مثنوی معنوی/آشفتن آن غلام از نارسیدن جواب رقعه از قبل پادشاه

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۴۹ توسط Pedram.salehpoor (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دفتر چهارم مثنوی (آشفتن آن غلام از نارسیدن جواب رقعه از قبل پادشاه)
از مولوی
'


این بیابان خود ندارد پا و سر بی‌جواب نامه خستست آن پسر کای عجب چونم نداد آن شه جواب با خیانت کرد رقعه‌بر ز تاب رقعه پنهان کرد و ننمود آن به شاه کو منافق بود و آبی زیر کاه رقعه‌ی دیگر نویسم ز آزمون دیگری جویم رسول ذو فنون بر امیر و مطبخی و نامه‌بر عیب بنهاده ز جهل آن بی‌خبر هیچ گرد خود نمی‌گردد که من کژروی کردم چو اندر دین شمن