول حق بود آن مرد راست دست او در کارها دست خداست دست ناقص دست شیطانست و دیو زانک اندر دام تکلیفست و ریو جهل آید پیش او دانش شود جهل شد علمی که در منکر رود هرچه گیرد علتی علت شود کفر گیرد کاملی ملت شود ای مری کرده پیاده با سوار سر نخواهی برد اکنون پای دار