فخرالدین عراقی (غزلیات)/در جام جهان نمای اول
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | فخرالدین عراقی (غزلیات) (در جام جهان نمای اول) از فخرالدین عراقی |
' |
در جام جهان نمای اول | شد نقش همهی جهان مُثـَمَّـل | |
جام از می عشق پُر برآمد | گشت این همه نقشها مُشـَکَّـل | |
هر ذره از این نقوش و اشکال | بنمود همه جهان مفصل | |
یک جرعه و صدهزار ساغر | یک قطره و صد هزار مَنهَل | |
با این همه، این نقوش و اَشکال | بگذار، اگرچه نیست مُهمل | |
کاین نقش و نگار نیست الا | نقش ِ دومین ِ چشم احوَل | |
در نقش دوم چو باز بینی | رخسارهی نقشبند ِ اول | |
معلوم کنی که اوست موجود | باقی همه نقشها مخیَّـل | |
خواهی که به نور این حقیقت | چشم ِ دل تو شود مُکَحَّـل | |
اخلاق ذمیمه را بَدَل کن | چون گشت صفات ِ تو مبدّل | |
خود را به شرابخانه انداز | کانجا شود این غرض مُحصَّل | |
وز غمزهی نیم مست ِ ساقی | گر بتوانی به وجه اجمَل | |
بستان قدحی و بی خبر شو | از هرچه مفصل است و مُجمل | |
پس هم به دو چشم ِ مست ِ ساقی | میکن نظری خود اینت افضل | |
می بین رخ ِ جان فزای ساقی | در جام ِ جهان نمای باقی |