تفاوت میان نسخه‌های «فخرالدین عراقی (غزلیات)/بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|بود آیا که خرامان ز درم بازآیی|گره از کار فروبسته‌ی ما بگشایی}}
 
{{ب|بود آیا که خرامان ز درم بازآیی|گره از کار فروبسته‌ی ما بگشایی}}
 
{{ب|نظری کن که به جان آمدم از دلتنگی|گذری کن که خیالی شدم از تنهایی}}
 
{{ب|نظری کن که به جان آمدم از دلتنگی|گذری کن که خیالی شدم از تنهایی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۵۸

' فخرالدین عراقی (غزلیات) (بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟)
از فخرالدین عراقی
'


بود آیا که خرامان ز درم بازآیی گره از کار فروبسته‌ی ما بگشایی
نظری کن که به جان آمدم از دلتنگی گذری کن که خیالی شدم از تنهایی
گفته بودی که بیایم چو به جان آیی تو من به جان آمدم اینک تو چرا می‌نایی
بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی
همه عالم به تو می‌بینم و این نیست عجب به که بینم که تویی چشم مرا بینایی
پیش ازین گر دگری در دل من می‌گنجید جز تو را نیست کنون در دل من گنجایی
جز تو اندر نظرم هیچ کسی می‌ناید وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی
گفتی از لب بدهم کام عراقی روزی وقت آن است که آن وعده وفا فرمایی