تفاوت میان نسخه‌های «فخرالدین عراقی (غزلیات)/کشید کار ز تنهاییم به شیدایی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|کشید کار ز تنهاییم به شیدایی|ندانم این همه غم چون کشم به تنهایی؟}}
 
{{ب|کشید کار ز تنهاییم به شیدایی|ندانم این همه غم چون کشم به تنهایی؟}}
 
{{ب|ز بس که داد قلم شرح سرنوشت فراق|ز سرنوشت قلم نامه گشت سودایی}}
 
{{ب|ز بس که داد قلم شرح سرنوشت فراق|ز سرنوشت قلم نامه گشت سودایی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۵۵

' فخرالدین عراقی (غزلیات) (کشید کار ز تنهاییم به شیدایی)
از فخرالدین عراقی
'


کشید کار ز تنهاییم به شیدایی ندانم این همه غم چون کشم به تنهایی؟
ز بس که داد قلم شرح سرنوشت فراق ز سرنوشت قلم نامه گشت سودایی
مرا تو عمر عزیزی و رفته‌ای ز برم چو خوش بود اگر، ای عمر رفته بازآیی
زبان گشاده، کمر بسته‌ایم، تا چو قلم به سر کنیم هر آن خدمتی که فرمایی
به احتیاط گذر بر سواد دیده‌ی من چنان که گوشه‌ی دامن به خون نیالایی
نه مرد عشق تو بودم ازین طریق، که عقل درآمده است به سر، با وجود دانایی
درم گشای، که امید بسته‌ام در تو در امید که بگشاید؟ ار تو نگشایی
به آفتاب خطاب تو خواستم کردن دلم نداد، که هست آفتاب هر جایی
سعادت دو جهان است دیدن رویت زهی! سعادت، اگر زان چه روی بنمایی!