مثنوی معنوی/جواب گفتن هدهد طعنه‌ی زاغ را

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۲ توسط Pedram.salehpoor (گفتگو | مشارکت‌ها) (صفحهٔ جدید: {{سرصفحه | عنوان = دفتر اول مثنوی | مؤلف = مولوی | قسمت =(جواب گفتن هدهد طعنه‌ی زاغ را) | قبلی = |‌ ب...)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دفتر اول مثنوی (جواب گفتن هدهد طعنه‌ی زاغ را)
از مولوی
'


گفت ای شه بر من عور گدای قول دشمن مشنو از بهر خدای گر به بطلانست دعوی کردنم من نهادم سر ببر این گردنم زاغ کو حکم قضا را منکرست گر هزاران عقل دارد کافرست در تو تا کافی بود از کافران جای گند و شهوتی چون کاف ران من ببینم دام را اندر هوا گر نپوشد چشم عقلم را قضا چون قضا آید شود دانش بخواب مه سیه گردد بگیرد آفتاب از قضا این تعبیه کی نادرست از قضا دان کو قضا را منکرست