فخرالدین عراقی (غزلیات)/سر به سر از لطف جانی ساقیا

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۲۱ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' فخرالدین عراقی (غزلیات) (سر به سر از لطف جانی ساقیا)
از فخرالدین عراقی
'


سر به سر از لطف جانی ساقیا خوشتر از جان چیست؟ آنی ساقیا
میل جان‌ها جمله سوی روی توست رو، که شیرین دلستانی ساقیا
زان به چشم من درآیی هر زمان کز صفا آب روانی ساقیا
از می عشق ار چه سرمستی، مکن با حریفان سرگرانی ساقیا
وعده‌ای می‌ده، اگر چه کج بود کز بهانه در گمانی ساقیا
بر لب خود بوسه ده، آنگه ببین ذوق آب زندگانی ساقیا
از لطافت در نیابد کس تو را زان یقینم شد که جانی ساقیا
گوش جان‌ها پر گهر شد، زانکه تو از سخن در می‌چکانی ساقیا
در دل و چشمم ز حسن و لطف خویش آشکارا و نهانی ساقیا
نیست در عالم عراقی را دمی بر لب تو کامرانی ساقیا