عطار (غزلیات)/مرا با عشق تو جان درنگنجد
نسخهٔ تاریخ ۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۱۷ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | عطار (غزلیات) (مرا با عشق تو جان درنگنجد) از عطار |
' |
مرا با عشق تو جان درنگنجد | چه از جان به بود آن درنگنجد | |
نه کفرم ماند در عشقت نه ایمان | که اینجا کفر و ایمان درنگنجد | |
چنان عشق تو در دل معتکف شد | که گر مویی شود جان درنگنجد | |
چه میگویم که طوفانی است عشقت | به چشم مور طوفان درنگنجد | |
اگر یک ذره عشقت رخ نماید | به صحن صد بیابان درنگنجد | |
اگر یوسف برون آید ز پرده | به قعر چاه و زندان درنگنجد | |
چون دردت هست منوازم به درمان | که با درد تو درمان درنگنجد | |
دلا آنجا که جانان است ره نیست | که آنجا غیر جانان درنگنجد | |
تو چون ذره شو آنجا زانکه آنجا | به جز خورشید رخشان درنگنجد | |
اگر فانی نگردد جان عطار | در آن خلوتگه آسان درنگنجد |