فداییان اسلام
نام جمعیت فداییان اسلام برای نخستین بار در سالهای ۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ بر زبانها افتاد. رهبری این دسته را جوانی به نام سیدمجتبی میرلوحی به گردن گرفته بود و خود را نواب صفوی می خوند. در آن روزها چند تن از واپسگرایان اسلامی و خشک مغز به این گروه کمک مالی میکردند. فداییان اسلام جایی در یک بالاخانه روبروی بازار آهنگرها دایر کردند و تابلویی بر سر در آن بالابرده بودند که روی آن "جمعیت فداییان اسلام" نوشته شده بود.
ترور کسروی
نخستین ترور سیاسی فداییان اسلام، از سوی خود نواب صفوی انجام شد. هنگامی که شادروان احمد کسروی در خیابان راه میرفت با هفت تیر به روی نشانه رفت و به کسروی تیراندازی کرد. احمد کسروی نیز با عصایی که در دست داشت به پدافند از خود پرداخت و با نواب صفوی گلاویز شد.
به دنبال این رخداد شادروان احمد کسروی زخمی شد و به بیمارستان برده شد. نواب صفوی دستگیر و زندانی شد. زمانی پس از این رخداد، هموندان جمعیت فداییان اسلام در روز روشن در ساختمان دادگستری احمد کسروی و منشی اش را به قتل رساندند. کسانی که در قتل کسروی دست داشتند مانند سیدحسین امامی در رده پرکارترین هموندان جمعیت فداییان اسلام درآمدند.
ترور هژیر وزیر دربار شاهنشاهی
همزمان با این رخدادها جمعیت فداییان اسلام دست به یکی از بزرگترین ترورهای سیاسی ایران زد.
سیدحسین امامی قاتل کسروی و هموند پرکار جمعیت فداییان اسلام، هنگامی که هژیر وزیر دربار شاهنشاهی روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۲۸ برای بودن در مجلس سوگواری پنج تن آل عبا به مسجد سپهسالار رفته بود، در گرماگرم سینه زنی و زنجیر زنی و قمه زنی به شلیک گلوله، هژیر را کشت. هژیر دو روز پس از سوءقصد درگذشت. به دنبال قتل هژیر نواب صفوی و سیدحسین امامی و گروهی دیگر از قاتلین پرانرژی فداییان اسلام دستگیر شدند.
ترور حاجعلی رزمآرا نخستوزیر
در روز ۱۶ اسفند ماه ۱۳۲۹ هنگامی که سپهبد علی رزمآرا نخست وزیر برای شرکت در آیین سوگواری آیت الله فیض به مسجد شاه میرفت در کنار حوض بزرگ با گلوله خلیل طهماسبی از قاتلین جمعیت فداییان اسلام که به مغزش خورد، بی درنگ درگذشت.
خلیل طهماسبی درودگر (نجار) بود. به دنبال سوءقصد به سپهبد علی رزمآرا و درگذشت وی، خلیل طهماسبی بازداشت شد. در این زمان در دوره هفدهم قانونگذاری محمد مصدق مغول نوکر بیگانگان و خائن به کشور ایران نخست وزیر بود[۱] و با شماری از نمایندگان مجلس تبانی کردند و طرحی دایر بر بی گناهی و آزادی خلیل طمهماسبی نوشتند که در نشست روز ۱۶ امرداد ماه ۱۳۳۱ مجلس شورای ملی طرحی با سه فوریت به مجلس داده شد که تصویب شد و بی درنگ خلیل طهماسبی آزاد شد.
در این روزها جمعیت فداییان اسلام با پشتیبانیهای محمد مصدق در اوج قدرت بود. قاتل سپهبد رزمآرا در زمان نخستوزیری محمد مصدق بیگناه و قهرمان ملی شناخته شد و از زندان آزاد شد. محمد مصدق خود به دیدار وی در زندان رفت و برای خلیل طهماسبی مقرری مادامالعمر نیز تعیین کرد. خلیل طهماسبی پس از آزاد شدن به دیدار آیت الله کاشانی رفت و مورد مهربانی فراوان قرارگرفت. بدین سان مصدق و همدستانش خلیل طهماسبی از اعدام رهایی بخشیدند و تا پایان زندگی برای خلیل طهماسبی حقوق تعیین کردند.
پس از سوءقصد به حسین علاء نخست وزیر و زیر پیگرد قانونی بردن هموندان جمعیت فداییان اسلام پرونده ترور رزمآرا یک بار دیگر پیش کشیده شد. مجلس سنا بخشیدن و آزاد ساختن خلیل طهماسبی را مخالف قانون اساسی مشروطه دانست و آن را از میان برداشت.
پانزده تن از سناتورها در نشست ۲۵ آذر ماه ۱۳۳۲ در پیشنهادی درخواست کردند که گزارش بخشش و آزادی خلیل طهماسبی در دستور قرارگیرد. مجلس سنا در همین نشست در زمان کابینه حسین علاء به رای موافق همه نمایندگان، بخشیدن و آزاد ساختن خلیل طهماسبی را ناسازگار با قانون اساسی بازشناختند (تشخیص). مجلس سنا ابراز کرد که پیشنهاد بخشش و آزادی خلیل طهماسبی ناسازگار با اصل ۲۸ متمم قانون اساسی مشروطه درباره جدایی و استقلال سه قوه مقننه مجریه و قضاییه میباشد.
= پشت پرده
هنوز دولت نخست وزیر محمد مصدق بر سر کار بود که جمعیت فداییان اسلام فریاد برآوردند که در تشکیل حکومت محمد مصدق سهم به سزایی داشتهاند و چشم داشتند که دیدگاههای آنان مورد بررسی و گفتگو قرارگیرد و در کابینه محمد مصدق نیز باشند ولی محمد مصدق که برنامههای شوم دیگر برای ایران در سر داشت، توجهی به این داد و بیدادها نکرد. در نخستین میتینگی که فداییان اسلام پس از برپایی دولت محمد مصدق به راه انداخت جارنامههایی چاپ کردند و به محمد مصدق دشنام و ناسزا گفتند. در این گیر و دار نواب صفوی و دیگر تروریستهای اسلامی جمعیت فداییان اسلام دستگیر شدند، بدین سان فداییان اسلام دست به کارهای پنهانی زدند و به کار خود پشت پرده تا ۲۸ امرداد ماه ۱۳۳۲ ادامه دادند.