عطار (بیان وادی حیرت)
از مشروطه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
'
عطار (بیان وادی حیرت)
از
عطار
'
بعد ازین وادی حیرت آیدت
خسروی کافاق در فرمانش بود
مادری بر خاک دختر میگریست
صوفیی میرفت، آوازی شنید
شیخ نصرآباد را بگرفت درد
نو مریدی بود دل چون آفتاب
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
ورود
فضاهای نام
نوشتار
گفتگو
گویشها
بازدیدها
خواندن
نمایش مبدأ
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
گشتن
صفحه اصلی
درگاهها
پدیدآورندگان
مقالهٔ تصادفی
ردهها
جعبهابزار
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
صفحههای ویژه
نسخهٔ قابل چاپ
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
به زبانهای دیگر