فخرالدین عراقی (غزلیات)/چه کردم؟ دلبرا، از من چه دیدی؟

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۲۵ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' فخرالدین عراقی (غزلیات) (چه کردم؟ دلبرا، از من چه دیدی؟)
از فخرالدین عراقی
'


چه کردم؟ دلبرا، از من چه دیدی؟ که کلی از من مسکین رمیدی چه افتادت که از من سیر گشتی؟ چرا یک بارگی از من بریدی؟ من از عشقت گریبان چاک کردم تو خوش خوش دامن از من در کشیدی نگویی تا چه بد کرد بجایت؟ که روی نیکو از من در کشیدی بسی گفتم که: مشنو گفت دشمن علی رغم من مسکین شنیدی اگر کام تو دشمن کامیم بود به کام خویشتن، باری، رسیدی چرا کردی به کام دشمنانم؟ نگویی تا: درین معنی چه دیدی؟ به تیر غمزه جان و دل چه دوزی؟ که از رخ پرده‌ی صبرم دریدی نچیده یک گل از بستان شادی ز غم صد خار در جانم خلیدی مکن آزاد مفروشم، اگر چه به خوبی صد چو من بنده خریدی گزیدی هر کسی را بهر کاری عراقی را ز بهر غم گزیدی