صائب تبریزی (غزلیات)/مکن منع تماشایی ز دیدن

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۲۱ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' صائب تبریزی (غزلیات) (مکن منع تماشایی ز دیدن)
از صائب تبریزی
'


مکن منع تماشایی ز دیدن که این گل کم نمی‌گردد به چیدن
چو ابروی بتان محراب خود کن کمانی را که نتوانی کشیدن
مرا از خرمن افلاک، چون چشم پر کاهی است حاصل از پریدن
نگردد قطع راه عشق، بی‌شوق به پای خفته نتوان ره بریدن
به از جوش سخای چشمه سارست جواب تلخ از دریا شنیدن
مزن زنهار لاف حق شناسی چو نتوانی به کنه خود رسیدن
پس از چندین کشاکش، دام خود را تهی می‌باید از دریا کشیدن
کم از کشور گشایی نیست صائب گریبانی به دست خود دریدن