فخرالدین عراقی (فصل سوم و چهارم)/هر دلی کان به عشق مایل نیست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | فخرالدین عراقی (فصل سوم و چهارم) (هر دلی کان به عشق مایل نیست) از فخرالدین عراقی |
' |
هر دلی کان به عشق مایل نیست حجرهی دیو دان، که آن دل نیست زاغ، گو: بیخبر بمیر از عشق که ز گل، عندلیب غافل نیست دل بیعشق چشم بینور است خود ببین حاجب دلایل نیست بیدلان را جز آستانهی عشق در ره کوی دوست منزل نیست هر که مجنون شود درین سودا ای عراقی، مگو که عاقل نیست