عطار (غزلیات)/گر سیر نشد تو را دل از ما

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۳۰ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عطار (غزلیات) (گر سیر نشد تو را دل از ما)
از عطار
'


گر سیر نشد تو را دل از ما یک لحظه مباش غافل از ما
در آتش دل بسر همی گرد ماننده‌ی مرغ بسمل از ما
تر می‌گردان به خون دیده هر روز هزار منزل از ما
چون ابر بهاری می‌گری زار تا خاک ز خون کنی گل از ما
آخر به چه میل همچو خامان که گاه بگیردت دل از ما
یا در غم ما تمام پیوند یا رشته‌ی عشق بگسل از ما
مگریز ز ما اگرچه نامد جز رنج و بلات حاصل از ما
کز هر رنجی گشاده گردد صد گنج طلسم مشکل از ما
عطار در این مقام چون است دیوانه‌ی عشق و عاقل از ما